کد خبر: ۱۰۱۱۳
۰۶ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۱:۰۰

قهرمانی کشتی‌گیران در سکوت

کشتی‌‌گیران گمنام ناشنوا در سالن آهنچی برای مسابقات پاراالمپیک تمرین می‌کنند. از همین سالن بیش‌از ۱۰ قهرمان پاراالمپیکی پا به عرصه رقابت‌ها گذاشته‌اند.

از در طوسی سالن آهنچی که عبور می‌کنم، باید پنج پله قدیمی را بالا بروم تا وارد سالن شوم. سرتاسر دیوار سمت راست را بنری پوشانده است که عکس قهرمانان کشتی ناشنوایان روی آن خود‌نمایی می‌کند. شاید تصورش برایتان راحت نباشد که از همین سالن بیش‌از ۱۰ قهرمان پاراالمپیکی پا به عرصه رقابت‌ها گذاشته‌اند. این روز‌ها هم تیم کشتی آزاد ناشنوایان برای مسابقات انتخابی تیم ملی و اعزام به مسابقات پاراالمپیک مشغول تمرین است.

وارد هرسالن ورزشی که بشوید پر از صدای ورزشکاران و مربیان است، اما اینجا در سالن ورزشی آهنچی در بازارچه سراب همه‌چیز متفاوت است. صدایی جز صدای پای کشتی‌گیران روی تشک شنیده نمی‌شود. مربی بین کشتی‌گیران ناشنوا می‌چرخد و روی شانه‌شان می‌زند و با اشاره، تکنیک موردنظرش را می‌آموزد.

به بهانه روز کشتی (۵ شهریور) به این سالن آمده‌ایم تا حال و هوای تمرین کشتی ناشنوایان را برایتان به تصویر بکشیم.

 


مترجم و کشتی‌گیر

برای اینکه بتوانیم با ناشنوایان ارتباط برقرار کنیم، امیر جاویدی که به‌تازگی وارد دهه چهارم زندگی‌اش شده است، به کمکمان می‌آید. او دبیر هیئت کشتی و مترجم زبان اشاره ناشنوایان اداره بهزیستی است. همچنین نزدیک به هشتاد‌نفر در خاندانش ناشنوا هستند. پدربزرگ و برادرش کشتی‌گیر و داور بودند و همین موضوع سبب شد او هم با کشتی آشنا شود. ارتباط با اقوام ناشنوا از یک سو و علاقه به کشتی از سوی دیگر باعث شد وارد عرصه زبان اشاره کشتی‌گیران شود و مترجمشان باشد. اما او با یک حق‌خوری که در مسابقات کشتی برایش پیش آمد، قید این ورزش را زد و از آن به بعد دیگر مسابقه نداد.

کشتی‌گیران قدیمی می‌گویند تا قبل از ورودشان به این سالن و تشکیل هیئت ناشنوایان، کشتی را در محدوده میدان شهدا دنبال می‌کردند

آن‌طورکه او می‌گوید سالن مرحوم آهنچی تا سال ۱۳۱۰ قبرستان سراب بوده است. طبق بخشنامه‌ای که ازسوی وزارت فرهنگ و هنر وقت صادر شد، همه قبرستان‌های عمومی داخل شهر تعطیل و به مجموعه ورزشی و آموزشی تبدیل شد. در همین سال‌ها قبرستان سراب هم تبدیل به سالن ورزشی شد. این ساختمان که هنوز نمای آجری با بندکشی‌های سیمانی‌اش را حفظ کرده، به نام اولین مربی بوکس شهرمان «مرحوم آهنچی» نام‌گذاری شده است.

آن‌طورکه کشتی‌گیران قدیمی سالن می‌گویند، تا قبل از ورودشان به این سالن و تشکیل هیئت ناشنوایان، کشتی را به‌طور سنتی و بدون داشتن مربی در سالنی در محدوده میدان شهدا دنبال می‌کردند. اما از دهه‌۷۰ برای تمرین‌های خود به این سالن می‌آیند.

