کد خبر: ۱۰۰۵۳
۲۹ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۰

مسجد سهله مشهد؛ مسجد «نظریافته‌ها»

مسجد سهله محله سرشور به «نظریافته» معروف است درتاریخ ۹۲۷ هجری‌قمری توسط بی‌بی سیده‌رقیه‌خاتون فرزند شاه‌کریم بنا گردید. اینکه چرا مسجد به «نظریافته» تغییر نام داده است، شاید به‌دلیل اعتقادات مردم باشد.

سرشور، شهر قدیمی‌هاست و به گفته اهالی محله، مومن‌نشین. شهر مسجد است و مناره و گنبد. شهری که پیاده و سواره‌اش از یک مکان می‌گذرد؛ هتل‌ها با ارتفاع زیاد و بلند و جدید به‌صف کنار خانه‌های آجرفرش و قدیمی و کهنه ایستاده‌اند تا نگاه هر زائر و عابری را به وقت گذشتن از کوچه‌ها روی خود بلغزانند.

سرشور به تو احساس امنیت می‌دهد. شهری که در عین خودمانی‌بودن، خیلی شلوغ و آرام‌بخش است؛ کهن و مدرن است، سر راست و قدیمی. خوبی‌اش این است که در هر کدام از مغازه‌ها که باشی، ظهر و مغرب به آهنگ اذانی که از حنجره بلندگو‌های مسجد بیرون می‌آید، پا سست می‌کنی. آهنگ شکوهمند «ا... اکبر» که بین حرف‌زدن آدم‌ها و خندیدن‌ها و خرید‌کردن‌هایشان می‌پیچد، به تو می‌گوید ظهر آمده است یا وقت ادای نماز مغرب است و بعد دسته‌دسته و به شتاب نمازگزاران به نماز مسجد می‌آیند.‌

می‌گویند از اینجا تا حرم آقای مهربانی‌ها فاصله چند قدمِ بلند است و سهله به‌اعتبار همین نزدیکی است که مقدس شده است و معروف. هرچند روایت‌های زیادی از بیتوته‌های مردم در اینجا و حاجت‌روایی‌ها در افواه عامه و اهالی است، اعتبار و شهرتش را به‌خاطر قدمت کهن و مجاورتش با حرم مطهر دارد؛ مسجدی که به گفته هیئت‌امنا قدیمی‌ترین مسجد بعداز گوهرشاد است و محل حضور و رفت‌وآمد خیلی از علما و خواص بوده و هست.

مسجد سهله با مسجد الزهرا (س) (میرحوا) چند قدم بیشتر نمی‌شود و این یعنی اینکه مسجد در گذشته‌های دور، مجاور قبرستان بوده است. وقتی صحبت از «نظریافته» می‌شود، همه یاد مکانی می‌افتند که موردعنایت واقع شده و مقدس است. این باور باعث ارزشمندی مسجد سهله شده است؛ به‌طوری‌که خیلی‌ها خاص‌بودن این مسجد را بعینه دیده‌اند و از بیتوته‌های طولانی مردم برای حاجت‌گرفتن در این مکان، خبر می‌دهند. «سهله» به‌دلیل مجاورت با مغازه‌های اطراف، نماز‌های جماعت شلوغی دارد.

به‌ویژه اینکه محرم و روضه‌خوانی‌ها بیش‌از پیش بر رونق و صفای مسجد افزوده است و قرائت زیارت عاشورا چاشنی شب‌های نمازگزاران جوان و سالمندِ «سرشوری» است. این را به وقت حضور در یکی از نماز‌های جماعت روزانه می‌فهمیم.

 

مسجد سهله مشهد؛ مسجد «نظریافته‌ها»

 

شناسنامه مسجدی

ورودی زن‌ها و مرد‌ها جداست. پله‌های بلند، تو را به قسمت مردانه مسجد می‌رساند که به نظر بزرگ‌تر از قسمت خانم‌هاست و وضوخانه‌ای که به زیرزمین ختم می‌شود.

