چهرههای خندان چندنفر از دختران سالن ژیمناستیک قائم (عج) روی بنری مقابل باشگاه دیده میشود. آنها در مسابقات کشوری که ۲ ماه قبل در تهران برگزار شد، مقام آوردهاند، اما هنوز بنر تبریک روی در نصب است. وقتی از حالوهوای روزهای قهرمانی صحبت میشود، شور و هیجان آن روزها در صورتشان نمایان میشود.
در هر گوشه از سالن دونفری یا تکنفری مشغول تمرین و گرمکردن بدنشان هستند. وسایلی که با آن تمرین میکنند چندان نو نیست، اما با همین امکانات محدود و قدیمی، تیم «ایران» از باشگاه قائم (عج) خراسان در مسابقات کشوری که ۸۸ تیم از سراسر کشور در آن حضور داشتند، توانست مقام اول فورآل را بهدست بیاورد. لباسهای سفید و طلاییشان و هماهنگی در انجام حرکات، خیره مان کرده است.
مهدیه وجدانی، معصومه صفدرنژاد، آناهیتا ترکمننژاد و ملیحه قصاب، مربیهای باتجربه این تیم، هرکدام گوشهای از کار را به دست گرفتهاند و تیم را به قهرمانی کشور رساندهاند.
در این گزارش به این باشگاه در محله قائم(عج) رفتیم و از نزدیک با حال و هوایشان آشنا شدیم.
سوگل کیوانی؛ ۱۷ساله
شروع ورزش: ۳ سالگی
با ژیمناستیک هنری وارد این رشته شدم. سال۹۷ مقام دوم استان را بهدست آوردم. ژیمناستیک هنری را به ایندلیل انتخاب کردم که تنوع حرکت در آن بسیار زیاد است؛ بهعبارتی تکراری نمیشود. هرزمان که در خانه وقتم آزاد است، برای خودم حرکتهای جدید طراحی میکنم.
از اردیبهشت امسال که شنیدم مسابقه کشوری قرار است برگزار شود، همه انرژیام را گذاشتم تا بتوانم بهترین خودم را درکنار هم گروهیهایم به نمایش بگذارم. این رشته ورزشی را بسیار دوست دارم و میخواهم آن را بهطور حرفهای دنبال کنم. هدف اصلیام رسیدن به المپیک است. شاید کمی دور از ذهن به نظر بیاید، اما ما دختران ژیمناستیککار، پرتلاش و سختکوشیم. میدانم که روزی روی سکوی جهانی میایستیم و برای کشورمان افتخارآفرینی میکنیم.
غزال موسوینیک؛ ۱۶ساله
شروع ورزش: ۵ سالگی
شنا را تا گرفتن مدرک کمک مربیگری ادامه دادم. در مسابقات شنای آموزشوپرورش ناحیه۲ هم مقام آوردهام. اگر بخواهم یک نکته از مسابقههایی که رفتیم بگویم، این است که ما کار گروهی و هماهنگی با یکدیگر را یاد گرفتیم. تیم ما در همه ردههای سنی، عضو دارد. هرچند همه دختران گروه باهوش هستند و سریع آموزشها را به ذهن میسپارند، بزرگترها باید به پای کوچکترها صبر و حوصله به خرج بدهند.
رسیدن به مسابقات و تمرینهایی که برای آمادگیمان انجام دادیم، بسیار فشرده و نفسگیر بود. راه سختی را طی کردیم تا به مقام قهرمانی کشور برسیم. بهترین لحظه در این مسابقه برایم زمانی بود که متوجه شدم تیمما نتیجه سختکوشیاش را با کسب مقام اول کشوری بهدست آورده است.
مهسا خسروی؛ ۱۶ساله
شروع ورزش: ۵ سالگی
انرژی زیادی دارم و در خانه به قول مادرم از در و دیوار بالا میروم. هنگامی که به باشگاه میآیم، انگار جنبوجوشم بیشتر میشود. از این ورزش لذت میبرم و هر زمانکه حرکاتم را که ضبط کردهام، میبینم ذوق میکنم. رشتهای که در آن فعالیت دارم، رشته شادی است و دامنه گستردهای دارد.
هر زمان که فرصت داشته باشم، در فضای مجازی، دخترانی را که در کشورمان یا سایر کشورها ژیمناستیک کار میکنند، دنبال میکنم. دیدن آنها باعث میشود حرکات متنوعی را یاد بگیرم و تجربههای جدید کسب کنم. همین تجربهها سبب شده است درزمینه فردی، چهار مقام اول استانی در این رشته کسب کنم.
رفتن به مسابقه تجربه خوبی برایم بود. سه روز زندگی به دور از والدینم و زندگی بین دختران بسیار شیرین بود. با آنکه لحظههای سختی هم داشتیم، شیرینی مسافرت گروهی با دختران خاطره خوبی بود.
