امیرخانی| سید جلال نیکنام بههمراه عدهای از بچههای محلهشان نزدیک به پنج سال است فعالیتهای ورزشی دارند. آنها بعد از تلاش بسیار حالا توانستهاند به لیگ دستهیک امیدهای مشهد راه پیدا کنند و با اضافه شدن بازیکنان دیگری از محلات دیگر شهرمان، تیم خوبی برای این رقابتها آماده کنند.
سید جلال، ۲۷ سال دارد و با وجود جوان بودنش، بهعنوان مربی زحمات زیادی برای تیمش کشیده و برنامههای زیادی برای آن دارد. به مسجد امامعلی (ع) در محله کوشش مشهد که پاتوق همیشگی اوست رفتیم و با جوان ورزشی محلهمان گفتوگو کردیم تا بیشتر با او آشنا شویم.
سابقۀ ورزشی سید جلال نیکنام مربوط میشود به دوران دبیرستان؛ زمانیکه در رشتههای فوتبال، والیبال و هندبال فعالیت میکرد.
سیدجلال فیلم تمرین باشگاههای بزرگی مثل بارسلونا را از اینترنت میگیرد و بر اساس آنها با بچهها تمرین میکند
حتی در سال۸۸ نفر اول مسابقات دارت در منطقه۷ شد. اما بعد از ورودش به رشته فوتبال، بهدلیل ضعف جسمانی نتوانست بهعنوان بازیکن پیشرفت کند.
این بود که به مربیگری رو آورد: «از سال۸۸ تیمی ورزشی را به همت بچههای محله راه انداختیم. همان سال توانستیم در مسابقات فوتسال به جمع هشتتیم برتر مشهد راه پیدا کنیم.
در آن سال من به عنوان جوان فعال منطقه ۷ انتخاب شدم. در سال۸۹ در لیگ فوتبال امیدهای دسته۳ لیگ مشهد مقام سوم را کسب کردیم و سال۹۰ در مسابقات محلات منطقه ۷ قهرمان شدیم. سال۹۱ هم نایب قهرمان امیدهای دسته۲ شدیم و به لیگ دسته یک راه پیدا کردیم.»
بیشتر فعالیت او در زمینه فوتبال است. هر چند در دوره آموزشی خاصی شرکت نکرده، اما با استفاده از اینترنت، مطالعه و مشورت با دیگران، اطلاعات بهروزی کسب کرده است.
مثلاً فیلم تمرین باشگاههای بزرگی مثل بارسلونا را از اینترنت میگیرد و بر اساس آنها با بچهها تمرین میکند. نایب قهرمانی در لیگ دسته یک با بهترین خط دفاع و فقط یک شکست، آنهم با کمترین امکانات مالی نشان از عزم او و دوستانش برای کسب موفقیتهای ورزشی دارد.
هرچند حمایتی از آنها نمیشود و همه هزینهها را خودشان باید تأمین کنند؛ «در مقایسه با هزینههای کمی که میکنیم، واقعاً نتیجه خوبی میگیریم.
ما برای انجام بازیها معمولا مبلغ حق حضور در لیگ، کرایه زمین تمرین، تهیه لباس و خیلی چیزهای دیگر را خودمان میپردازیم.
مقداری از آن را بچهها میدهند و بقیه را هم خودم تامین میکنم. در این چند سال با اینکه حدود هفتهشت میلیون تومان از جیب خودم خرج کردهام، اما اصلاً ناراضی نیستم.
حتی پیشنهاد مربیگری تیم نوجوانان پیام مشهد را داشتم و قبول نکردم. از اینکه با بچههای پایینشهر کار میکنم خیلی راضی هستم؛ چون آنها واقعاً بامعرفت و دلسوز هستند.»
«قرار نیست همه برای کار خیر کردن مسجد و درمانگاه بسازند. ما در توان خودمان دیدیم که برای بچههای محله تیم فوتبال راه بیندازیم تا هم ورزش کنند و هم امکانی برای تفریحکردن در یک گروه سالم را داشته باشند.»
سید جلال علاقۀ خاصی به محلهاش دارد و از تلاش کردن برای هممحلهایهایش لحظهای کوتاهی نمیکند. او از کودکی پای ثابت برنامههای مسجد امامعلی(ع) و کانون شهیدبهشتی بوده است.
آنطورکه خودش میگوید، رضا عطاران از بچههای همین مسجد بوده و الان هم مهدی دیانت یا همان عمو نبات در برنامۀ کودک شبکۀ خراسان هممحلهای آنهاست و در این مسجد رفتوآمد زیادی دارد.
