
خانه اهالی محله پروین اعتصامی، منزلگاه زائران دهه آخر صفر
محرم و صفر که از راه میرسد، هر محله حالوهوای دیگری پیدا میکند؛ حالوهوایی که تکرار هرسالهاش تازگی دارد. محله پروین اعتصامی که در مسیر کاروانهای پیاده دهه آخر صفر واقع شده، یکی از همان جاهایی است که از روز اربعین، متفاوتتر از قبل شده است.
در سالهای گذشته، ساکنان این محله در دهه آخر صفر بهویژه در روز شهادت امامرضا (ع)، رنگ مهر و محبت را با لبخند، بر چهره محله میپاشیدند و میزبان هیئتهای مذهبی میشدند، حتی مسئولیت جابهجایی زائران به حرم مطهر رضوی را بهعهده میگرفتند تا آنها با آسایش بیشتر و خیال راحتتر به زیارت بروند.
اما امسال بههمت یکی از بانوان فعال که عضو شورای اجتماعی محله و دبیر کانون زیارت «بهشت هشتمِ» مسجد ولیعصر (عج) است، خدمترسانی به زائران، رونق بیشتری گرفته است و جمع زیادی از اهالی برای پذیرایی درخور از پیادگان، همدست و همراه یکدیگر شدهاند.
آرزوی اهالی محله پروین اعتصامی این است که همه ساکنان شهر مشهد، در دهه آخر صفر مثل مردم عراق در روزهای عاشورا و اربعین، میزبان مهمانان حضرت رضا (ع) شوند، تاجاییکه درِ خانه مشهدیها به روی زائران پیاده باز باشد و زائری نباشد که نگران اسکان یا تهیه غذایش باشد و با آسودگی خاطر فقط به زیارتش برسد.
شاید شکلگیری کانون فرهنگیتبلیغاتی «خادمین زائران امامرضا (ع)»، نخستین قدم برای برآورده شدن این آرزوی قلبی بود تا بیبیحوا حسینی، نماینده بانوان محله در شورای اجتماعی، کاری کند که نهتنها مساجد بلکه خانه ساکنان محله نیز منزلگاه موقت میهمانان ولینعمت مسلمانان شود.
حالا، جمع زیادی از خانمها و آقایان یک محله با تلاشهای بیبیحوا حسینی، بسیج شدهاند تا با جان و دل در خانههایشان، از زائران پیاده امامرضا (ع) پذیرایی کنند.
عاشق که باشی، نمیشود در این مسیر قدم نگذاری
بیبیحوا حسینی، از فعالان فرهنگی محله است که حاضر است برای پیشرفت مادی و معنوی محل زندگیاش، تلاشهای زیادی بکند. او که علاقه زیادی به ائمهاطهار (ع) و خدمت به آنها دارد، سه سال است که دبیر کانون زیارت بهشت هشتم در مسجد ولیعصر (عج) است.
او میگوید: آرزویم این است که روز شهادت امامرضا (ع) مانند روز اربعین در کربلا، جهانی شود و همه ساکنان مشهد، میزبان زائران این شهر شوند.
حسینی که در سالهای گذشته نیز در ایستگاه استقبال از کاروانهای پیاده که در ورودی جنوب شرقی مشهد برپا میشود خدمت میکرده است، هدفش را از حضور در کانون فرهنگیتبلیغاتی خادمین زائران امامرضا (ع) اینگونه بیان میکند: من عاشق امامحسین (ع) و امامرضا (ع) و ائمه (ع) هستم. وقتی عاشق باشی، نمیشود در این مسیر قدم نگذاری و سعی میکنی هر کاری که از دستت برمیآید، انجام بدهی.
این بانوی نیکوکار اضافه میکند: اگر کار خیر مخفیانه باشد، شیرینیاش بیشتر است، ولی میخواهم جوانان با این کار آشنا شوند و تلنگری برای آنها باشد تا این مسیر را ادامه دهند و سالبهسال این خدمات رونق بیشتری بگیرد.