تبسم ثنایی؛ ۱۵ساله
شروع ورزش: ۵ سالگی
انگیزهام از ورزش این بود که وزنم کم بود و خوب غذا نمیخوردم. مادرم ضمن مشورت با پزشک، ورزش را برای سلامتیام انتخاب کرد. شرکت در کلاسهای باشگاه باعث شد اشتهایم بهتر شود. اما بهمرور به این رشته علاقه پیدا کردم و دیگر هدفم رسیدن به وزن ایدهآل نبود. حالا که ۱۰ سال از آن موقع میگذرد، هرروز حرفهایتر میشوم.
ما برای رسیدن به این مسابقهها بسیار تلاش کردیم. متأسفانه به این ورزش اهمیت چندانی داده نمیشود. البته محدودیتهایی هم برای شرکت در مسابقهها داریم که سبب میشود دختران کمتر سراغ رشته ژیمناستیک بیایند.
طهورا فعول؛ ۱۲ ساله
شروع ورزش: ۶ سالگی
یک ماه تمام از تفریحمان گذشتیم. از ساعت ۸ صبح تا ۹شب تمرین کردیم. قشنگترین اتفاق مسابقه، برایم لحظهای بود که باخبر شدیم مقامآوردهایم. آن موقع میکروفون سالن قطع شده بود و صدای خانمی که تیمهای مقامآور را اعلام میکرد، به ما نمیرسید. بیخبر و پر از استرس بودیم. نمیفهمیدیم که آن قسمت سالن اوضاع چطور است. مربیها مقابل تریبونِ اعلام نتیجه ایستاده بودند. چشمبهراه آنها بودیم که برگردند و نتیجه را اعلام کنند. چهره مربیهایمان را که دیدم، میخندیدند و اشک میریختند.
مدالها را بالا گرفته بودند تا ما رنگ طلاییشان را ببینیم. تازه آنجا بود که فهمیدیم نام تیمها از آخر به اول اعلام شدهاست؛ برای همین دیرتر از همه اسممان را اعلام کردهاند. دور هم جمع شدیم و از شادی قهرمانیمان جیغ زدیم و خوشحالی کردیم. آن موقع بهترین لحظه عمرم بود.
پرنیان یوسفزاده؛ ۷ ساله
شروع ورزش: ۴ سالگی
کوچکترین عضو گروه هستم. مقام دوم استانی این رشته را هم دارم. به نظرم خوش شانسترین دختر گروه هستم؛ زیرا با هفتسال سن توانستم در مسابقات کشوری شرکت کنم. برای اینکه بتوانم بهترین خودم باشم، بیشتر از دیگران تمرین میکردم. حتی زمانیکه در خانه بودم، تمرین میکردم.
خوبی کار گروهی این است که بین اعضا دوستی و صمیمیت ایجاد میشود. همه همدل برای بهدستآوردن نتیجه تلاش میکنند. اگر کسی قسمتی از کار را فراموش کند، دیگران او را راهنمایی میکنند. هر زمان که حرکتی را اشتباه میرفتم یا دیرتر انجام میدادم، دوستانم با مهربانی کمکم میکردند. این دوستیهای داخل گروه بهترین تجربه زندگیام است.
نگین حبیبی؛ ۱۲ ساله
شروع ورزش: ۷ سالگی
استرس زیادی برای مسابقه داشتم؛ زیرا اولین مسابقه کشوری بود که در آن شرکت میکردم. در سالهای گذشته در استان مقام آورده و جو مسابقات را دیده بودم. اما مسابقات کشوری متفاوت است. در همان روزهایی که برای مسابقه تهران رفته بودیم، خانواده درحال آمادهشدن برای دامادی داییام بودند. دلم از یک طرف با مسابقه بود، و از سوی دیگر پی مراسم شادی. بالاخره استرس، کار دستم داد و شب مسابقه، دلدرد عجیبی گرفتم که کارم به درمانگاه و سرم کشید. خدا را شکر هم به مسابقه رسیدم و هم به جشن دامادی. یعنی از ایستگاه قطار مستقیم رفتم به تالار و در جشن شرکت کردم.
معصومه صفدرنژاد؛ سرپرست تیم
سابقه مربیگری: ۱۸ سال
حدود بیستسال قبل ورزش را شروع کردم. هجدهسال است که درزمینه ژیمناستیک فعالیت میکنم. در این رشته، شاگردان بسیاری دارم که در کشور مقام آوردهاند. طی این سالها جزو پرافتخارترین مربیان کشوری در رشته خودم هستم.
دو سال بود که در زمینه فور آل و آکروژیم مسابقات برگزار نشده بود. البته دیگر شاخههای ژیمناستیک برای مسابقات اعزام شده بودند. از زمانیکه شنیدیم قرار است مسابقات کشوری در این رشتهها برگزار شود، با همفکری سایر مربیها قرار شد تیم مشترکی ارائه کنیم.
