کد خبر: ۱۳۰۸۶
۱۳ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۰
همسایه‌های خنده‌رو در کوچه شهید مفتح ۳۰

همسایه‌های خنده‌رو در کوچه شهید مفتح ۳۰

محمدجواد خدادوست، محسن یزدی‌حسینی و محمدرضا آژنگ، با صداقت، کمک به دیگران و رعایت رسم همسایگی، همچون نخ تسبیحی، پیوند‌های محکم بین خانه‌ها و دل‌های اهالی محله گلشور برقرار کرده‌اند.

محمدجواد خدادوست، محسن یزدی‌حسینی و محمدرضا آژنگ، سه همسایه، که هر‌کدام سال‌هاست در کوچه شهیدمفتح‌۳۰ زندگی می‌کنند و فعالیت‌های روزمره‌شان، حلقه‌های پیوندی میانشان ایجاد کرده است.

خدادوست با مغازه انگشترسازی و همسایگی دیوار‌به‌دیوار مسجد، آژنگ با خادمی مسجد و لبخند همیشگی، یزدی‌حسینی با خواربارفروشی و همدلی با اهالی، هریک به‌نوعی نقش حمایتی و اجتماعی در این کوچه دارند. این سه، با صداقت، کمک به دیگران و رعایت رسم همسایگی، همچون نخ تسبیحی، پیوند‌های محکم بین خانه‌ها و دل‌های اهالی محله گلشور برقرار کرده‌اند.

 

همسایه‌ای قدیمی در‌کنار مسجد

محمدجواد خدادوست بیش از سی‌سال است که در حرفه انگشترسازی فعالیت می‌کند؛ حرفه‌ای که پس‌از پایان خدمت سربازی از عمویش آموخت و از سال‌۱۳۷۲ به‌طور جدی دنبال کرد. او هشت‌سال است که در مغازه دوازده‌متری دیوار‌به‌دیوار مسجد امام سجاد (ع)، مشغول به کار است و همین همسایگی برایش تجربه‌های ارزشمندی داشته است.

به گفته اهالی محل، خدادوست فردی خوش‌برخورد و مردمی است. او علاوه‌بر معاشرت صمیمانه، به نیت اموات خود برای برنامه‌های فرهنگی و مذهبی مسجد کمک نقدی می‌کند؛ اقدامی که نشان از پیوند عمیقش با مسجد دارد.

او با احترام از محمدرضا آژنگ، خادم مسجد، یاد می‌کند و می‌گوید: آقای آژنگ همسایه‌ای قانون‌مدار و صبور است. بیشتر کارهایش را با لبخند انجام می‌دهد و این برای یک خادم ویژگی مهمی است. مسجدداری کار آسانی نیست، چون نیاز به حضور دائمی و صبر فراوان دارد. خدادوست نظم و وقت‌شناسی او را تحسین می‌کند؛ «همیشه سر ساعت در مسجد حاضر است. انجام کار او برای من واقعا سخت است.»

 

خادم خنده‌رو

محمدرضا آژنگ چهل‌وهشت‌ساله، حدود هفت‌سال پیش، خادم مسجد امام‌سجاد (ع) شد. خادمی مسجد شغلی نیست که مرخصی داشته باشد؛ از نماز صبح تا نیمه‌های شب باید مراقب کار‌های مسجد باشد. با‌این‌حال، هفته گذشته برای نخستین‌بار پس از سال‌ها، به پیشنهاد امام جماعت جدید مسجد، حجت‌الاسلام ابوالقاسم شم‌آبادی، او و خانواده‌اش توانستند یک هفته به مرخصی بروند؛ فرصتی که با خوشحالی از آن برای سفر استفاده کردند.

اگر همسایه‌ای دستش خالی باشد، محسن‌آقا نسیه می‌دهد و هوای او را دارد

آژنگ می‌گوید از میان همسایه‌ها با محسن یزدی‌حسینی راحت‌تر است، چون «همیشه خنده‌روست» و این ویژگی در خودش نیز دیده می‌شود. او محسن‌آقا را نه‌فقط یک همسایه، بلکه یاری‌رسان محله می‌داند؛ «مغازه‌اش همیشه پر از کالا‌های متنوع است و نیاز خانواده‌ها را برطرف می‌کند. کمتر پیش می‌آید برای خرید جای دیگری بروم. مهم‌تر اینکه اگر همسایه‌ای دستش خالی باشد، محسن‌آقا نسیه می‌دهد و هوای او را دارد. این روز‌ها چنین رفتار‌هایی کمتر دیده می‌شود.»

 

مردی از دل کوچه شهید‌مفتح‌۳۰

محسن یزدی‌حسینی همه عمرش را در کوچه شهید‌مفتح‌۳۰ گذرانده است. وقتی در سال‌۱۳۷۱ از خدمت سربازی بازگشت، مغازه خواربارفروشی‌اش را دایر کرد و از آن روز تاکنون، چراغ مغازه‌اش همیشه روشن مانده است.

یزدی‌حسینی به خوش‌رویی معروف است؛ پاسخ پرسش‌ها را با لبخند و چاشنی طنز می‌دهد. او از اینکه کوچه‌شان نسبت‌به دیگر کوچه‌های اطراف عریض‌تر است، احساس رضایت دارد، اما در‌عین‌حال وقوع مکرر تصادف‌ها را از تلخی‌های روزمره می‌داند.

با‌این‌همه، آنچه برایش آرامش‌آفرین است، همدلی و صمیمیت میان اهالی کوچه است: «اینجا همه یکدیگر را می‌شناسند، در شادی و غم شریک می‌شوند و رسم همسایگی هنوز پررنگ است «او در‌میان صحبت‌هایش از همسایه‌های قدیمی نیز یاد می‌کند؛ «آقای آژنگ و آقای خدادوست نمونه همسایه‌های خوب‌اند. هیچ‌وقت در کار کسی دخالت نمی‌کنند، اما وقتی لازم باشد، در‌کنار دیگران می‌ایستند.»

 

* این گزارش یکشنبه ۱۳ مهرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۳۳ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44