در‌این‌باره دبیر و مترجم ناشنوایان می‌گوید: برای مرمت سالن بانی پیدا نمی‌شد. وضعیت ظاهری بنا هم بسیار نامناسب بود تا اینکه هفت‌سال قبل به‌همت آقای محمدرضا شیخ‌زاده، رئیس هیئت ورزش‌های ناشنوایان، وضعیت بهتری پیدا کرد. حالا این سالن تبدیل به دومین سالن مجهز برای ناشنوایان در مشهد شده است. بقیه ورزشکاران هم در رشته‌های مختلف برای تمرین به این سالن می‌آیند.

 

قهرمانی در سکوت

 

تشویق‌های پدرم کشتی‌گیرم کرد

کنار کشتی‌گیران ایستاده است و با نگاه تیز‌بینش همه را زیر‌نظر دارد. گاهی آوایی از گلویش خارج می‌شود و بعد هم به روی شانه ورزشکار می‌زند تا نظرش را جلب کند.

بهروز جلالی فوق‌دیپلم تربیت‌بدنی دارد و ۲۵ سال است معلم ورزش در مدارس ناشنوایان است. او در حال حاضر مربی تیم کشتی ناشنوایان استان خراسان رضوی است. علاوه‌بر‌این با‌سابقه‌ترین و یکی از قهرمان‌پرورترین مربی‌های ناشنوایان مشهد است.

او در خانواده‌ای بزرگ شده است که پدر و برادرش کشتی‌گیر بوده‌اند. مرحوم پدرش، نبی‌الله، قبل از پیروزی انقلاب، مقام قهرمانی کشور را در کشتی کسب کرده است. همین زمینه ورزشی سبب شد بهروز و برادرش که ناشنوا هستند، پایشان به سالن کشتی باز شود. بهروز برخلاف برادرش رقبت چندانی به این رشته ورزشی نداشت.

او می‌گوید: مربی‌ها به پدرم می‌گفتند که بهروز استایلش برای کشتی خوب است. آنها تشویقم کردند پا به تشک بگذارم.

درنهایت او از پانزده‌سالگی به‌طور جدی کشتی را شروع کرد. با هیجانی که در کلامش پیداست، می‌گوید که هادی عامل تشویقش کرده است دست از کشتی برندارد. بهروز از راه دیدن و زبان اشاره، فنون کشتی را آموزش دیده است.

آن‌طور‌که جلالی می‌گوید، با وجود انجام تمرینات سخت، هیچ‌گاه آ‌ن‌چنان‌که شایسته‌اش بود، حمایت نشد. او درباره مقام‌هایی که دارد، می‌گوید: ۹ مدال اول تا سوم استانی و کشوری دارم. حتی برای انتخابی پاراالمپیک هم مسابقه دادم، اما بخت یارم نبود و حذف شدم.

بهروز از سال‌۱۳۸۷ به این سالن کشتی آمده و از سال‌۱۳۹۲ به‌عنوان مربی کارش را شروع کرده است. جلالی دغدغه ورزش دارد و همین موضوع سبب شده است سکان مربیگری کشتی ناشنوایان را به دست بگیرد.

او به بنری که پشت سرش نصب شده است اشاره می‌کند. چشم‌هایش از شادی برق می‌زند و حرفش را این‌طور ادامه می‌دهد: بسیاری از این مقام‌آوران کشتی مانند شاهرخ شکوهی از شاگردانم بوده‌اند. در مدارسی که معلم ورزش هستم، دانش‌آموزان را استعدادیابی و به ورزشی که توانایی‌اش را دارند، هدایت می‌کنم.

این مربی توضیح می‌دهد: ناشنوایان به‌دلیل وضعیت جسمانی‌شان کمی دیرتر آموزش‌ها را فرامی‌گیرند. آنها باید حرکات را بیشتر تکرار و تمرین کنند، اما این موضوع خسته‌ام نمی‌کند؛ زیرا خودم زمانی درگیر همین چالش‌ها بوده‌ام.

