خانمها دورتادور مسجد نشستهاند و پول نقد از کیفشان درمیآورند. یکی ۵۰ تومانی میدهد و دیگری ۱۰ تومانیها را میشمارد تا پنجتایش درست باشد. برخلاف دیگر صندوقهای قرضالحسنه، خبری از قرعهکشی نیست.
مسئول صندوق نشسته است و چندبار اعلام میکند: کسی متقاضی دریافت وام نیست؟ هیچکس دستش را بالا نمیبرد. این ماه هم مانند چند ماه گذشته، قرار است مبلغ جمعشده در صندوق قرضالحسنه شهیدان پوراکبر به فردی برسد که بیش از دیگران نیازمند این پول است.
صندوقی که از یکسالونیم قبل در پایگاه بسیج مسجد امامهادی (ع) در محله پایینخیابان راهاندازی شده است، تابهحال به درد چندین نفر از اهالی خورده و گرهی هرچند کوچک از زندگیشان باز کرده است.
روال راهاندازی صندوق مانند دیگر صندوقهای قرضالحسنه است، اما انگیزه ساکنان بولوار امیرالمؤمنین (ع) و حس نوعدوستی آنها باعث شده است کارشان متفاوت باشد.
سمیه مؤذنی که یکسالونیم است مسئول صندوق شهیدان پوراکبر است، میگوید: این صندوق چهل نفر عضو دارد که ماهانه ۵۰ هزار تومان واریز میکنند. با مبلغی که جمع میشود، هر ماه ۳ میلیون تومان وام میدهیم که وامگیرنده ۲۵۰ هزار تومان بهصورت اقساط ماهانه به صندوق میپردازد.
مؤذنی با شناختی که از همسایههای مسجد دارد، میگوید: تا اینجا، کار ما شبیه بقیه صندوقهاست، اما تفاوت آن از همان ماههای اول مشخص شد. وقتی اعلام کردیم که برای پرداخت وام قرعهکشی میکنیم، یک عده به نفع دیگران کنار کشیدند تا وام به افرادی که نیاز بیشتری دارند، برسد. بعد از چند ماه، دیدیم اصلا نیازی به قرعهکشی نداریم؛ در طول ماه یکیدو نفر بودند که اعلام میکردند وام میخواهند. الان طوری شده است که هر کس نیاز دارد، از قبل به فرمانده پایگاه اعلام میکند.
فرمانده پایگاه همچنان مشغول جمعکردن ۵۰ تومانهای ماهانه و ۲۵۰ تومان اقساط است. مهری سبزی میگوید: کسی که نیاز داشته باشد، میآید و مشکلش را به من میگوید. اول در جمع میپرسیم که آیا کسی داوطلب گرفتن وام است یا نه. اگر مثل امروز کسی داوطلب نبود، وجه را به آن فردی که نیاز دارد میدهیم. اگر هم کسی داوطلب بود که بین همان چند نفری که نیاز دارند، قرعهکشی میکنیم.
وقتی اعلام کردیم برای پرداخت وام قرعهکشی میکنیم، برخی کنار کشیدند تا وام به افرادی که نیاز بیشتری دارند، برسد
در میان صحبتمان خانمی میآید و همینطور که احوالپرسی میکند، از کیف کوچک سیاهرنگش ۱۵۰ تومان درمیآورد و میگذارد روی دفتر فرمانده پایگاه. سبزی میگوید: یکی از افرادی که از روز اول صندوق اقساطش را هر سه ماه یکجا پرداخته و تابهحال وام نگرفته است، همین همسایه قدیمیمان است. فقط شرکت میکند تا کار مردم را راه بیندازد.
طاهره ایمانی از تعریف فرمانده پایگاه، رنگش کمی سرخ میشود و با لبخند میگوید: کار اصلی را شما میکنید که نیازمندان آبرومند محله را شناسایی میکنید. من هم درخواست وام ندادهام تا هرکس که بیشتر نیاز دارد، بگیرد.
سبزی همینطور که درباره صندوق توضیح میدهد، همسایههایش را بدرقه میکند و میگوید: ما همدیگر را میشناسیم. پارسال یکی آمد و گفت یخچالم سوخته است و پول تعمیرکار ندارم. ما هم ۳ میلیون تومان آن ماه را به او دادیم. یکماه دیگر همسایهای آمد و گفت میخواهیم مجلس ختم پدرشوهرم را بگیریم و دستمان تنگ است. اینطور اتفاقات که خبر نمیکند، یکدفعه پیش میآید.
سبزی و مؤذنی حسابها را جمع میکنند و اسم فردی را که از قبل اعلام نیاز کرده بود، بدون اینکه کسی متوجه شود، در دفترشان مشخص میکنند. سبزی میگوید: با مبلغی که جمع میشود، میتوانیم وام بیشتر هم بدهیم، اما همین رقم را گذاشتهایم تا بازپرداختش آسان باشد. با خوشحسابی و مشارکت مردم بعضی از ماهها پول بیشتری در صندوق است و میتوانیم به دو نفر وام بدهیم.
* این گزارش پنجشنبه ۱۳ دیماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۷۶ شهرآرامحله منطقه ثامن چاپ شده است.