
خواهران طلایی کاراتهکار
قدیم اگر مادربزرگ یا خاله جایی میشنید یکی از دختران فامیل، رشتهای رزمی را انتخاب کرده تا مدتها انگشت بهدهان میماند و حرف آن دختر، نقل محافل میشد. راحله علیفر از دختران موفق شهرمان است که سنتشکنی کرده و در این راه، دست خواهر کوچکش را نیز گرفته است تا با هم افتخارآفرین شهر و محلهشان باشند.
باشگاهی پر و پیمان در حاشیه
برای گفتگو با دختران طلایی توس، راهی بولوار توس میشوم. حدفاصل توس ۶۳ و ۶۵ در محله نوده در یک عقبنشینی، تابلوی «سالن مالک اشتر» بر روی در آهنی کرم رنگی توجهم را جلب میکند. با توجه به قرار قبلی، خواهران علیفر در سالن حضور دارند.
راحله ۳۱ ساله که از نوجوانی آرزوی کاراته را در سر میپرورانده در جوانی با تلاش و کمی سماجت موفق میشود به آرزویش جامه عمل بپوشاند. او در اینباره میگوید: از آنجا که خانوادهام تفکرات سنتی داشتند، چندان موافق رزمی کار کردنم نبودند؛ اما چند سال قبل که برادر کوچکترم به سمت این ورزش رفت و توانست موفقیتهایی هم در این راه به دست آورد، با همفکری هم توانستیم رضایت خانواده را جلب کنیم.
مرگ دو برادر و پناه به ورزش
سه سال اخیر سالهای خوبی برای راحله نبود. مرگ دو برادر در سانحه تصادف آن هم در فاصله یک سال روزهای سختی را برایش به دنبال داشت. از این رو او تصمیم میگیرد برای فرار این غم و اندوه به ورزش پناه آورد.
دفاع شخصی و ورزیده بودن، انگیزههای اولیه او برای انتخاب شاخه شینکاراته بود؛ اما بعد از ورود به این رشته تازه درمییابد کاراته بر خلاف ظاهر خشنی که دارد در تعالی روح و ایجاد آرامش درونی بسیار تاثیرگذار است. او در این باره میگوید: کاراته، رازی دارد که حاصل آن در تجربه است؛ کاراته، نبردی درونی است که تنها از مسیر خویشتنداری و پشتکار میسر است و در تمام طول عمر ادامه دارد.
شین کاراته؛ ورزشی نوپا
این قهرمان رزمیکار درباره رشته انتخابیاش این طور توضیح میدهد: شینکاراته، حقیقت کاراته است؛ سبکی کاملا ایرانی که تمام تکنیکها و کاتاها از خود سبک گرفته شده است.
به گفته این ورزشکار جوان، این سبک حدود هشت سال است که در ایران ایجاد شده و در بین سبکهای زیادی که بوده و هست از جمله سبکهای پایدار به شمار میرود. او معتقد است؛ شینکاراته اگرچه سبکی جوان محسوب میشود؛ اما چه در داخل کشور و چه در خارج حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
علیفر، سخت معتقد است که زیبایی کاراته را در واقع اساتیدش آقای شیهان فدایی و خانم سنسی نقیبی به او نشان دادند؛ بر خلاف تصوری که او در گذشته داشت، کاراته فقط ورزیده شدن برای آمادگی دفاعی و ورزیده شدن است.
محدودیتهایی که پشت سر گذاشته شد
یک برنز و یک طلا، مدالهایی است که این کاراتهکار جوان توانسته برای باشگاه، محله و شهرش به ارمغان آورد. مدال نقره در سال ۱۳۸۹ در مسابقات کشوری که در یزد در سطح کمیته (مبارزه) برگزار گردید زینتبخش گردنش شد و آبان ماه ۱۳۹۰ در بین ۱۱۲ شرکتکننده او توانست مقام دوم را کسب کند و تیم خراسان رضوی را در سطح کشور به مقام دوم برساند.