همه پای کار آمدیم تا نتیجه بهتری بگیریم. البته که هر کاری، سختیها و چالشهای خودش را دارد، اما همت مربیها و گروه، بیشتر از این مشکلات بود. برای رسیدن به موفقیت هرکدام گوشهای از کار را دست گرفتیم. گاهی بچهها ناامید میشدند، اما به آنها میگفتم که باید فقط برای اولشدن تمرین کنند. بعداز گذشت یکماه، تیم خودش را پیدا کرد و بچههای گروه با هم هماهنگ شدند.
تنها دغدغهام این بود که پیست مناسبی نداشتیم و برخی از لوازم ما قدیمی است. نگران این بودم که بچهها بهخاطر کمبود وسایل و امکانات در مسابقات نتوانند خوب ظاهر شوند. اما آنها قوی ظاهر شدند و با اقتدار مقام اول کشوری را بهدست آوردند.
مهدیه وجدانی؛ مربی، طراح لباس
سابقه مربیگری: ۹ سال
۹ سال است که مربیگری را شروع کردهام. چون مربی جوانی هستم به نظر برخی، کاری که به دست گرفته بودم، انجامشدنی نبود و بهعبارتی کار را نشدنی میدیدند. اما برای بهنتیجهرساندن کار بسیار تلاش کردم. ساعتهای زیادی برای هماهنگی و ترکیب تیم که چالشی سخت بود، وقت گذاشتم. ترکیب سه گروه ژیمناستیک هنری، ریتمیک و آکروژیم سخت بود؛ زیرا هرکدام باید مربی جدا داشته باشند. هماهنگی این سه گروه، بزرگترین چالش کارم بود، اما به بهترین نحو آن را پشت سر گذاشتم.
طرحی برای لباس انتخاب کرده بودم و آن را به مشورت گذاشتم. در آخر لباس را با همفکری با دیگر مربیها طراحی کردیم و جزو بهترین لباسها بود. شش ماه قبلاز مسابقه حتی هنگامیکه درحال استراحت بودم، به اینکه چطور فردا با تیم تمرین کنیم و مسائلی از این دست فکر میکردم. استرس داشتم که تیم را به بهترین شکل هدایت کنم. هنگامیکه مسابقات شروع شد و دامنه حرکات و مهارت بچههایمان را با سایر تیمها مقایسه کردم، خستگی این ششماه از تنم رفت.
یکی از نکات خوب برگزاری مسابقات کشوری، شرکت تیمهای فور آل در آن بود. این مسابقات نشان داد که نمیتوان استعدادهایی را که در این زمینه وجود دارد، نادیده گرفت و حالا با قهرمانی ما این موضوع بیشتر دیده میشود.
آناهیتا ترکمننژاد؛ مربی کُر گرافی
سابقه: ۱۵ سال
هنگامیکه قرار شد تیمی مشترک ارائه کنیم، ساعتهای زیادی را برای انتخاب تیم، موسیقی، اجرای حرکات و... وقت گذاشتیم. بهعنوان کرگرافر گروه، ضمن مشورت با بقیه، موسیقیای انتخاب کردم که ابتدا ریتمی آرام داشت و بعد تند و حماسی میشد و در پایان با صدای همایون شجریان پایان مییافت. انتخاب بسیار خوبی بود و با ترکیب حرکاتی که خانم وجدانی انتخاب کردند، کار فاخری شد.
علاوهبر حمایت مسئولان از این رشته، ما نیاز داریم برای استعدادهایی که بهسختی آنها را تا مرحله مسابقات کشوری میرسانیم، ازسوی مسئولان برنامهریزی صورت گیرد تا این استعدادها هدر نرود. میدانم که دختران تیم ما این ظرفیت را دارند که وارد تیم ملی کشورمان شوند و در مسابقات مختلف خارج از کشور بدرخشند.
ملیحه قصاب؛ کمکمربی تیم
سابقه: یک سال
دختران تیم ما در این مدت با جان و دل کار کردند. خانوادههایشان هم در این ششماه درگیر بودند. به نظرم ژیمناستیک، رشتهای است که برای دختران ما غریب است. آنهایی که به آن وارد میشوند و تمرین میکنند با کمترین امکانات در سالنهای ورزشی روبهرو هستند.
ورزشکارانی که در این رشته کار میکنند، برایشان آشکار است که ما برای رسیدن به قهرمانی راه سختی را طی کردیم. حالا که قهرمان شدهایم، سطح توقعات از تیم ما و ژیمناستیک استان بالا رفته است. امیدوارم راهی که برای سایر تیمها همواره شده، سبب شود بهصورت ویژه به این رشته نگاه و از آن حمایت شود.
* این گزارش سهشنبه ۲۲ آبانماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۸۹ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.