کشاورز

طراح اولین گلخانه بدون خاک در کشور
سعید محمدزاده، حالا به‌عنوان پژوهشگر و محقق برتر در حوزه کشاورز ی و محصولات گلخانه‌ای ابتکارات و پژوهش‌های محققانه بسیاری انجام داده است. او در برخی از این پژوهش‌ها از جمله کشت بدون خاک پیش‌گام است و تحقیقاتش در افزایش میزان و کیفیت تولید محصولات کشاورز ی و گلخانه‌ای تأثیر زیادی داشته است. به‌واسطه همین تحقیق، رتبه محقق برتر کشور در حوزه محصولات گلخانه‌ای و کشاورز ی را از وزارت جهاد کشاورز ی در سال1399 کسب کرده است.
گرجی سفلی؛ همیشه میهمان نواز
تا اواخر دهه 60 هنوز گرجی سفلی رنگ و بوی روستا را داشت اما به مرور، مزارع کشاورز ی و باغ‌های میوه جای خود را به خانه‌های مسکونی و کوچه‌های تودرتو دادند. علی ایزانلو از قدیمی‌های روستاست که تعریف می‌کند: ما از سال 1365 در این روستا سکونت داشتیم. یادم هست اینجا پر بود از باغ‌های میوه و گندمزار. نوجوانان و جوانان روستا تفریحشان این بود در مزارع گشت‌وگذار کنند و برای رفع خستگی در رودخانه کشف آب‌تنی می‌کردند. به مرور زمان، فاضلاب وارد رودخانه شد. ماهی‌ها و موجودات رودخانه مردند. هر روز و هر ماه و هر سال، آب کشف رود بدتر شد تا آنجا که دیگر کشاورز ان برای آبیاری محصولاتشان نمی‌توانستند از آب رودخانه استفاده کنند و زمین‌های خود را قطعه‌قطعه کردند و فروختند.
زعفران؛ ارمغان پر برکت پاییز
از ساعت 7 صبح تا 11 شب برای توزیع گل در مغازه است از شغل فصلی‌ای که به دست آورده راضی است، چون مشتریان خوبی دارد و بار گلش زمین نمی‌ماند. هر روز از ساعت5 بعدازظهر تا شب گل توزیع می‌کند و فردای آن روز از صبح زود نگین‌ها را تحویل می‌گیرد. هرکس براساس توانی که دارد از 3 تا 20کیلوگرم گل زعفران برای پاک‌کردن می‌برد. راحله حالا که چم و خم کار را یاد گرفته است روزی 400کیلو زعفران بین اهالی توزیع می‌کند و از افرادی که نمی‌شناسد کارت ملی می‌گیرد.
کوچه امیریه9، برآمده از اراضی کشاورزی سابق
کوچه امیریه9 از معابر فرعی محله امیریه است. این معبر از دل اراضی‌ای سر برآورده است که تا حدود 15سال قبل، در آن‌ها کشاورز ی رونق داشت. در این معبر چند مجموعه دانشجویی و ورزشی وجود دارد که سبب شده است ترددها به این معبر بیش از بقیه کوچه‌های امیریه باشد. از نکات مهم درباره امیریه9 تکمیل ساخت تمام قطعات زمین این معبر است که در محدوده الهیه کمتر این موضوع دیده می‌شود.
بابانظر ۳سال بعد از جنگ با 160ترکش به خانه برگشت
فاطمه خانم دختر شهید می‌گوید: پدر در عملیات فتح بستان چشم و گوش چپ خود را از دست داد و پهلو و قفسه سینه‌اش شکافته شد، هشت‌ماه در بیمارستان امام رضا(ع) بستری بود، من هر روز پیشش بودم اما یک‌بار هم صدای ناله‌اش را نشنیدم. در عملیات والفجر یک، کمرش شکست و ترکش خمپاره‌ها قسمتی از روده‌اش را از بین برد، دکترها به مادرم گفتند که دیگر نمی‌تواند راه برود اما آن‌ها اراده بابانظر را دست‌کم گرفته‌ بودند.
پسرانِ کارهایِ بزرگ
وقتی ساعت به هشت صبح نزدیک می‌شود نوه‌های خانواده رضوی از خانه خارج می‌شوند تا هم‌قدم با خانواده برای پیش‌بردن یک روز دیگر از امور زندگی تلاش کنند.تربیت بچه‌ها با حاج حسن و صدیقه خانم است. همه از سن کم زیر دست حاجی‌رضوی و همسرش یاد می‌گیرند که باید برای زندگی و خدمت به خانواده تلاش کنند؛ جوری‌که از بچه نه، ده‌ساله تا پیرمرد هشتادساله همه سحرخیز می‌شوند تا خانواده کامروا باشد.
گذر از کوچه جهادکشاورزی در محله شریعتی
کوچه بی نام بولوار حجاب را اهالی به اسم های زیادی از قبیل کوچه روبه روی خیابان رازی، کوچه جهاد کشاورز ی، کوچه باغ نشاط، کوچه آبی هشتم و همچنین با عنوان یک مجموعه پذیرایی که سرنبش آن قرار دارد، می شناسند. کل این کوچه در دو طرف یک پلاک در نقشه های شهرداری بود که مالک آن یعنی سازمان جهاد کشاورز ی معبری را در وسط باز کرده و در اختیار شهرداری گذاشته است و انتهای آن به بولوار امامیه و کوچه امامیه11 می رسد. کوچه قبل از آن با عنوان «حجاب شرقی 1» و کوچه بعد از آن «حجاب 2» نام گذاری شده است.