«زَرپران» که عموم مردم آن را زعفران تلفظ میکنند، گرانترین ادویه جهان است که لقبِ «طلای سرخ» یا «طلای کویر» را از آن خود کرده است. سوای خواص دارویی، درمانی و غذایی این محصول، عطر و زیبایی خیرهکننده این گل را نیز نباید از قلم انداخت. ازآنجاکه گردشگریِ برداشت محصولات مختلف باغی و کشاورزی که با جشنها و جشنوارهها همراه است، چندسالی است که با اقبال روبهرو شده است، زعفران این قابلیت را دارد تا بهعنوان یکی از جاذبههای گردشگری مطرح شود.
زمینهای یکدست بنفش این محصول زیر تیغ طلایی آفتاب و آبی آسمان هر رهگذری را به تماشا میکشاند. تربت حیدریه، عمدهترین صادرکننده زعفران جهان، هرساله شاهد حضور این علاقهمندان است. نایجل اسلیتر، یکی از همین چهرهها سال گذشته پا به سرزمین طلای سرخ در خراسان گذاشت.
او که یکی از معروفترین روزنامهنگاران تغذیه است، مستندی دیدنی از مراحل برداشت گل زعفران ساخت و آن را روی آنتنهای تلویزیونی جهان قرار داد. البته او تنها میهمان تربتحیدریه نبود و پیش و پس از او، گردشگران اروپایی و آسیایی بیشماری قدم در این راه گذاشتهاند. همین نمونهها خود گواه این است که میتوان با برنامهریزی درست، از این ظرفیت استثنایی به نفع گردشگری ایران استفاده کرد.
این مهم علاوهبر آشناکردن گردشگران با دستاوردهای بومی یک منطقه، سبب رونق اقتصادی آن خطه یا اقلیم نیز میشود. این اتفاق از آنجاکه با حذف دلالها، سود بیشتری نصیب تولیدکننده میکند، میتواند یکی از راهکارهایی باشد که جانی دوباره به صنعت کشت و زرع کشورمان میبخشد.
برگزاری جشنواره عکس برداشت زعفران، بهانهای میشود تا بند کفشمان را به قصد تربتحیدریه ببندیم. پاییز در حوالی تربتحیدریه، خود را از شاخه درختان اندکی که درکنار جاده ایستادهاند، آویخته است. عطرش به مشام میرسد. شهر را با کالبد قدیمی و خشت و گلیاش پشت سر میگذاریم و در یکی از جادههای فرعی، راه را بهسمت زاوه و روستای گلسرا کج میکنیم.
زاوه که در ۲۹ کیلومتری تربتحیدریه قرار دارد، یکی از بخشهای کویری این شهر است. در مسیر رسیدن به روستا، زمینهای بسیاری وجود دارد که فرش بنفش خود را پهن کردهاند تا عطرِ طلایِ سرخ خراسان، دلانگیزی هوای بهار را توی دِماغ هر رهگذری بریزد. راننده درکنار یکی از زمینها که چند کارگر در آن مشغول چیدن گل هستند، ترمز میزند. از شیار بازشده برای آبیاری زمین خودمان را به محل مدنظر میرسانیم.
در بخشهایی از زمین، استوانههای سفیدرنگی به چشم میخورد؛ این استوانه ساقه اصلی گیاه است. گل زعفران از درون این استوانه بالا میآید. گل را کارگران میچینند، اما استوانه یا ساقه اصلی گیاه باقی میماند تا دوباره گل دهد. زعفرانِ این زمین بدون برگ است که بومیها به آن «هشتی» میگویند. زمین همسایه، اما دامنی سبز دارد. برگهای سوزنی زعفران بیش از خود گلها به چشم میخورد. زعفران این زمین را که نسبتبه زمین کناری کهنهتر است، پنجی مینامند. برداشت محصول از این زمینها بهدلیل وجود برگهای سوزنی سختتر از زمین هشتی است.
پیش پایمان چند کارگر مشغول گلچیدن هستند. دستهای زمختشان با ترکهای قهوهایرنگشان رو به زردی نشسته است. زن و مرد هستند. کارگر زمین زعفران پیر و جوان ندارد. هرکسی که بنیه کارکردن داشته باشد، آستین همت بالا میزند و مشغول کار میشود. با یکیشان که موی سفیدشدهاش را زیر دستار پنهان کرده، همکلام میشویم.
