کد خبر: ۱۰۸۹۷
۰۴ آذر ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۰

شفای یک بیمار لبنانی موضوع مستند «محمدی» شد

شفای یک بیمار لبنانی مبتلا به سرطان پیشرفته در حرم‌رضوی و سرنوشتش، ماجرایی است که در مستند «من محمدحسن را دوست دارم» روایت می‌شود. سیدمحمد محمدی‌سرشت می‌گوید: تلاشمان این بود که روایتمان شعاری نباشد و به قصه وفادار باشیم.

شفای یک بیمار لبنانی مبتلا به سرطان پیشرفته در حرم امام‌رضا (ع) و سرنوشت او، ماجرایی است که در مستند «من محمدحسن را دوست دارم» روایت می‌شود. کارگردان این مستند، سیدمحمد محمدی‌سرشت، هنرمند محله گلشور و برگزیده جشنواره‌های ملی متعدد است.

او در گفت‌وگویی که در ادامه می‌خوانید، از روند تولید و چالش‌های ساخت «من محمدحسن را دوست دارم» می‌گوید که پنجشنبه پیش از شبکه مستند سیما پخش شد.

 



- ایده ساخت این مستند کجا و چطور شکل گرفت؟

ماجرا از یک تماس تلفنی شروع شد؛ از دوستی در لبنان که در زمینه رسانه فعالیت می‌کند. گفت سوژه‌ای دارد از یک فرد که درگیر با بیماری سرطان بوده است و دکتر‌ها جوابش کرده بودند. خانواده بیمار، اوضاع مالی درستی نداشتند و نمی‌توانستند به ایران سفر کنند.

بااین‌حال اتفاقی شبیه معجزه رخ می‌دهد و شرایط سفر او به ایران جور می‌شود، شفا پیدا می‌کند و‌.... این سوژه را پسندیدم و با مرکز آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی در‌میان گذاشتم. خوشبختانه استقبال شد و از ساخت این مستند حمایت کردند.

 

- و احتمالا در ادامه، به همراه گروه مستندسازتان به لبنان سفر کردید؟

نه، چون اطلاعاتم اولیه و در همین حدی که اشاره کردم بود، بدون تحقیق و صحت‌سنجی، همراه‌کردن تیم تصویربرداری، ریسک زیادی داشت. برای همین سفر اولم به لبنان، یک سفر تحقیقی و بدون همراهی گروه بود.



- از اتفاقات این سفر بگویید.

با کمک واسطه‌هایی که داشتم، با خانواده لبنانی ارتباط گرفتم. یک‌هفته‌ای آنجا بودم و مصاحبه‌هایی را ضبط کردم که برای روند تحقیقات کمکم می‌کرد. پس‌از آن حدود چهارماه طول کشید که تحقیقات و گردآوری اطلاعاتم کامل شود.

مهم‌ترین نکته برای ساخت این مستند را داشتن یک روایت می‌دیدم که با کمک آن بتوانم اطلاعات و مصاحبه‌ها را به شکل مناسبی ارائه بدهم. هرچند نوشتن سناریو برای مستند مرسوم نیست، در این مستند، فیلم‌نامه‌نویسی با صرف حدود یک ماه زمان، انجام شد.



- چه چالش‌هایی برای ساخت آن بر سر راهتان بود؟

وقتی با گروه تولید سراغ ضبط اثر رفتیم، برای خلق روایتمان بر‌اساس سناریو، به تصاویری نیاز داشتیم که تهیه آن با‌توجه‌به شرایط سیاسی‌امنیتی آسیب‌پذیر لبنان، کار سختی بود. همچنین سوژه ما شیعه بود و برای ضبط دردسر‌هایی داشتیم. شرایط آنجا را با ایران مقایسه نکنید که با مراجعه به نیروی انتظامی، مجوز تصویربرداری می‌گیرید.

هرچند با بچه‌های حزب‌الله برای تصویربرداری می‌رفتیم، به‌دلیل فضای امنیتی لبنان، تا دوربین را در‌می‌آوردیم، گرفتاری‌مان شروع می‌شد. به لطف دوستان حزب‌الله و خانواده سوژه که مهمان‌نواز و همراه بودند، اثر را طی دو هفته کاملا فشرده و با همراهی مجاهدانه گروه، تولید کردیم.

- تدوین چقدر زمان برد؟

چهار ماه. اصرار داشتیم کار را بی‌عجله و به نحو احسن انجام بدهیم.

- امام رضایی بودن کار، حساسیت مضاعفی برایتان ایجاد کرده بود؟

بله، تلاشمان این بود که روایتمان شعاری نباشد. اصرار داشتیم به قصه وفادار باشیم و اثری که تولید می‌کنیم، قصه‌گو باشد. خدا را شکر استقبال از این اثر نشان داد برخلاف تصورات رایج، مستند، مخاطب دارد و باید برای بهتر‌دیده‌شدن آثار مستند، فکری شود.


* این گزارش یکشنبه ۴ آذرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۹۴ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44