مربی‌ها به پدرم می‌گفتند که بهروز استایلش برای کشتی خوب است و تشویقم کردند پا به تشک بگذارم

جلالی که این روز‌ها سخت مشغول آماده کردن و اعزام تیم جوانان به مسابقات انتخابی تیم ملی است، از کمبود‌های تنها سالن تخصصی کشتی ناشنوایان این‌طور برایمان می‌گوید: استعداد‌های بسیار خوبی در این رشته ورزشی داریم. اما مسئولان امکانات اندکی در‌اختیارمان قرار می‌دهند. حتی سالن وسایل بدن‌سازی مناسبی نداریم. از سوی دیگر، شاگردانم به‌سختی کار پیدا می‌کنند، اما کارفرمایان برای اعزام به مسابقات سخت‌گیری می‌کنند و به آنها مرخصی نمی‌دهند یا از کار اخراجشان می‌کنند. گاهی شاگردانم قید ورزش را می‌زنند؛ حق هم دارند. بیشترشان مشکلات مالی دارند و این موضوع روی ورزش کردنشان تأثیر می‌گذارد.

او خیلی از مواقع ناامید شده است، اما زمانی‌که شاگردانش به مقامی رسیده‌اند، جرقه‌ای از امید در دلش زده شده است. حالا که حرف از ناامیدی می‌شود، می‌خندد و رو به مترجم می‌گوید: تا زمانی‌که شاگردانم در میدان مسابقه هستند و امید دارم که مقام می‌آورند، از ناامیدی و کنار‌گرفتن خبری نیست.

 

آسیب‌دیدم، مربی‌شدم

مجتبی دادخدایی، کمک مربی تیم و از شاگردان جلالی است. به‌سختی می‌شنود، اما می‌تواند صحبت کند. با‌اخلاق و پرتلاش است. دارنده چند مدال کشتی در مسابقات ناشنوایان استان و کشور در رشته آزاد است. به تشویق جلالی که معلمش بوده، از سال‌۷۷ زمانی که سیزده‌سال داشته، وارد رشته کشتی شده و از سال ۹۳ کنار دستش به هدایت کشتی‌گیران مشغول شده است.

دادخدایی در سنین کودکی و مدرسه، در رشته‌های ورزشی فوتبال، والیبال، پینگ‌پنگ، شنا و... فعالیت می‌کرده است، اما در آخر به کشتی روی آورد. معلمم با یادآوری آن روز‌ها با هیجان ادامه می‌دهد: او به من می‌گفت «به سالن بیا. تو کشتی‌گیر با‌استعدادی هستی.» از اینکه به حرف جلالی گوش کردم و توانستم مقام بیاورم، خوشحالم.

مجتبی در بیست‌و‌نه سالگی متوجه می‌شود که با کتف آسیب‌دیده دیگر توان لازم برای مدال‌آوری در مسابقات را ندارد.  توضیح می‌دهد: برای مسابقات انتخابی المپیک کشتی می‌گرفتم که آسیب‌دیدگی کتفم بیشتر شد. همان‌جا در حین مسابقه فهمیدم که موقع خداحافظی است.

اما این به معنی خداحافظی از دنیای کشتی نبود. او خیلی زود درکنار جلالی قرار گرفت و کمک دستش شد؛ «به‌عنوان کمک‌مربی تیم ناشنوایان از سال ۱۳۹۴ کنارش حضور داشتم. قهرمان‌های بسیاری از همین سالن به مسابقات اعزام شدند که افتخار جامعه ورزش ناشنوایان هستند.»

قهرمانی در سکوت

 

کشتی‌گیران ناشنوا بی‌ادعا هستند

البته کار آموزش هم چالش‌های خودش را دارد و این کمک‌مربی حرفش را این‌گونه دنبال می‌کند: همه آموزش‌ها از راه لب‌خوانی و عملی ارائه می‌شود. از سویی باید چهار‌چشمی مراقبشان باشم، زیرا امکان آسیب‌دیدگی آنها زیاد است.

او امید زیادی به تیمی که قرار است به‌زودی راهی مسابقات کشوری در کرج شود، دارد و می‌گوید: می‌دانم که شاگردانمان حسابی تمرین کرده‌اند و مدال کسب می‌کنند.

