بشارت ۱۱؛ کوچه‌ای با تغییر نام پیاپی 
درباره کوچه «وحدت» که روزگاری گذر نخستین فعالان صنعت نفت در مشهد بوده است 
صدای آشنای سارا اکبری در کوچه‌های مشهد
زندگی برای سارا اکبری، از روزی هدفمند شد که فردی به او گفت «چه صدای قشنگی داری! آیا تلاش کرده‌ای که وارد کار رادیو و تلویزیون بشوی؟» دختر نوجوان وقتی این جمله را شنید، ناگهان عشق به رادیو در وجودش جوانه زد و از همان سال‌ها بود که اهل گوش‌کردن به رادیو شد.
با رادیو می‌خوابید، با رادیو بیدار می‌شد و در طول روز مشغول گوش‌دادن به برنامه‌های آن بود. حتی وقتی پشت نیمکت کلاس درس می‌نشست، کسی نمی‌دانست که دخترک با هندزفری خود را به جهان دیگری متصل کرده و اگرچه جسمش آنجاست، روحش با امواج رادیویی به استودیو‌های ضبط برنامه رفته است.
تأثیر کلام آدم‌ها
سارا اکبری متولد سال۷۴ و ساکن محله رسالت است. عشق و علاقه بیش‌از حد او به رادیو سبب شد که سال‌های پایانی دهه ۸۰ را با صدای رادیو سپری کند. او شنونده شبانه‌روزی رادیو‌صدای خراسان، رادیو‌ایران و رادیو‌جوان و... بود.
علاوه‌بر‌این ارتباط پیوسته و تماس‌های مداوم سارا با این شبکه‌ها، او را به شنونده‌ای فعال تبدیل کرده بود که پس‌از مدتی عوامل برنامه و تهیه‌کننده‌ها، دیگر او و صدایش را به‌خوبی می‌شناختند. در سال۹۰ به‌عنوان گوینده افتخاری به صدای خراسان‌رضوی دعوت شد و این لحظه ورود او به جهانی بود که جادوی آن از مدت‌ها قبل او را دربرگرفته بود.
او به‌عنوان گزارشگر، کار خود را در رادیو آغاز کرد و به‌مرور به مستندسازی و برنامه‌سازی رادیویی پرداخت. خودش می‌گوید: کلام ما چه مثبت و چه منفی روی زندگی آدم‌های اطراف ما تأثیر می‌گذارد. ورود من به رادیو به‌خاطر جمله‌ای بود که یک آدم معمولی، در یک شرایط خیلی معمولی به من گفت که «چه صدای قشنگی داری.»
این جمله با اینکه من سن چندانی نداشتم، برایم شبیه تلنگری شد که فکر کنم شاید خدا من را برای این آفریده است که با استفاده از صدا و تأثیر کلامم بتوانم کاری انجام بدهم.
برنده جایزه «بانو اعتماد سعید»
علاقه بیش‌از حد سارا به کار در حوزه صدا باعث شد که قبل از شروع کار خود در رادیو با نرم‌افزار‌های تدوین و ویرایش صدا هم آشنا شود و کار با آنها را یاد بگیرد. همچنین حدود سال۹۰ و پیش‌از ورود به رادیو در یک جشنواره رادیویی موفق به کسب مقام شد؛ «من برای جشنواره ایران من، که رادیو ایران برگزارکننده آن بود، یک گزارش کوتاه رادیویی تولید کردم. موضوع کار من، فرزندآوری بود که صفر‌تا‌صد تهیه این گزارش را خودم انجام دادم و شکر خدا در این جشنواره نفر اول شدم.»