تیغ آفتاب تیز نشده، بیرون زده تا با اولین نسیم صبح سر زمین باشد. پیش از آنکه لبتر کند، حرفهایش را میتوان در اشکی که سرما گوشه چشمش نشانده، ترجمه کرد. کارگر صبح زود میآید. نصیب او از طلای کویر، مزد روزانهای است که رقمش از ۶۰ هزارتومان بیشتر نمیشود. صبح تا عصر را بسته به وسعت زمین نیمخیز است و گل میچیند. ردیفی مینشینند و از ابتدا تا انتهای زمین را پیش میآیند. فشار حاصل از این طرز نشستن، شبها درد میشود و پشت پایشان میریزد.
زانو را ضعیف میکند و تن را کوفته. هر کارگر بسته به توان و بنیهاش روزانه بین ۲۰ تا ۴۰ کیلو زعفران جمع میکند. زعفران با همه گرانیاش عمر کمی دارد. معمولا فصل برداشت آن از ابتدای آبان آغازمی شود و تا اواخر هفته سوم ادامه دارد. کارگران به رسم دوره خان و رعیتی روستاها، همچنان صاحب زمین را «ارباب» صدا میزنند. ارباب این زمین خلق تنگی دارد.
این کجاخلاقیاش را پای پایینآمدن قیمت زعفران در روزهای اخیر میگذارد و حرف دلالها و نبود حمایت از کشاورز را پیش میکشد: «کسانی که حتی فرق سرگل و پرچم زعفران را نمیدانند، توی این فصل میشوند دلال زعفران. میروند بعضی زمینها را که کارگر ندارد، اجاره میکنند و نرخ گل را پایین میکشند.
این میشود که در بحران بیآبی، کشاورز زحمت میکشد، اما سود را دلالان میبرند. متأسفانه جهاد کشاورزی هم هیچ حمایتی از زعفرانکاران نمیکند. بعد انتظار دارند که صادرات طلای کویر رونق بگیرد و جهانی شود.» ارباب زمین در ادامه حرفهایش از برداشت کم امسال میگوید و اینکه خشکسالی، رونق گذشته را از بازار زعفران امسال گرفته است.
از کشاورزان میشنویم که امسال تعدادی چینی آمدهاند، زمین و خاک تربت را آزمایش کردهاند، در صحبت با کشاورزان طریقه کشت و برداشت زعفران را آموخته و رفتهاند. چینیها گویا قصد دارند کنار انحصار همه صنایع، کشت زعفران را هم امتحان کنند. البته وقتی یونان هم برای فرار از اوضاع وخیم اقتصادیاش تصمیم به کشت زعفران و صادرات آن گرفته یا اسپانیا که یک گرم زعفران ندارد سالانه ۲۵تن طلای سرخ صادر میکند، اینکه چشمبادامیها هم پا داخل گود گذاشتهاند، چندان غریب نیست. به گفته بومیها، حضور آنان قیمت زعفران را تا چند روز به قیمت ۵۰۰ هزارتومان در هر کیلو رسانده بود.
حدود ۱۰ دقیقه دیگر، جاده را زیر پا میاندازیم تا کاکل سرخ گلهای گلسرا پیش چشم تماشا مینشیند و روستا نمایان میشود. رنگ زمین گلسرا بنفش است. کم مانده از دل سنگها زعفران سبز شود. کارگران گروهی روی زمینها مشغول کار هستند. هر یک با کلاهی به سر و صورتی تا چشم پوشیده و سطلی و کیسهای درکنار مشغولاند. بعضیهاشان بومی اینجا هستند و عدهای هم به امید کار، از شهرها و استانهای دیگر آمدهاند تا مگر از قبل این فصل پرنعمت، نانی سر سفره ببرند.
روز جشنواره است، اما خبری از گردشگر نیست؛ تنها لنز دوربین چند عکاس جوان است که مدام میچرخد روی گلها و دست کارگران. به گفته یکی از اربابان گلسرا، حضور گردشگران اروپایی در تربتحیدریه بسیار کمرنگ است. تنها چشمبادامیهای آسیایی میآیند که آن هم بیش از آنکه هدفشان گردشگری باشد، کاسبی است.