بچههای تیمش هم بیشتر هیئتی و مسجدی هستند. بهدلیل همین علاقه به اهل بیت(ع)، اسم تیم فوتبالشان را هم ولیعصر(عج) گذاشتهاند تا بتوانند یاد امامزمان(عج) را در هر مسابقه برای خودشان و حریفانشان زنده کنند.
بچههای تیم هیئتی و مسجدی هستند. بهدلیل همین اسم تیم فوتبالشان را هم ولیعصر(عج) گذاشتهاند
با این وجود، نیکنام از امکانات ورزشی منطقۀ ۷ راضی نیست. آنها خیلی وقتها مجبورند برای تمرین به بخشهای دیگر شهر بروند.
او امکانات ورزشی را برای اهالی کافی نمیداند؛ «در دورانی که موادمخدر و کافهها جوانان را احاطه کردهاند، اهمیت ورزش بر کسی پوشیده نیست.
با این وجود گاهی میبینیم برای ورزش به اندازۀ آسفالت و درختان شهر بودجه اختصاص داده نمیشود. معاون فرهنگیاجتماعی منطقه ما آدم پرتلاشی است، اما به نظرم آنطور که باید به ورزش و بهویژه فوتبال توجه نمیکند. در منطقۀ ۷ چند زمین خاکی داشتیم که خرابش کردند.
آن زمینهای خاکی برای تمرین تیمهایی مثل تیم ما خیلی لازم است. محلی که الان باغ گیاهشناسی شده است، قبلاً مکان تمرین ما بود. کمپ باباقدرت هم قرار است پارک بانوان بشود.
حالا ما میمانیم و چند زمین آسفالت محدود؛ آن هم برای اهالی منطقه ۷ که خیلی ورزشی هستند. به ما میگویند بروید منطقه۴ تمرین کنید. میگویند در صدمتری زمین زیاد است؛، اما اینطوری کارکردن خیلی سخت میشود.»
کارکردن بدون حمایت مالی سختیهای زیادی دارد؛ اما به عشق بچهها همه را تحمل میکند.
حتی لحظاتی بوده که تصمیم گرفته دیگر کار را ادامه ندهد و این موضوع را هم به بچهها اعلام کرده است، اما هنوز به خانه نرسیده نظرش برگشته است؛ «تنها چیزی که ما را کنار هم نگه میدارد، دوستی ماست.
ما احترام یکدیگر را نگه میداریم و از باهم بودن لذت میبریم. بچههای تیم همه مثل برادر کوچکتر من هستند و آنها را واقعاً دوست دارم. خودشان هم این را فهمیدهاند و اگر گاهی با آنها برخورد میکنم، از دلسوزی من میدانند.»
نیکنام به تحصیلات بچهها هم توجه خاصی دارد. آنها در سرما و گرما، چه فصل امتحانات باشد و چه نباشد، هفتهای سه جلسه تمرین میکنند اما زمان تمرین با برنامههای تکتک بچهها هماهنگ است تا کسی از لحاظ تحصیلی افت نکند.
سال گذشته تعدادی از بچههای تیمشان در رشتههای مختلف دانشگاه قبول شدهاند. حتی خودش برای اینکه جلوی موفقیت کسی را نگیرد، به یکی از بچههای تیمش گفته یک سال از فوتبال دور باشد و بعد از کنکور دوباره به آنها ملحق شود.
این جوان ورزشدوست با مدارس و خانوادۀ بچهها هم ارتباط دارد و بهعنوان یک مربی مورداعتماد والدین است.
او از نحوۀ تعاملش با خانوادهها میگوید: «والدین همۀ بچهها شماره تلفن من را دارند و از حضور فرزندشان در تیمم رضایت کامل دارند. حتی خیلی وقتها در مسابقات ما حاضر میشوند و ما را تشویق میکنند.
ما هم بهرسم قدرشناسی بعد از اینکه میدیدیم مادران در سر تمرین و مسابقات حاضر میشوند تا از ما حمایت کنند، در روز مادر لوحهای تقدیر سادهای در حد توانمان آماده و در مسجد به آنها تقدیم کردیم.
قصد دارم تا زمانیکه میتوانم برای بچههای پایینشهر کار کنم؛ چون دعای خیر بچهها و پدر و مادرشان را همیشه پشت سرم حس میکنم.
فوتبال مال بچههای محروم است؛ چون با کمترین هزینه میتوانند به آن بپردازند و لذت ببرند. خیلیهایشان هم مثل رضا عنایتی و خداداد عزیزی میتوانند موفق باشند.»
* این گزارش سه شنبه، ۱۷ دی ۹۲ در شماره ۸۴ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.