حسینآقای میوهفروش ۴۳ نوروز پشت پیشخوان، میوه دست مشتریهایش داده است؛ بدون اینکه یک بهار مرخصی رفته باشد یا دست زن و بچهاش را گرفته باشد و رفته باشد به طرفی پی تفریح.
پس از کیسهکشی، آبهای جوش بر سر و بدن فرد ریخته میشد تا بدنش برق بیفتد و دستکم در پانزده روز عید تمیز باقی بماند.
در گذشته که خبری از جعبه برای شیرینی نبود، شکرریزان قدیم شیرینی را در طبقها با مهارت روی هم میچیدند.
زنها معمولا برای خانهتکانی از لحاف و تشکهای کهنه شروع میکردند و تا رختخواب نونوار نمیشد، سراغ کارهای دیگر نمیرفتند.
بهمنماه تا اسفند را اوج کاری آجیل فروشهای این میدان میداند. آنها آجیل خام را به همکارانشان میفروشند تا بپزند. ماه اسفند این آجیلها برای شب عید توسط مغازهداران شهر به فروش میرسد.
حاجعلیآقا میگوید: بعد از اینکه ولیان، استاندار اسبق خراسانرضوی تصمیم به توسعه و بازسازی اطراف حرم گرفت، مغازه پدرم در طرح خرابی افتاد و تصمیم گرفت شیرینی فروشیاش را به مفتح بیاورد.
خیلی دوست داشتم دکتر شوم. درسهایم خوب بود و کنکور هم رتبه کمتر از ۶ هزار آوردم، اما نشد که بشود. تازه انقلاب شده بود و بازار روپوش اسلامی رونق داشت.