دادخدایی از اینکه از کشتی‌گیران ناشنوا حمایت و قدردانی نمی‌شود، گلایه دارد و می‌گوید: با کمترین امکانات و دور از توجه رسانه‌ها و مسئولان، کشتی‌گیران ما تمرین می‌کنند. آنها توانسته‌اند مدال بیاورند، اما هیچ‌گاه از آنها قدردانی نشد و خیلی از آنها کشتی را کنار گذاشتند. اگر این مقام‌ها را کشتی‌گیران شنوا کسب کنند، مسئولان از آنها قدردانی می‌کنند، اما برای ما از این خبر‌ها نیست. حتی رسانه‌ها مسابقه‌های ناشنوایان را درست پوشش نمی‌دهند.

می‌خواهم الگوی کشتی ناشنوایان باشم

ابوالفضل جامه‌دار متولد‌۸۱، از سال ۱۳۹۰ کشتی را شروع کرده است. ۲۴ مدال رنگارنگ استانی و کشوری دارد. او که از سال‌۱۳۹۴ به‌طور حرفه‌ای کشتی را ادامه داده، توانسته است عضویت در تیم ملی کشتی آزاد جوانان ناشنوای ایران، نایب‌قهرمانی و کسب مدال نقره مسابقات کشتی آزاد قهرمانی‌۲۰۲۰، نایب‌قهرمانی در مسابقات جهانی‌۲۰۲۱ را در کارنامه ورزشی‌اش ثبت کند.

جامه‌دار تنها فرد ناشنوا در خانواده است، اما این موضوع سبب نشده او دست از تلاش بردارد. مشغول تمرین است که صدایش می‌کنیم. عرق از لای موهایش راه پیدا می‌کند و روی صورتش سُر می‌خورد. او با لبخند و حوصله سؤال‌هایمان را پاسخ می‌دهد. برای اینکه امسال بتواند نایب‌قهرمانی‌اش را تبدیل به قهرمانی کند، از همه تفریحاتش گذشته است.

ابوالفضل می‌گوید: مادرم مشوقم است. هر زمان که لبخند رضایت مادرم را می‌بینم، انرژی می‌گیرم. به هیچ‌چیز جز تمرین زیاد برای قهرمانی فکر نمی‌کنم. نمی‌خواهم وقتم را به بطالت بگذرانم. هدفم مشخص است و می‌خواهم قهرمان شوم. جامه‌دار دوست دارد بزرگان کشتی مشهد از آنها خبر بگیرند و حمایتشان کنند.

او می‌گوید: تلاشم را می‌کنم تا یکی از الگو‌های کشتی ناشنوایان باشم.

 

المپیکی‌ام، اما کسی مرا نمی‌شناسد

ناصر کریمی متولد ۱۳۷۷ است و در مسابقات جهانی ناشنوایان در سال‌۲۰۱۸ موفق‌به کسب مدال برنز شده است. کریمی خسته از تمرین در گوشه‌ای نشسته است. مترجم صحبت‌هایمان را برایش ترجمه می‌کند. او از بی‌مهری و کم‌لطفی مسئولان به خودش هنگامی‌که مقام جهانی کسب کرد، می‌گوید. با آنکه نمی‌تواند صحبت کند، اما چهره و آوا‌هایی که از دهانش خارج می‌شود، نشان از ناراحتی‌اش دارد.

او می‌گوید: برای رسیدن به این مدال زحمت کشیدم و از تفریح، استراحت و درسم گذشتم، اما کسی حمایتم نکرد. هیچ‌کس نمی‌داند ما کی می‌رویم و کجا مسابقه داریم. اصلا نمی‌دانند مسابقات پاراالمپیک کی برگزار می‌شود. از این نوع برخورد‌ها ناراحتم و نمی‌دانم چه بگویم. من قهرمان جهان و المپیک این شهر هستم، اما کسی مرا نمی‌شناسد.

 

قهرمانی در سکوت

 

هم کار و هم کشتی

حسین حسن‌پور از سبزوار به مشهد آمده است تا در‌کنار تیم تمرین کند. اینجا در خوابگاه کشتی‌گیران ناشنوا مهمان شده است تا بتواند جواز رفتن به مسابقات المپیک را بگیرد. هم کار می‌کند و هم کشتی می‌گیرد. او هم به‌دلیل کمبود امکانات از سبزوار به مشهد آمده است که این روز‌های باقی‌مانده تا مسابقات انتخابی تیم ملی در کرج را حسابی تمرین کند.

