کد خبر: ۱۱۵۴۳
۰۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۰
بهانه‌هایی برای صله‌رحم در کوچه آموزگار ۸۰

بهانه‌هایی برای صله‌رحم در کوچه آموزگار ۸۰

در کوچه آموزگار ۸۰ محله تربیت وقتی سراغ همسایه‌های خوب و مردم‌دار را می‌گیری، ده‌ها اسم از زن و مرد برایت ردیف می‌کنند. در این کوچه، همسایه خوب کم نیست. در این میان برخی برای رونق و آبادانی محله قدم برداشتند.

در کوچه آموزگار ۸۰ محله تربیت وقتی سراغ همسایه‌های خوب و مردم‌دار را می‌گیری، ده‌ها اسم از زن و مرد برایت ردیف می‌کنند. در این کوچه، همسایه خوب کم نیست. با هر‌که صحبت کنی، در‌میان حرف‌ها از خوبی و همسایه‌داری چندنفر نام می‌برد و می‌خواهد به رسم حق‌شناسی، نامی از آنها برده شود؛ آنهایی که برای رونق و آبادانی محله قدم برداشتند.

سیده‌مهین هاشمی را یکی از بانوان فرهنگی مسجد معرفی می‌کند. از قدیمی‌ترین بانوان محله است که به دل‌رحمی و مهربانی شهرت دارد و چند نفر دیگر نیز از او به نیکی یاد می‌کنند.

 

پارکینگی که خانه شد

اوایل دهه‌۶۰ بود که خانه‌های سازمانی شهرک کوکاکولا برای سکونت آماده شد و مهین‌خانم به‌همراه همسر و تنها فرزندش به این محله آمدند. از خصلت‌های خوب او مردم‌داری و دل‌رحمی‌اش است.

همسایه‌ها که او را به نام «بی‌بی‌جان» می‌شناسند، تعریف می‌کنند که بی‌بی‌جان، پارکینگ خانه‌شان را فرش کرده بود و به زن و شوهر‌های جوان و عروس و داماد‌ها می‌داد تا اول زندگی زیاد رویشان فشار مالی نیاید. بعد‌ها هم که خانه را بازسازی کرد و یک طبقه به دو‌طبقه تبدیل شد، چون طبقه بالا پذیرایی بزرگی داشت، تبدیل به تالار عروسی و محل پهن‌کردن سفره‌های نذری محله شده بود و همه کار‌های خانه با خود بی‌بی بود.

بی‌بی‌جان می‌گوید: از قدیم می‌گویند همسایه از همسایه ارث می‌برد و با بخشیدن مال و محبت، باید هوای همسایه خود را داشته باشیم.

این همسایه خوب محله تربیت، گذشت، مشارکت در کار‌های جمعی، همدلی و مهربانی را از خصلت‌هایی می‌داند که اگر ساکنان یک محله آنها را رعایت کنند، زندگی خوبی کنار هم خواهند داشت.

 

بهانه‌هایی برای صله‌رحم در کوچه آموزگار ۸۰

 

با رفت و آمد به مسجد، از غربت درآمدم

طیبه‌خانم کمالی را بی‌بی‌جان به عنوان یکی از بانوان دغدغه‌مند معرفی می‌کند. او با آنکه کمتر از دو دهه است، به کوچه آموزگار‌۸۰ آمده است، با مهربانی و دلسوزی‌های خواهرانه توانسته در دل ساکنان جا باز کند و عزیز باشد. طیبه‌خانم به وقت بیماری همسایه، پرستارش شده است و بی‌منت هر کاری که از دستش برآید، دریغ نمی‌کند، از پخت‌و‌پز و خرید مایحتاج گرفته تا مراقبت از بیمار.

خودش تعریف می‌کند: وقتی از محله آزادشهر به اینجا آمده بودم، اوایل از تنهایی و احساس غربت داشتم افسردگی پیدا می‌کردم. یک روز که به مسجد محله رفتم با چند‌نفر از همسایه‌ها آشنا شدم. رفت‌وآمد با همسایه‌ها سبب شد حال دلم خیلی بهتر شود.

او مهرورزیدن و صله‌رحم و برداشتن باری از دوش دیگران و بودن درکنارشان به وقت نیاز را از خصلت‌های پسندیده هر همسایه‌ای می‌داند.

 

بهانه‌هایی برای صله‌رحم در کوچه آموزگار ۸۰

 

از ۶ صبح آماده پذیرایی بودم

کسی در راسته انتهایی آموزگار و کوچه‌های اطراف نیست که ماهرخ‌خانم معافیان، همسر مرحوم مهندس یک‌پسر را نشناسند؛ زن و شوهری که در دهه‌۶۰ زیر‌زمین خانه‌شان را تبدیل به زینبیه و نمازخانه محله کرده بودند. طیبه‌خانم که ماهرخ‌خانم را معرفی می‌کند، می‌گوید: از گذشت، ایثار و مهربانی این زن و شوهر هر‌چه بگویم، کم گفته‌ام.

خود ماهرخ‌خانم می‌گوید: پیشنهاد تبدیل زیرزمین خانه به نمازخانه با همسرم بود. آن زمان درِ این خانه از ساعت ۶ صبح باز بود و خانم‌ها برای جلسه قرآن از ساعت ۶:۳۰ می‌آمدند. بعداز نماز، زیر سماور را روشن می‌کردم. همین‌که با این کار، همسایه‌ها را به هر بهانه دور هم جمع می‌کردیم و صله‌رحمی انجام می‌شد، دل‌خوش بودیم. در این نشست‌ها همسایه‌ها بیشتر با هم آشنا می‌شوند.

 

* این گزارش پنج‌شنبه ۲ اسفندماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۸۵ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44