گلهای زعفران پساز برداشت توی کیسههای از قبل آمادهشده ریخته میشود. بخش اعظم آن، همانجا سر زمین بهصورت تنی بهوسیله برندهای معروف و دیگر فروشندگان خریداری میشود و سرریز آن هم به بازار گل تربت میرود تا بهصورت جزیی و برای مصرف خانوارها به فروش برسد.
اغلب آنانی که وسعت زمینشان زیاد است، پایگاههایی را در مشهد و دیگر اطراف شهر دارند که گل برداشتهشده را برای پاککردن به آنجا میبرند. عموم این پایگاهها در حاشیه شهرها مانند شهرک شهیدرجایی، گلشهر، شهرک مهران و دیگر نقاط کمبرخوردار قرار دارند تا منبع درآمدی برای نیازمندان باشد. هر زمین زعفران درمجموع از مرحله کاشت تا بستهبندی زعفران برای حدود ۱۰۰ تا ۱۲۰ نفر ایجاد اشتغال میکند.
به تازگی در اطراف مشهد نیز زمینهای زیادی به کشت زعفران اختصاص پیدا کرده است؛ بنابراین برای تماشای زمینهای بنفش زعفرانی و خرید گل میتوانید در همین نزدیکی نیز مکانهای زیادی را بیابید.
زاک؛ ۸ کیلومتر
نزدیکترین مزارع زعفران به مشهد را میتوانید در روستای زاک، در ۸کیلومتری آرامگاه فردوسی مشاهده کنید. برای رسیدن به این روستا میتوانید جاده سمت راست آرامگاه فردوسی را بگیرید و پساز عبور از توس سفلی، از دوراهی جاده ارد رضوی و زاک بهسمت چپ بپیچید و پساز طیکردن ۸کیلومتر مزارع بنفش را زیر چشم بگیرید.
گلمکان؛ ۶۰ کیلومتر
گلمکانیها نیز چندسالی میشود که به کشت زعفران روی آوردهاند. این خطه بهدلیل آب و هوای خنک و خاک نرم و مناسب، محل خوبی برای کشت زعفران است. برای رسیدن به مزارع زعفران در گلمکان جاده مشهد چناران را زیر چرخ بگیرید و پساز طیکردن ۵۰کیلومتر با مشاهده تابلو گلمکان بهسمت چپ بپیچید. در این شهر میتوانید رد مزارع را ببینید.
چناران؛ ۷۰ کیلومتر
شهرهای چناران و قوچان نیز ازجمله شهرهای شناختهشده جادههای شمالی مشهد هستند که زمینهایی را به کشت زعفران اختصاص دادهاند. در این شهرها بهدلیل آب و هوای سرد، زعفرانها خیلی زود یعنی اوایل پاییز میروید.
فریمان؛ ۷۶ کیلومتر
فریمان نیز از دیگر شهرهایی است که وارد گود زعفرانکاری شده است. این شهرستان در سمت جنوب شرقی مشهد قرار دارد.
تربت حیدریه؛ ۱۵۴ کیلومتر
این شهرستان، از بهترین مقاصد سفر زعفرانی است. در مسیر این شهر میتوانید در سمت راست و چپ جاده بهوفور مزارع بنفش زعفرانی را مشاهده کنید. شهرستان زاوه و روستاهای گلسرا و شهنآباد از بهترین روستاهای این محدودهاند که بیشترین زمینهای زیر کشت زعفران را دارند.
گناباد؛ ۲۸۵ کیلومتر
گناباد، یکی دیگر از مقاصد اصلی زعفرانکاری است که گرچه از مشهد دور است، بهدلیل وجود جاذبههای جهانی همچون قنات قصبه گناباد میتواند مقصد مناسبی برای سفر زعفرانی باشد.
تربت جام، تایباد و نیشابور از دیگر مقاصد سفر زعفرانی هستند.
هشدار!
در کال کشفرود و مسیر فاضلابهای مشهد نیز امروز زعفرانهایی کاشته میشود که بازدید و خرید از آنها به هیچ وجه توصیه ما نیست.
* این گزارش دوشنبه ۲۱ آبانماه ۱۳۹۷ در شماره ۲۶۸۸ روزنامه شهرآرا صفحه گردشگری چاپ شده است.