پذیرایی از هزار زائر پیاده در یک محله
حسینی درباره شروع کارش میگوید: از ۱۵ روز مانده به اربعین، اطلاعرسانی را از مسجد ولیعصر (عج)، روضهها و دورههای قرآن محله شروع کردم.
همچنین با امامان جماعت مساجد منطقه ۷ حضوری صحبت کردم و طرح را برای آنها توضیح دادم تا این استقبال، گستردهتر انجام شود. در حال حاضر ۳۰ نفر از اهالی محله برای خدمت افتخاری در ایستگاه استقبال از کاروانهای پیاده، اعلام آمادگی کردهاند و قرار است در بخشهای تدارکات، پذیرایی، انتظامات، خیاطی، آشپزی، واکس و ماساژ خدمت کنند.
بهعلاوه تاکنون دو مسجد ولیعصر (عج) و صاحبالزمان (عج) و بیش از ۱۰ منزل برای اسکان شبانهروزی زائران، پا پیش گذاشتهاند و قرار است درمجموع پذیرای حدود هزار زائر در محلهمان باشیم.
۱۰منزل برای اسکان شبانهروزی زائران، پا پیش گذاشتهاند و قرار است پذیرای حدود هزار زائر در محلهمان باشیم
خدمتی بیستساله به زائران پیاده
حجتالاسلام حسن صباغیان، امامجماعت مسجد ولیعصر (عج) و مسئول شورای هیئات مذهبی استان خراسان رضوی، میگوید: سابقه خدمت به زائران امامرضا (ع) در محله پروین اعتصامی، به ۲۰ سال پیش برمیگردد.
سالهای گذشته هیئت چهاردهمعصوم (ع) که حدود ۳۰۰ نفر هستند، از روستای جاناحمد شهرستان قائنات به این محله میآمدند و امسال نیز پذیرای آنها در سه روز آخر صفر خواهیم بود.
اینها را اضافه کنید به هیئتهای دیگری که کانون فرهنگیتبلیغاتی خادمین زائران امامرضا (ع) هماهنگ کرده است. تفاوتی که این برنامه با سالهای گذشته دارد، مشارکت ساکنان محله در این طرح و در اختیار گذاشتن منازلشان است که باعث شده ظرفیت بیشتری برای پذیرایی از زائران داشته باشیم.
صباغیان ادامه میدهد: صبحانه و ناهار و شام این افراد با کمکهای مردمی تامین میشود. یکی از افراد، تهیه صبحانه را تا پایان عمرش قبول کرده است وهزینه دو وعده ناهار و شام را خیّران دیگر، پرداخت میکنند.
سرویسهای بهداشتی و سه حمام مسجد ولیعصر (عج) نیز در حال آمادهسازی برای استفاده زائران است. همچنین در این سه روز، یک ایستگاه صلواتی دائمی برای پذیرایی از هیئتها و زائران پیاده، در جلوی مسجد برپا میشود.
صباغیان میگوید: یکی دیگر از برنامههای فرهنگی که برای زائران اجرا میکنیم، برنامه وداع است. دیدن این لحظات، تاثیر عجیبی بر روی بیننده میگذارد؛ اشکها روان است و دلها سوزان...
«بهانه آفرینش»، پشتیبان مرکزی استقبال از زائران است
حسینی ادامه میدهد: در کنار حضور این افراد، ممکن است برخی زائران را نیز که انفرادی یا خانوادگی هستند و جمعیتشان درقالب هیئت نیست، میزبانی کنیم که پذیرایی از این افراد بهعهده خودمان است و عدهای از خانمها مسئول پشتیبانی در محله هستند که در منزل آقای درّودی انجام میشود و محلِ هیئتِ «بهانه آفرینش» است.
هیئتی برای حضرت زهرا (س) که ۲۲ سال پیش فاطمهسادات حسینی به همراه تعدادی از خانمهای محله آن را تاسیس کردند و بعد از آن، این خانه شد محفلی برای گرد آمدن بانوان فعال و اهل دل محله. یکی از پایههای اصلی برای کمک به طرح استقبال از زائران پیاده در جاده و محله، نیز هیئت بهانه آفرینش است.