مهم‌ترین سندی که از مسجد مانده است، همان سنگی است که در قسمت ورودی زنانه نصب شده است. این متن کوتاه به‌نوعی شناسنامه مسجد هم به شمار می‌آید؛ هرچند کسی به‌درستی نمی‌داند تاریخ اولین ساخت بنا به چه زمانی می‌رسد، این عبارت معرفی کوتاهی از تاریخ پیچیده بناست: «این مسجد درتاریخ ۹۲۷ هجری‌قمری توسط بی‌بی سیده‌رقیه‌خاتون فرزند شاه‌کریم بنا گردید و در تاریخ ۱۴۰۰ هجری‌قمری مطابق ۱۳۵۹ شمسی به‌همت حاج‌حبیب برادران حسینی و به معماری حاج رمضانعلی جاودانی‌پور تجدید بنا و وقف اهالی گردید.»

پیداشدن جسد سالم در مسجد 

پیداشدن جسد یک زن به‌طور سالم در مقبره وسط مسجد، ماجرای جالب و شنیدنی دیگری دارد که سن‌وسال کسی به شناسایی صاحب آن قد نمی‌دهد، اما بنا به سنگ‌نوشته‌ای که از حفاری همین محل به دست آمده، نمایانگر آرامگاهی است که مربوط‌به زنی سیده می‌شود. سنگ‌نوشته، تاریخ ساخت بنا را به سال ۹۲۷ روایتگر است. گفته می‌شود جسد بی‌بی‌رقیه‌خاتون پس‌از کشف و کسب اجازه از علمای وقت همان‌طور سالم به باغ رضوان انتقال داده می‌شود.

اینها را نیز همان اهالی و قدیمی‌های محل می‌گویند، در‌حالی‌که هیئت‌امنای مسجد هرچند منکر بیتوته‌های طولانی و گرفتن حاجت و اعتقادات مردم نیستند، انتقال جسد به باغ رضوان را تایید نمی‌کنند. موسی عمرانی که یکی از اعضای هیئت‌امناست، قبل‌از هر توضیحی درباره تاریخچه و زمان ساخت مسجد، از آب‌انباری می‌گوید که در سرشور ۲۷ متعلق‌به زهرا سیاه‌پوشان بوده و آن را وقف روشنایی و اندودکردن در و پنجره‌های مسجد می‌کند. این آب‌انبار بعد‌ها تبدیل‌به سه مغازه تجاری و یک زیرزمین شده و برای مصرف هزینه‌های مسجد به اوقاف واگذار می‌شود؛ هر‌چند حالا چیزی از عایدات این موقوفه به مسجد نمی‌رسد.

 

عمرانی، این حرف‌ها را با‌توجه‌به اسناد موجود می‌گوید، در‌حالی‌که مسئول امور مساجد اوقاف مدعی است: هر مسجدی که در آن نماز خوانده می‌شود، موقوفه است، اما در اداره اوقاف عبارت مشخص و ثبت‌شده‌ای مبنی‌بر وقف مسجد وجود ندارد.

عمرانی با اشاره‌به قسمتی از حیاط مسجد که احتیاج به عقب‌نشینی دارد، یادآور می‌شود: به‌دلیل بافت سنتی و قدیمی کوچه‌ها این قسمت، تردد و رفت‌و‌آمد عابران و زائران را مشکل کرده و ترافیک هنگام نماز، یکی از آنهاست که باید به فکر چاره‌ای برای آن بود.

وی همچنین با اشاره‌به جمعیت زیاد نمازگزاران و مردم در وقت نماز و مناسبت‌های خاص می‌گوید: قصد توسعه بنا را داریم و این همت شهرداری را می‌طلبد.


مسجد سهله مشهد؛ مسجد «نظریافته‌ها»

 

این روایت حقیقت دارد 

محمدی از دیگر افرادی است که ۱۷ سال می‌شود کنار دیگر اعضای هیئت‌امنا پیگیر فعالیت‌های مسجد سهله است. وی نیز از برخی اتفاقات خاص در مسجد سهله یاد می‌کند که موجب اشتهار و اعتبار آن شده است.

محمدی از بین همه روایت‌ها و اتفاق‌ها به نقل از بانوی مومنی، این جریان موثق را تعریف می‌کند: کسی مسجد نبوده است. زن به عادت همیشگی، وقتی را برای مناجات انتخاب کرده که مسجد خلوت و خالی باشد و یقین داشته در آن ساعت کسی به مسجد نخواهد آمد. زن، آماده نمازخواندن می‌شود که به‌اندازه چنددقیقه صدای دل‌نشین قرآن، مسجد را فرامی‌گیرد... 

