کد خبر: ۱۱۶۴۸
۱۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۰
دورهمی همسایه‌های شهرک کوکاکولا گرد قنات‌ها

دورهمی همسایه‌های شهرک کوکاکولا گرد قنات‌ها

مهین مصطفایی به‌همراه همسر و تک‌فرزندش جزو نخستین اهالی یکی از نوزده‌ خانه سازمانی شرکت کوکاکولا بود؛ خانه‌هایی که برای تک‌فرزند‌ها یک‌خوابه و برای دو اولاد‌ها دو‌خوابه بود.

اواخر دهه‌۶۰ بود که بالاخره خانه‌های سازمانی کارکنان شرکت کوکاکولا آماده سکونت شد و نخستین ساکنان به آنجا نقل مکان کردند. مهین مصطفایی به‌همراه همسر و تک‌فرزندش جزو نخستین اهالی یکی از نوزده‌خانه سازمانی این شرکت در محله تربیت بود؛ خانه‌هایی که برای تک‌فرزند‌ها یک‌خوابه و برای دو اولاد‌ها دو‌خوابه بود.

او از روز‌هایی یادش می‌آید که از سه‌راهی زندان به‌سمت خانه‌های سازمانی (معلم‌۷۵ فعلی)، بیابان و خارج از شهر بود. نه آب داشتند، نه برق. اما ستون‌های برق کارگذاری شده بود و خود شرکت برق از کابل اصلی به هر ۱۰‌خانه یک انشعاب داده بود. همسایه‌های زرنگ‌تر و کار‌بلد با خریدن ترانس، برق خانه شان را تقویت کرده بودند؛ آنهایی هم که بلدِ کار نبودند، مجبور بودند با چراغی که سوسو می‌کرد، بسازند.

مهین‌خانم از سال‌هایی نقل می‌کند که نشانی خانه‌شان در پست و قبض‌ها خلاصه می‌شد به «بولوار وکیل‌آباد، پشت آمادگاه میثم، شهرک کوکاکولا» و این، کار را برای مأموران قبض و پستچی‌ها سخت می‌کرد.

بولوار آموزگار چند‌سالی است که ساخته شده. در گذشته، این فلکه، سر آموزگار‌۷۹ وجود نداشت. از همین مسیر به آن سمت کال، آن‌قدر ماشین رفت‌وآمد می‌کرد که مسیر خاکی درست شده بود. ماشین‌ها به‌سمت شهرک لشکر که به آن شهرک اتوبوس‌رانی هم می‌گفتند، میان‌بر می‌زدند.

 

مهین‌خانم، از نخستین ساکنان شهرک کوکاکولا، از خاطرات قدیم محله تربیت می‌گویددورهمی همسایه‌ها گرد قنات‌ها

قدیم که هنوز این کال سر‌و‌سامان نگرفته بود، گاهی بهار‌ها چنان پر آب می‌شد که ماشین نمی‌توانست به آن سمت برود. یک روز ماشین برادر‌شوهرم درست همان قسمت پله‌مانند گیر کرد که آتش‌نشانی آمد و بیرونش آوردند. آن روز از صدا‌وسیما هم برای تهیه گزارش این مشکل آمده بودند.

 

مهین‌خانم، از نخستین ساکنان شهرک کوکاکولا، از خاطرات قدیم محله تربیت می‌گویددورهمی همسایه‌ها گرد قنات‌ها

اوایل سکونتمان شرکت کوکاکولا آمد و چند‌پایه آجری اینجا بنا کرد. یک تانکر ۲‌هزار‌لیتری هم آورد روی آن‌ها گذاشت. ما پانزده‌خانوار ساکن این شهرک هر‌دو هفته پول جمع می‌کردیم و دو تانکر آب می‌خریدیم. گاهی همسایه‌ای که میهمان داشت، می‌آمد سرشیر‌های بقیه را می‌بست که فشار آب خانه خودش بیشتر شود. سر همین کار اینجا دعوا‌ها داشتیم.

 

مهین‌خانم، از نخستین ساکنان شهرک کوکاکولا، از خاطرات قدیم محله تربیت می‌گویددورهمی همسایه‌ها گرد قنات‌ها

این قسمت کال، چند چشمه قنات بود. یکی از قنات‌ها دهانه خیلی بزرگی داشت. بعضی مواقع، ما همسایه‌ها خانوادگی بساط عصرانه را برمی‌داشتیم و به اینجا می‌آمدیم. یک روز با یکی از همسایه‌ها چند سنگ برداشتیم داخل یکی از این چاه‌ها انداختیم تا صدای آب را بشنویم، ولی یک دنیا کفتر چاهی بالا آمد.

 

مهین‌خانم، از نخستین ساکنان شهرک کوکاکولا، از خاطرات قدیم محله تربیت می‌گویددورهمی همسایه‌ها گرد قنات‌ها

حدود بیست سال قبل، بولوار معلم فقط تا بولوار دانشجو امتداد داشت. حوالی سال‌۸۰ بود که ادامه بولوار ساخته شد. بعد‌از مدتی از افتتاح بولوار، خط ۱/ ۱۲ برای ادامه مسیر در‌نظر گرفته شد. بعد‌ها اتوبوس‌رانی به این نتیجه رسید خطوط اتوبوس‌رانی تجمیع شود؛ بنابراین به خط‌۱۲ چند مسیر اضافه شد.

 

مهین‌خانم، از نخستین ساکنان شهرک کوکاکولا، از خاطرات قدیم محله تربیت می‌گویددورهمی همسایه‌ها گرد قنات‌ها

صدیقه‌خانم از همسایه‌های قدیمی‌مان است که خاطرات خوش مشترکی از اینجا داریم. اوایل که در این محدوده ماشینی رفت‌وآمد نمی‌کرد و برای خرید از شهر تا سه‌راهی زندان باید پیاده از وسط بیابان می‌رفتم، بچه کوچکم را به او می‌سپردم. چون خودش بچه شیری داشت، هر‌دو را با هم‌تر و خشک می‌کرد.

 

* این گزارش پنج‎‌شنبه ۱۵ اسفندماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۸۷ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44