نصرت، دختر مزرعهدار متمول تایبادی بعد از ازدواج زندگی سختی را تجربه میکند. او مدتی به تهران میرود و در کوره آجرپزی کار میکند اما نهایت دست سرنوشت او را بیبی حمومی محله جانباز میکند.
تا اواسط دهه۷۰ این محله میان مردم به «کوی وحدت» مشهور بود و کمی پیشتر از آن به نام «باغوی خواجهربیع» شناخته میشد.
بیشتر اهالی رسالت۹۷ هنوز این معبر را به نام «کوچه منبع آب» میشناسند. در گذشته نه خیلی دور، دو منبع، آب شرب این محدوده را تأمین میکرد.
«محمود غدیریکنارگوشه»، پیرمردی در مرز ۸۰ سالگی است. زمانی زراعتکار موفقی بوده است و در سالهای اخیر، به شغل قنادی میپردازد و از قنادهای معروف منطقۀ پنجتن است.
نسلی که به آبوهوای اینجا عادت دارند و هویت خود را در قرقی شناختهاند، دل به شهر و زندگی شهری نمیدهند.
حاجامین جعفری هفتسال پیش که ورشکست شد و همه سرمایهاش را از دست داد، مدتی بیکار ماند. اما دوباره سر پا شد و شغل پدرش را در پیش گرفت.
خانواده رضوی سبک زندگی روستایی را در شهر حفظ کردهاند. پدر خانواده کشاورز است و مادر خانواده صبح زود با دوشیدن شیر گاو و پخت نان، صبحانه اعضای خانواده را مهیا میکند.






