تابستان بچههای این محله با کودکی پدر و مادرشان فرقی ندارد! آذر بصیر میگوید: در هفته چندینبار صدای ترمز خودروهای عبوری را میشنویم و دلمان هری میریزد که نکند کودکی...
گوشهگوشه زندگی مجید خوشحال با ورزش گره خورده است، آن هم نه حالا؛ ۲۸سال پیش که ناگزیر به ترک تحصیل و اشتغال به کار شد. همان موقع بهواسطه یک دوست و همکار با ورزش کونگفو آشنا و وارد این رشته شد.
فقط دوازده سال دارد و آن مدالهای رنگارنگ حاصل هنرنماییاش در سبک وادوریو کاراته است. یگانهزهرا سیدی مبارزه را خوب یاد گرفته است، هم برای مدال و هم برای زندگی. همین موضوع هم سبب شده است یک نمونه موفق برای همکلاسیها و دوستانش باشد.
مثل همه پارکهای محلی است. درخت دارد، زمین بازی، زمین ورزشی و.... اما اینجا زیباییای دوچندان دارد. غرق در سرسبزی و گل است.
جعفری دلویی میگوید: در قدیم، بهازای هر کتاب که وارد کتابخانه میشد، کارتهایی را پر میکردیم که حاوی اطلاعاتی درباره عنوان کتاب، موضوع، مترجم و... بود و این کارتها را در برگهدان میگذاشتیم.
رقص رنگها روی زمین و عطر گلها در هوا این فضای دلانگیز ماحصل کاشت بیشاز ۷۵هزار بوته گل لاله در ضلع جنوبی بوستان ملت و در جوار مزار شهدای گمنام است.
محمدعلی غلامزادگانشرق که در بوستان های مشهد به «آقای غلامی» مشهور است، هفتهای یک یا دو روز با دوچرخه به بوستان بسیج میرود، اما بقیه روزها در بوستان نصرت که نزدیک خانهاش است، ورزش میکند.