داوود خسروجردی میگوید: آنهایی که میمانند آینده خوبی دارند. الان خودرو زیاد است و تعمیرکار خوب، مشتری خودش را دارد. به نظرم مکانیکهای الان به خاطر اجارهها و هزینههای زیاد نمیتوانند چندان حقوقی به شاگردان دهند اما اگر کارآموزی باشد که از ابتدا دنبال پول نباشد و سختیهای اولیه را تحمل کند، بعد خودش میتواند مغازه دایر کند و درآمد خوبی داشته باشد.
لوکوموتیورانی کاری است که در آن هر لحظه در سفر هستی؛ سکون ندارد. هر روزش یک خاطره و اتفاق خاص برایت پیش میآید. درست است سختیها و مشکلات خاص خودش را دارد، اما همین تنوع به من احساس رضایت شغلی حداکثری میدهد. این را مهدی شیرازی لوکوموتیورانان مشهدی میگوید.
منظمی 53سال دارد و 35سال است که در زمینه تعمیر وسایل الکترونیکی فعالیت میکند. او از کودکی در همین محله بزرگ شده و با علاقهای که به وسایل الکترونیکی داشته بهسمت این شغل کشیده میشود. در عالم کودکی کنجکاو بوده که صدای فرد چطوری از داخل این جعبه جادویی میآمد؟ به همین دلیل بارها رادیوها را باز کرده و داخل آنها را نگاه کرده، اما حاصل کنجکاویاش خرابشدن وسایل و مؤاخذه از سوی خانواده بوده است. او میگوید: همین عشق و علاقهام سبب شد تا از اول راهنمایی به دنبال شاگردی مغازه الکترونیکی بروم.
به گفته کاسبان این بازار، بیش از بیستسال پیش گوشتفروشیهای قدیمی گلشهر کار و کاسبی خودشان را در این محدوده داشتند. سالها پیش شهرداری منطقه بازار میوه را در آن راه انداخت که مورد استقبال مردم و کاسبان قرار نگرفت و از همان سال بازار میوه جای خود را به بازار گوشت داد که حالا برای خودش صاحب اسم و رسم است. هم مشتری محلی دارد و هم از دیگر نقاط شهر برای خرید گوشت و متعلقاتش به اینجا میآیند. یکی گوشت خوب و مرغوب راسته میخواهد و دیگری به دنبال گوشت صورت گاو یا جگر سفید است تا ارزانتر تمام شود. اینجا برای هر سلیقهای و هر بنیه اقتصادی چیزی برای فروش دارد.
در کنار تغییر سبک زندگی ها و ورود مردان و زنان به مشاغل اداری و دولتی و صرف اوقات بیشتر در بیرون از خانه سبب شد لباس هایی که قرن ها تابستان ها و زمستان ها را تاب می آورده است، تغییر کند.
مجید قاسمی میگوید: در هر حرفهای، فوتوفن کوزهگری وجود دارد که حاصل یک عمر شاگردیکردن است. من سعی میکنم هرچه در این 25سال آموختهام را بیکم و کسر در اختیار شاگردانم بگذارم. حتی بیشتر از آن تلاش میکنم برخورد مناسب با مشتری، بازاریابی، انصاف و اعتماد به نفس، صداقت و روراستی، خوشقولی و تمرکز در کار را هم به این بچهها بیاموزم.
مرحوم علی اصغری بیشاز 50سال پیش بود که به این محل آمد. او خیاطی را از مدتها قبل پیش استادانی چون حاجآقا قدیریان و آقای همتیان فراگرفته بود. البته علیآقا از آنها فقط دوختودوز یاد نگرفت، بلکه درس قرآن را هم از آنها آموخته بود. بعد از اینکه خوب این حرفه را فراگرفت، زیرزمین منزلش را مغازه کرد و تا وقتی توان کار کردن داشت، همانجا به خیاطی مشغول بود.