سالهای گذشته اعضای هیئت بهصورت خودجوش، در ایستگاههای بین راه برای پذیرایی حضور داشتند. بستهبندی خشکبار مثل پسته، بادام، کشمش و... و گاهی تهیه غذای گرم را برای زائران انجام میدادند.
جوراب هدیه میکردند و یکی از خانمها نیز بهعنوان مبلّغ و سخنران، در جمع زائران حضور مییافت.
امسال علاوه بر اینها، به سفارش بیبیحوا حسینی که خود از اعضای هیئت است، تعدادی از خانمهای هیئت در ایستگاهها حضور دارند و برخی از آنها نیز در پشت صحنه یعنی همین منزل، برای زائرانی که به این محله میآیند، پخت غذا و بستهبندی مواد خوراکی را انجام میدهند. درواقع اینجا سنگر خانمهای محله است.
ما به ائمه(ع) بدهکاریم
فاطمهسادات حسینی که میان ساکنان محله به بیبیجان معروف است و خانهاش محل برگزاری مراسم ریز و درشت هیئت بهانه آفرینش، میگوید: سنوسالی از من گذشته است.
زمانی که خانم حسینی اعلام کردند نیرو میخواهند، من گفتم: کاری از دستم برنمیآید، با این حال قرار است بهعنوان انتظامات در ایستگاه حضور داشته باشم. بیبیجان میگوید: ما بهقدری به ائمه (ع) بدهکاریم که نمیتوانیم شکر آن را بهجای آوریم.
این خدمت، نعمت بزرگی است. زینب درّودی، دختر این خانه میگوید: سالهای قبل بهعنوان مبلّغ، سخنرانی میکردم ولی وقتی پسرم بهدنیا آمد، نتوانستم ادامه بدهم. من بهخاطر فرزندم، در پشت صحنه خدمت میکنم و کارهای مربوط به بستهبندی را انجام میدهم.
او کمدی را که پشت سرش است، نشانمان میدهد و میگوید: داخل آن پر از آجیل است و تا چند روز آینده، بستهبندیاش تمام میشود و سپس آنها را در ایستگاه، میان زائران توزیع میکنیم.
دروّدی درباره مشارکت ساکنان محله برای دراختیار گذاشتن منازلشان میگوید: همه میتوانند در این طرح شرکت کنند، اما بهانه برای کسی که نخواهد، زیاد است؛ بهعنوان مثال مادربزرگ من خانهای کوچک دارد. وقتی به او گفتم قبول کرد، درحالیکه ظرفیت خانهاش بیشتر از سهچهار نفر نیست.
مگر میشود کسی در دستگاه ائمه (ع) قدم بردارد و برکات نبیند؟
غلامرضا صباغیان که ۷۲ سال دارد، یکی از ساکنانی است که منزل شصتمتریاش را که دو طبقه دارد، در اختیار زائران میگذارد و ۱۰۰ نفری در آن میتوانند اسکان یابند.
او مؤسس هیئت چهاردهمعصوم (ع) است و بزرگ این هیئت و زاده روستای جاناحمد و ۲۰ سال است که گرد پای زائران، در خانهاش مینشیند و از این حضور خرسند است. این روزها که از راه میرسد، خانمهای خانه نیز به منزل یکی از همسایگان میروند که پذیرایی از زائران خانم را بهعهده دارد.
صباغیان درباره نعمتهایی که خداوند روزیاش کرده است، میگوید: مگر میشود کسی در دستگاه ائمه (ع) قدم بردارد و برکات نبیند؟ اگر چنین باشد، یا از عمق دل نیست یا خللی در کار وجود دارد. حاجت بسیاری از افراد در این هیئت روا شده است.
صباغیان همچنین از وجود برخی مسائل در هیئات ابراز ناراحتی میکند و میگوید: بعضی هیئتها برای امامحسین (ع) با حالت عریان سینه میزنند، درصورتیکه حجاب و عفت، مرد و زن ندارد. انسان باید بداند به چه کسی روی میآورد! برای چه کسی و با چه هدفی قدم برمیدارد. ما باید طوری عزاداری کنیم که در شأن صاحب عزا باشد نه آنطور که دلمان میخواهد.