سارا بعداز حدود دوازده‌سال کار در عرصه رادیو با شبکه‌های مختلفی از‌جمله جوان، ایران، سلامت، فرهنگ و گفتگو، همکاری کرده و در جشنواره‌های متعدد رسانه‌ای افتخار‌آفرینی کرده است. تعریف می‌کند: از سال۹۶ در جشنواره‌های رسانه‌ای مختلف شرکت کردم و تا الان موفق‌به کسب ۲۱جایزه رسانه‌ای در زمینه‌های متعدد همچون ساخت مستند و ساخت پادکست شده‌ام. سال۹۷ نیز به‌عنوان گزارشگر برتر معاونت صدای کشور انتخاب شدم.
سارا اکبری تنها نماینده خراسان رضوی در جشنواره ملی مستند رادیویی پژواک بود که اردیبهشت امسال در سالن همایش‌های تهران برگزار شد. او نفر اول بخش سلامت و برنده جایزه بانو «دکتر اعتماد سعید» شده و به گفته خودش، این جایزه و این افتخار برای او از جوایز قبلی‌اش ارزشمندتر است؛ «بانو صدیقه اعتماد سعید سال‌ها مدیر شبکه رادیویی سلامت و از پزشکان خیّر در حوزه اطفال بود که سال گذشته براثر بیماری به رحمت خدا رفت.
تا الان موفق‌به کسب ۲۱جایزه رسانه‌ای در زمینه‌های متعدد همچون ساخت مستند و ساخت پادکست شده‌ام
به افتخار این بانوی بزرگوار، یکی از جوایز جشنواره امسال در بخش سلامت به نام او مزین شد و من که سال‌ها در این رادیو در خدمت آن بزرگوار بودم، این موفقیت برایم بسیار باارزش است. همچنین من تنها فردی بودم از استان که در این جشنواره حضور یافتم و خوشحالم که توانستم نام محله، شهر و استان را زنده نگه دارم.»
تکلیفم با خودم روشن است
عشق و علاقه به گزارشگری در رادیو کاری کرده است که اگر سارا به گذشته برگردد، حتما دوباره آن را انتخاب می‌کند؛ «من همیشه به همه گفته‌ام که از کاری که دارم انجام می‌دهم، بسیار راضی‌ام. هیچ‌وقت پیش نیامده است که پشیمان شده باشم یا فکر کنم که می‌توانستم شغل دیگری داشته باشم. فکر می‌کنم دقیقا سر جای خودم ایستاده‌ام و درست‌ترین جای ممکن قرار گرفته‌ام و تکلیفم با خودم و زندگی روشن است.»
تنها عشق می‌تواند شما را نگه دارد
از سارا می‌خواهم کمی از شیرینی‌ها و زیبایی‌های کارش برایم بگوید. او به نشست و برخاست خود با مردم اشاره می‌کند و می‌گوید: من عاشق کار گزارشگری و ارتباط با مردم هستم و اینکه در محله‌های مختلف شهر به‌سراغشان بروم و احوالشان را بپرسم. لذت‌بخش است که وقتی در خیابان با کاسب و راننده و مردم عادی حرف می‌زنم، می‌گویند «چقدر صدای شما آشناست!» و بعد می‌فهمم که خیلی‌ها شنونده رادیو هستند و پیش آمده است که برخی من را به اسم می‌شناسند.
خاطره‌ای هم از دوران کرونا دارد که بعد از ابتلا به این ویروس، دو هفته نتوانسته است برای گزارش بیرون برود. اولین گزارشی که بعداز بهبودی گرفته، متوجه شده که خیلی با‌انرژی و سرشار از نشاط بوده است؛ «دلیلش هم میزان دلتنگی برای کار و مردم در آن دو هفته بود. نکته‌ای که لازم می‌دانم بگویم، این است که اگر کسی به خاطر درآمد یا شهرت خیلی زیاد به فکر کار در صدا‌و‌سیماست، باید بداند که فقط عشق و علاقه می‌تواند فرد را در این کار نگه دارد.»
* این گزارش یکشنبه ۱۰ تیرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۷۴ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.
لینک کوتاه
روایات مشابه
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
