خیابانها و کوچههای این شهر روایتهای دلنشینی دارند. این کوچهها هر چه غبار زمان را به خود میگیرند شهریتر جلوه میکنند. محله سجاد یکی از خیابانهای شهر است که هر چه زمان بر آن گذشته جلوههای شهری بیشتری پیدا کرده است. خیابانی که در دوران پهلوی اول باغهای سرسبز و خوش آب و هوایی داشت، اما در اواخر دهه50 باغهایش بهسرعت جای خود را به ساخت و سازها دادند.
حالا سجاد به شکل راسته بازاری است که پاساژهای قدیمی و جدید را در خود جای داده است؛ گویی گذر زمان تب و تاب آن را بیشتر از پیش کرده است. این محله با پاساژها و کافیشاپهایش محل مناسبی برای پیادهروی و پاتوقی برای جمعهای دوستانه است. کوچههای سنگفرش شده بولوار سجاد که کافیشاپها در آن واقع شدهاند زیبای بصری متفاوتی به این محله داده است و ساختار فعلی این خیابان میتواند به عنوان یکی از جاذبههای صنعت گردشگری مشهد محسوب شود. افسانه مهرگان و محمد جلالیان که خاطرات و پیشینه این محله را بازگو میکنند، دو ساکن قدیمی محله سجاد هستند که هر کدام بیش از سه دهه در این محله زیستهاند.
محمد جلالیان که از سال60 در خیابان میلاد سجاد ساکن است میگوید: آنطور که شنیدیم ولیان استاندار وقت خراسان در سال 54 این زمینها را به مهندسان، استادان دانشگاه و معلمان واگذار کرد، اما حق فروش و واگذاری زمین را از آنها گرفت تا این محله فقط مختص همان اقشار باشد اما پس از انقلاب با دستور وزیر مسکن و شهرسازی وقت، فروش زمین در محدوده سجاد آزاد شد.
جلالیان توضیح میدهد: بعد از آزادسازی خرید و فروش ملک در سجاد، خیلی از فرهنگیان و کسانی که در آن محله زمین یا ملک داشتند و در خارج از کشور زندگی میکردند ملک و زمین خود را واگذار کردند. آن سال من هم از یک استاد دانشگاه یک قطعه 500متری را در معبر اصلی سجاد به ارزش 250هزار تومان خریدم و آن را ساختم. این منطقه از همان زمان ابتدای سکونت ما امکانات آب و برق و گاز داشت. خیابانها هم در ساختار کنونی بود و جدولکشی شده بود اما بدون آسفالت بود. آنزمان هنوز خیلی از ساکنان این محله گوسفند داشتند و گوسفندها را در همین محله برای چرا میآوردند. در خیابان میلاد13، چاه عمیق شهرداری بود که با آب آن باغهای آن حوالی را آبیاری میکردند.
افسانه مهرگان یکی دیگر از ساکنان قدیمی محله سجاد هم از سال60 به این محله آمده است. او میگوید: زمانی که من به این محله آمدم اینجا به شهر جدید در بین مردم معروف بود اما هنوز ساکنان زیادی نداشت. خیابانهایش همه به نام گلهای زیبایی بود. در خیابان بزرگمهر از سمت ملکآباد خانوادههایی ساکن شده بودند و از بزرگمهر5 به سمت بولوار فردوسی فعلی آسفالت نبود. تعاونی فرهنگیان، دبیرستان کوثر و دبستان سجاد در خیابان بزرگمهر قرار داشت و بقیه محله هنوز آباد نشده بود. از خیابان بهار هم که به سمت قلعه آبکوه میرفتی باغهای توت و خزانه گل هتل هایت قرار داشت. آن سوی سجاد ساختمانسازی زیاد نبود. در واقع از خیابان بهار9 به بعد آباد نبود. ردیفهای ویلایی خانهها به بنبستهایی که حالت دوربرگردان بود ختم میشد و همین بنبستها محله را دنجتر کرده بود.
ردیفهای ویلایی خانهها به بنبستهایی که حالت دوربرگردان بود ختم میشد و همین بنبستها محله را دنجتر کرده بود
او خاطراتش را به همان سالهای دور کوک میزند و در توضیح حال و هوای محله میگوید: آنزمانها هم این محله از نظر فرهنگی سطح بالایی داشت. در خانه همسایهها مراسم مولودیخوانی برگزار میشد. همان زمان که در محلههای دیگر نقاشی و موسیقی و عجینشدن این هنرها خیلی مرسوم نبود، این محله در بزرگمهر13 کلاس نقاشی و موسیقی به نام خورشید داشت که مسئول آن خانم خورشیدیان بود. در آن کلاس همزمان با قصههای حماسی مانند آرشکمانگیر و... که برای بچهها خوانده میشد، آنها همزمان نقاشی آن را به تصویر میکشیدند و سطح آن کلاس نقاشی بسیار بالا بود و اطلاعات علمی خوبی به بچهها ارائه میشد. مردم اینجا از همان سالها کتاب میخواندند، به اتفاقاتی که در اجتماع میافتاد حساس بودند و در اجتماعاتشان درباره مسائل روز محله، شهر و کشور هم صحبت میکردند و در مسائل مختلف صاحبنظر بودند.
سجاد بهعنوان محلهای اصیل و دوستداشتنی که روزگاری در میان مشهدیها به شهر جدید معروف بوده است حالا جمعیت بسیاری را در خود جای داده است. این محله بهنوعی از مبادی شهر محسوب میشده و به طور معمول به عنوان یکی از محلههای پرترافیک شهر به شمار میآید. بسیاری از برندهای معروف ورزشی و پوشاک در بازارها و پاساژهای بولوار سجاد مشهد شعبه دارند و هر بانکی یکی از شعبههایش را در این خیابان مستقر کرده است. همسایگی بولوار سجاد مشهد به باغ ملک، باعث شده است که این محله از آبوهوای خوبی برخوردار باشد.