می‌گوید:‌ ای کاش حقوقی داشتم که می‌توانستم تمام تمرکزم را روی تمرین بگذارم. کشتی‌گیران ناشنوا خالصانه با کمترین امکانات زحمت می‌کشند. علاقه دارند و حسابی برای کشتی وقت می‌گذارند. کسانی که بدون هیچ حمایتی این‌گونه زحمت می‌کشند، اگر تشویق شوند، می‌توانند کار‌های بزرگ‌تری هم انجام دهند. ناشنوایان و معلولان، بیش‌از سایر اقشار جامعه شایسته حمایت‌های بی‌دریغ مسئولان هستند.

 


راننده تاکسی کشتی‌گیر

حمید حصاری بیست‌و‌هشت‌ساله است و ساکن بجنورد. او مدرک کارشناسی تربیت‌بدنی را داراست و از نُه‌سالگی به‌طور حرفه‌ای وارد این رشته ورزشی شده است. او این روز‌ها برای تمرین بیشتر و رفتن به مسابقات، مهمان کشتی‌گیران مشهدی است. سه‌مقام کشوری در رده نوجوانان و جوانان دارد و نایب‌قهرمان مسابقات پاراالمپیک ۲۰۱۶ است. به‌سختی می‌شنود و صحبت می‌کند.

حالا که مترجم رفته است، بهترین راه برای برقراری ارتباط، نوشتن است. حصاری سؤال‌ها را می‌خواند و پاسخ می‌دهد. دو سال قبل از ناحیه پا دچار آسیب‌دیدگی شده و چهار بار پایش را جراحی کرده است، اما حالا وضعیت جسمانی‌اش در بهترین شرایط قرار دارد و برای همین می‌خواهد در مسابقات شرکت کند و مدال به‌دست بیاورد.

حمید برای تأمین هزینه‌هایش در تاکسی اینترنتی کار می‌کند. او درباره مقایسه امکانات بجنورد با مشهد می‌گوید: مشهدی‌ها امکانات بهتری دارند. ما آنجا مربی ناشنوا نداریم و باید با شنوا‌ها کشتی بگیریم؛ این موضوع هم خوب است و هم بد. بد است که ما در‌زمینه کشتی ناشنوایان مربی نداریم. اما از‌آنجا‌که شنوا‌ها بهتر آموزش می‌بینند، حریف خوبی برای ما هستند و می‌توانیم بهتر آموزش ببینیم.

 

خدمت به ناشنوایان افتخار است

محمد باقری رئیس هیئت کشتی ناشنوایان استان خراسان رضوی است. ورزش را از سال‌۶۹ زیر‌نظر برادرش که کشتی‌گیر بوده، شروع کرده است. او قهرمانی استان و کشور را در کارنامه دارد و مربی بین‌المللی کشتی است و فعالیت در هیئت کشتی ناشنوایان برایش جنبه خدمت دارد.

باقری از آمادگی تیم ناشنوایان برای مسابقات کشوری و انتخابی تیم ملی و پاراالمپیک می‌گوید: تمام تلاشمان را کرده‌ایم. مربی بدن‌ساز، مربی شنوا در‌اختیار ورزشکاران گذاشته و اردو برگزار کرده‌ایم تا بهترین نتیجه را بگیریم.

باقری از این می‌گوید که باید شرایط بهتری برای ورزش ناشنوایان فراهم شود و حرفش را این‌طور ادامه می‌دهد: این ورزشکاران اگر شنوا بودند، بدون شک امکانات بیشتری در‌اختیارشان قرار می‌گرفت تا بتوانند استعدادشان را به‌خوبی نشان بدهند. اگرچه ناشنوا هستند، توانسته‌اند طی چند سال گذشته، عضو تیم ملی باشند و همواره پرچم کشورمان را در بالاترین سطح ورزش جهان نگه دارند. کشتی ناشنوایان کشورمان با تلاش و پشتکار این ورزشکاران در عرصه‌های جهانی با کسب مدال به نتیجه رسیده است.

* این گزارش سه‌شنبه ۶ شهریورماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۷۹ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44