محمدی می‌گوید: از این اعجاز‌ها در مسجدی که در یک محله روحانی‌نشین و قدیمی واقع بوده، زیاد اتفاق می‌افتاده است. تعریف می‌کند: سهله در گذشته مجاور با منزل رهبر معظم انقلاب بوده است؛ خانه‌ای که در حال حاضر حسینیه شده؛ این یعنی اینکه مسجد بی‌شک، محل حضور رهبر و علمای بنام دیگر هم بوده است. 

با هر کس درباره تاریخچه مسجد هم‌کلام می‌شویم و از او راهنمایی می‌خواهیم، اولین گزینه‌ای که معرفی می‌کند، حاج‌آقا جاودانی است؛ ریش‌سفید و بزرگ محله که در معماری هم تبحر ویژه و خاصی دارد.

حاجی، جامانده از یک نسل پرشور و بااعتقاد است که این روز‌ها جای خیلی‌هایشان در کوچه‌های سرشور خالی است. این را از «خدا بیامرز» گفتن‌های وقت و بی‌وقت و مکرر حاجی می‌توان فهمید.

مسجد به نام ازبک‌ها بود 

جاودانی‌پور از صدسالگی، چند‌سالی کم دارد و با اینکه ویلچرنشین شده و توان ایستادن و راه‌رفتن ندارد، هنوز هم سرِ حال و پرانرژی است. روز‌ها دوساعت از وقتش را بین اهالی و مجاوران مسجد می‌گذارد تا از خاطرات گذشته یاد کند. با آنها گپ می‌زند و خوش‌وبش می‌کند و هر چنددقیقه به یاد گذشتگان، فاتحه‌ای می‌فرستند. دلیل عاقبت‌به‌خیری‌اش را کار برای اعتقادات و باورهایش می‌داند.‌

می‌گوید همه‌کار کرده است؛ از نانوایی و معماری گرفته تا غسالی و... تعریف می‌کند: آقا سیدجواد، پدر رهبر را خودم شستم.
پدرش درجریان جشن بی‌حجابی مشهد، کشته می‌شود و از آن روز، بار سخت زندگی می‌افتد روی دوش او و این یعنی آغاز سختی یک راه طولانی؛ ساخت مسجد در سال‌های میانی زندگی‌اش، ماندگار و ثبت می‌شود.

سهله در گذشته مجاور با منزل رهبر معظم انقلاب بوده است؛ خانه‌ای که در حال حاضر حسینیه شده است

حاجی قدم‌به‌قدم این محله را می‌شناسد و پای هر خاطره‌اش، کلی مکث می‌کند، وقتی‌که به گذشته‌های دور مشهد گریز می‌زند؛ «زمانی‌که به این محل آمدیم، اینجا دروازه پل فردوس بود و باربر‌ها جنس می‌آوردند. اطراف، قبرستان کوچکی بود که بچه‌ها را دفن می‌کردند. غسالخانه و حمام و آب‌انبار هم در همین راسته بود.

مسجد به نام ازبک‌ها و محل رفت‌وآمد آنها بود؛ جایی مخوف و وحشتناک که کسی، جرئت ورود به آن را نداشت. قاضی لشکر از ارتشی‌های زمان بود که زمین‌ها را می‌خرید و با درست‌کردن سند، آنها را می‌فروخت. 

خوفناکی و متروک‌بودن مسجد باعث شد تصمیم به ساخت یک بنای درست‌و‌حسابی گرفته شود؛ درست زمانی که حاج‌حبیب عطار از اهالی همین محله به فکر ساخت و احداث مسجد در کوچه کاشمری‌ها بود. من به حاج‌حبیب که عشقش امام حسین (ع) بود، پیشنهاد دادم حالا که تصمیم به این کار داری، همین مسجد را بازسازی کنیم و از این خوفناکی بیرون آوریم.

به همین دلیل با سرمایه‌گذاری و مشارکت هم، پایه‌های مسجد جدید را بنا کردیم. مراحل ساخت که در سال ۵۹ به پایان رسید، قرار شد نام مسجد تغییر کند و بنا به وصیت حاج‌حبیب که ارادت فراوان به امام حسین (ع) داشت، «سهله» نام گرفت؛ برگرفته از نام مسجدی در کوفه. 
حاج‌حبیب تا نودسالگی در همین محله بود و ازدواج نکرد و وارثی نداشت؛ به همین دلیل وصیت کرد در حسینیه‌ای که ساخته، دفنش کنند، اما اجازه دفن در حسینیه داده نشد؛ گرچه نام «حاج‌حبیب» هنوز هم بین اهالی محله زبانزد است.»