هیچ احساسی غیر از خوشی ندارم
یکی از منازل محله، قرار است ۴۰ خانم زیارتاولی از مازندران را میزبانی کند. علت اسکان یافتن خانمها در این منزل، فوت مرد خانه است. فاطمه چاجی که همسرش سه ماهی است به رحمت خدا رفته است، میگوید: برای شرکت در مجلس شهادت حضرت رقیه (س)، به مسجد ولیعصر (عج) رفته بودم که اعلام کردند کسانی که برای مشارکت در استقبال از زائران تمایل دارند، خود را معرفی کنند.
تا این خبر را شنیدم، ناخودآگاه با خودم گفتم: خب، خانه ما که جا دارد، چرا کاری که از دستم برمیآید، انجام ندهم؟ البته سالهای گذشته نیز از میهمانان شهرستانی خود در این ایام پذیرایی میکردم. فرزندانم نیز راضی به تصمیم من بودند. چاجی با گریه به ما میگوید: این، تنها کمکی است که برای زائران امامرضا (ع) از دستم برمیآید و هیچ احساسی غیر از خوشی ندارم.
آرزویم، خدمت به زائران پیاده بود
برخی خانمها که در هیئت بهانه آفرینش حضور فعالی دارند، قرار است در ایستگاهها نیز بهعنوان خادم افتخاری، از میهمانان حرم رضوی پذیرایی کنند. فاطمه رشیدیان، خیاط است و میگوید:، چون زانویم درد میکند، نمیتوانم زیاد حرکت کنم.
چرخ خیاطیام را با خودم میبرم و اگر یکی از زائران نیاز داشت، لباسش را میدوزم. او سالهای گذشته که پایش سالم بوده، در یکی از مدارس محله حضور مییافته و از زائران پذیرایی میکرده. بهگفته خودش، جاروپارو میکرده یا هر کار دیگری که از دستش برمیآمده، انجام میداده.
رشیدیان درکنار خدمت در ایستگاه، خانهاش را نیز در اختیار زائران میگذارد. معصومه موسویعمادی، یکی دیگر از هیئتیهاست که هم در پشت صحنه فعالیت میکند و هم قرار است بهعنوان خادم در ایستگاه حضور یابد.
پذیرایی و تدارکات را برعهده دارد و برای اولینبار است که در چنین مراسمی شرکت میکند؛ البته سالهای گذشته در بستهبندی مواد مشارکت داشته است. زهرا موسوی نیز که اهل درّود است، پذیرایی و تدارکات در ایستگاه را بهعهده دارد.
او میگوید: سالهای گذشته در دهه آخر صفر به درّود میرفتم. وقتی زائران پیاده را میدیدم، با خودم میگفتم: خوشبهحال کسانی که به این افراد خدمت میکنند! آیا میشود روزی من هم خدمتگزار آنها شوم و حال امسال آرزویم برآورده شده است.
چایریزهیئت هستم، چایریز ایستگاه هم میشوم
صغری نادعلی، یکی دیگر از زنان فعال و قدیمی هیئت بهانه آفرینش است که بیشتر از آنکه به اسمش مشهور باشد، به چایریز هیئت معروف است.
نادعلی میگوید: از زمانی که هیئت شکل گرفت، چای میریزم و در ایستگاه نیز قرار است همین وظیفه را بهعهده بگیرم. رشیدیان در تایید سختی کار تهیه چای هیئت میگوید: اگر هیئت دو ستون داشته باشد، یکی از آنها، چایریز هیئت است.
او که برای اولینبار است در ایستگاه خدمت میکند و چروکهای صورتش نمایان است، میگوید: تا زمانی که توان داشته باشم و ائمه (ع) ما را به کنیزی قبول داشته باشند، خدمت میکنم، مگر اینکه بیرونمان کنند!
* این گزارش سه شنبه، ۱۷ آذر ۹۴ در شماره ۱۷۳ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.