علیفر با بیان اینکه اگرچه باشگاه در منطقهای کمبرخوردار واقع شده؛ اما به لحاظ سالن، مربی و امکانات داخل سالن در سطح بالایی قرار داریم، میگوید: در راسته بولوار توس بچههای با استعداد زیادی هستند که گاه به سبب نبود حامی مالی از مسابقات کشوری باز میمانند.
او ادامه میدهد: گاه از همین باشگاه دخترها و پسرهایی با استعدادهایی درخور توجه به مسابقات کشوری راه پیدا میکنند؛ اما، چون اسکان در شهری دیگر هزینهبر است و خانوادهها اغلب بضاعت مالی چندانی ندارند؛ همچنین محدودیتهایی بهویژه برای دختران وجود دارد، متاسفانه با همه عشق و علاقهشان به حضور در میادین ورزشی از شرکت مسابقه انصراف میدهند؛ در حالی که اگر از سوی ارگان یا سازمانی دولتی یا خصوصی حمایت شوند؛ به مراتب بازده بهتری خواهد داشت و خب، کسب مقام برای هر شهر و استانی، بیتردید افتخاری برای مسئولان آن شهر و استان است.
راسته بولوار توس بچههای با استعداد زیادی هستند که گاه به سبب نبود حامی مالی از مسابقات کشوری باز میمانند
نامآور کوچک
در ادامه این گفتگو به سراغ مهتاب علیفر میرویم. مهتاب که ۱۱ سال دارد و دانشآموز مدرسه شهیدگذری است با همین سن کم توانسته یک مدال برنز و یک مدال طلا برای استانش کسب کند. او همان اول صحبتش از حمایتهای کردستانی و داورپناه، معلم و مدیر مدرسهاش تشکر میکند و میگوید: معلم و مدیر مدرسهام خیلی در این زمینه مساعدت کردند. مهتاب ادامه میدهد: آنها با توجه به اینکه مسابقات و تمرینات با ساعات درسیام تداخل داشت، نهایت همکاری را با من داشتند.
از مهتاب درباره بازتاب مقام آوردنش در میان همکلاسانش میپرسم و او در پاسخ میگوید: وقتی خبر مدال طلا گرفتنم به مدرسه رسید، برایم پرده تبریک نوشتند و به من جایزه دادند؛ همچنین از طرف آموزشوپرورش دعوت شده و در آنجا هم مورد تشویق قرار گرفتم که اینها به من برای ادامه این راه خیلی امید و اعتماد به نفس میدهد.
دوری مسافت منزل تا باشگاه
این نوجوان ورزشکار با بیان اینکه محل زندگی اش تا باشگاه تا حدودی فاصله دارد و راحله به سبب ساعت کاریاش نمیتواند همیشه او را تا سالن همراهیام کند، میگوید: در روزهای تمرین و نزدیک مسابقات خانم سنسی نقیبی، مربیام با اینکه مجبورند مسیر خود را دور کنند؛ اما لطف کرده و وقت میگذارند که من همواره سپاسگزار ایشان هستم و پیشرفتم را مدیون حمایتهای مربیان و مسئولان مدرسهام میدانم. البته این دو خواهر از خانواده خود هم فراموش نکرده و تشویقهای و حمایتهای تکتک اعضای خانواده بهویژه والدین شان را یادآور میشوند.
کمربند زرد برای مهتاب و قهوهای برای راحله
خواهران علیفر که دارای کمربند زرد و قهوهای هستند تصمیم دارند تا بالاترین مراحل کاراته ادامه دهند، چون معتقدند کاراته پایانی ندارد. آنها از مسئولان شهرشان میخواهند تا توجه بیشتری به مناطق کمبرخوردار، چون بولوار توس، امامهادی، شهرک حجت و... داشته باشند؛ بهویژه مناطقی که به لحاظ بافت اجتماعی، چهره چندان خوشایندی ندارد؛ اما ظهور قهرمانانی در سطح استان و کشور و توجه خاص به این مناطق به لحاظ ورزشی میتواند انقلابی در این مناطق به وجود آورد.
* این گزارش شنبه ۲۴ تیر ۹۱ در شماره ۱۳ شهرآرا محله منطقه دو چاپ شده است.