 

مسجد سهله مشهد؛ مسجد «نظریافته‌ها»

 

بیتوته در مسجد نظریافته

اینکه چرا مسجد به نام «نظریافته» تغییر نام داده است، شاید به‌دلیل اعتقادات مردم باشد که از همان ابتدا در آن بیتوته کرده و حاجت می‌گرفتند و مهم‌تر از همه اینکه در‌جریان بازسازی، با مقبره‌ای در زمین مسجد مواجه شدند که جسدی سالم از آن کشف شد. حاجی تعریف می‌کند: همراه با جسد، سنگی پیدا شد که روی آن حک شده بود: «بی‌بی‌رقیه‌خاتون اولاد شاه‌کریم موسوی».

ازآنجاکه گمان بر این بود که بی‌بی‌رقیه صاحب بنا باشد، سنگ کشف‌شده را که از سنگ‌های خلج و پوسیده بود، بردیم کارخانه حاج‌آقای هوشیار که طی جریاناتی متاسفانه سنگ اصلی گم شد، اما حاج‌آقا هوشیار که مضمون سنگ‌نوشته را یادداشت کرده بود، قول ساخت سنگی با کیفیت عالی را داد و این‌طور شد که شناسنامه مسجد ساخته شد و درمعرض دید نمازگزاران قرار گرفت.

حاجی جاودانی‌پور از محرم‌ها و عزاداری‌های قدیم خاطرات فراوانی دارد. می‌گوید: کل این فضا مربوط‌به ملاکی بزرگ بود که از اول محرم هر روز دیگ بار می‌گذاشت و چادر‌ها را کیپ‌به‌کیپ هم بر پا می‌کرد. عزاداران ناهار و شام را که می‌خوردند، می‌رفتند داخل چادر‌ها استراحت می‌کردند. جالب اینکه هر چادر مربوط‌به یک شهر بود؛ مثلا مشخص بود برای تماشای عزاداری اصفهانی‌ها باید سراغ کدام چادر رفت یا چادر شیرازی‌ها و تبریزی‌ها و کرمانی‌ها کدام است. عزاداری به همین نحو با حضور نماینده‌هایی از شهر‌های مختلف برگزار می‌شد.

جسدی که به باغ رضوان منتقل شد 

سیدکاظم قباسفیدی هم از سن‌وسال‌دار‌ها و قدیمی‌های محله است. سید، خشک‌شویی محله را می‌گرداند، اما وقت نماز به حکم همه سال‌های زندگی‌اش، کار و کسب تعطیل است.

به گفته خودش از سال ۴۴ در این محله بوده است. می‌گوید: تا جایی‌که توانسته‌ام، همه نماز‌های صبح و ظهر را به جماعت در این مسجد اقامه کرده‌ام. تا جایی که به خاطرم است، مسجد شبیه حمام‌های قدیمی بود. این را به لحاظ «سبک و نوع معماری‌اش» می‌گوید که با گچ و مصالح خاص و قدیمی ساخته شده بود و تعریف می‌کند از صحن حیاط که وقتی وارد می‌شدی، قبر حاجیه‌خانم بود؛ همان که شرح مختصری از زندگی او روی سنگ دیوار حیاط حک شده است؛ مقبره‌ای که به روایت خیلی‌ها جسد سالمی از داخل آن کشف شده که با کسب اجازه از علما به باغ رضوان منتقل می‌شود و از همان روزگار به‌دلیل اعتقادی که مردم به آن پیدا کرده‌اند، به «نظریافته» معروف شده است. 

سهله؛ پاتوق نوجوانان مسجدی

«سهله از قدیم‌ترین پاتوق‌های روز‌های انقلاب و جنگ بوده است.» این را مرتضی معدنی، مسئول پایگاه شهیداندرزگو تعریف می‌کند که بیش‌از دو دهه افتخار همراهی با جوانان و نوجوانان مسجدی را دارد و می‌گوید تمام هم وغم خود را برای تربیت وپرورش نوجوانان گذاشته‌اند و اینکه نوجوان‌ها مسجدی بار بیایند.

به گفته وی، پایگاه در گذشته به نام «شهید مدنی» بوده و بعد‌ها به‌دلیل اقامت شهید‌اندرزگو در این محله، به این نام تغییر یافته است. معدنی می‌گوید: در دوران دفاع مقدس از فضای مسجد برای آمادگی‌جسمانی رزمندگان جنگ استفاده می‌کردند. سهله، یکی از پایگاه‌های اصلی اعزام نیرو به خط مقدم بوده است. از بین جوانان و نوجوانان بسیاری که از این پایگاه اعزام شده‌اند ۱۶‌شهید از این محله گزارش شده‌است.

دغدغه او و همه کسانی که پایگاه شهید‌اندرزگو و کانون را می‌چرخانند، این است که نوجوانان، مسجدی بزرگ شوند. این موضوع را در حرف‌هایش تاکید می‌کند.

پایگاه موفق در تربیت نوجوان 

مسئول پایگاه شهیداندرزگو می‌گوید: اساس کار بر تربیت نوجوان بوده است. مسئولان کانون بر این باورند که تربیت باید از دوران نوجوانی باشد و اگر بخواهیم کاری موثر و کارآمد داشته باشیم، باید از دبستان شروع کنیم. بچه‌های پایگاه، کارشان را بر‌پایه همان فرمایش رهبر گذاشته‌اند که «اگر بخواهید از دبیرستان شروع کنید باید دبستان را دریابید.»

خوشبختانه مسجد سهله در رسالت تربیت نوجوان جزو مساجد برتر به شمار می‌آید و مسئولان آن اعتقاد دارند پایه‌های ازدواج موفق و ساده را باید از همین سطوح نوجوانی و در مساجد بگذارند. 

معدنی می‌گوید: کارشناسان پایگاه که حالا خیلی از فعالیت‌های مجموعه را به دست گرفته‌اند، بزرگ‌شده‌های همین پایگاه و مکتب هستند و فرهنگ ساده‌زیستی و قناعت و خوب زندگی‌کردن را به نوجوانان آموزش می‌دهند.

او خاطرنشان می‌کند: اولویت اصلی ما این است که تمام برنامه‌ها حتما و لزوما در مسجد برگزار شود؛ چر‌اکه فضای معنوی و روحانی مسجد ناخودآگاه بر جوان تاثیر می‌گذارد.

وی توضیح می‌دهد: نوجوان‌ها و جوان‌های امروزی صاحب اندیشه و تفکرند. این را می‌توان از ارائه نظر و مشارکتشان در مباحث گوناگون فهمید. کلاس‌های اعتقادی کانون در سال‌های اول تشکیل آن، یک‌طرفه بود؛ به این صورت که تنها استاد صحبت می‌کرد د‌رحالی‌که کلاس‌های عقیدتی حالا به‌شکل پرسش و پاسخ است و نوجوانان در جلسه مشارکت کامل دارند.

مسئول پایگاه شهیداندرزگو همچنین از برگزاری کلاس‌های قرآن، رسانه، ورزش، رفع اشکال تحصیلی خبر می‌دهد که تابستان‌ها به‌علت فراغت دانش‌آموزان از درس و تحصیل قبل‌از نماز ظهر و عصر برگزار می‌شود و در فصل مدرسه، زمان برگزاری کلاس‌ها به بعد‌از نماز مغرب و عشا تغییر می‌یابد.


نوجوانان و آموزش مداحی

معدنی همچنین به کلاس مداحی نوجوانان اشاره می‌کند که شب‌های جمعه، برگزار و با استقبال فراوان روبه‌رو می‌شود. به‌گفته او ۴۰‌نوجوان در کلاس مداحی، قواعد و اصول نوحه‌خوانی را می‌آموزند.

وی همچنین اظهار می‌دارد: اساتید کلاس‌های رفع اشکال، نوجوانان مستعد دوره‌های قبل بوده‌اند که حالا تخصص و تجربه خود را در‌اختیار نوجوانان هم‌محله‌ای می‌گذارند. به گفته معدنی در‌کنار برنامه‌های مناسبتی که برقرار است، ورزش، اولویت اصلی برنامه‌های بچه‌مسجدی‌هاست در سالنی که کاملا تجهیز شده است و در طبقه زیرزمین مسجد قرار دارد.

به گفته این مسئول، بسیاری از آدم‌های سرشناس و معتبری که در حال حاضر مسئولیت‌های مهمی برعهده دارند، از همین پایگاه برخاسته‌اند.

 

* این گزارش در شماره ۱۷۱ شهرآرا محله هشت مورخ ۳ آذرماه سال ۱۳۹۴ منتشر شده است.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44