مسعود جلالی درباره علل کاهش فروش طلا میگوید: جامعه ما شرایط اقتصادی خوبی ندارد و این یک موضوع عادی است که خانوادهها در زمان بروز مشکل مالی اقدام به فروش کالای سرمایهای خود میکنند و طلا یکی از همین کالاهاست. بسیاری از مشتریان ما هم که در این 2سال برای فروش اقدام کردهاند به همین دلیل مشکلات مالی و نیازهای زندگی بوده است. نتیجهای که میتوانیم بگیریم این است که وقتی اکثریت جامعه شرایط اقتصادی نامطلوبی دارند پس احتمال اینکه بتوانند طلا بخرند هم کاهش مییابد و در نتیجه فروش ما کم میشود.
کفشهای مشکی و عسلی و قهوهای با مدلهای مختلف که در گوشهای از مغازه روی قفسه آهنی گذاشته شده است، نخستین چیزی است که در کفاشی نقلی و جمع و جور حسین آقا جلب توجه میکند. کنج دیگر همین مغازه کوچک روی طبقههای فلزی انواع چرم رنگارنگ طبیعی را میتوان دید. داخل تک و توک جعبههای ردیفشده روی زمین هم سفارشهای مشتریهایی است که هنوز طالب کفش دستدوز با چرم طبیعی و باکیفیت هستند که بهدلیل سادگی مدل و طبیعیبودن مواد اولیه هرگز از مد نمیافتند. حسین جنتی همیشه پشت میز کارش نشسته و بادقت و مهارتی که در 30سال گذشته کسب کرده، مشغول کار است.
اول بوی چوب است که آدم را به داخل مغازه میکشاند و بعد میز عسلی شکلاتیرنگ خوشتراش دم در مغازه. اما وقتی قدم به داخل مغازه بگذاری سکوتی که از در و دیوار آن میریزد بیشتر از هر چیزی به چشم میآید. دستگاههای برش چوب که یک گوشه خوابیدهاند و میزهای بدون مشتری که حالا یک لایه گرد و غبار رویشان را پوشانده است. اینجا کارگاه صنایع دستی و چوبی حمید عدالتی گندمی است که حالا حدود 10 سال است آن را با همکارش دانیال بهلوریان میگرداند.
حسن علیجانی صاحب یکی از مغازههای مانتوفروشی است که قبل از کرونا نیز در یک کارگاه تولیدی مانتو فعالیت داشته است. او که از شرایط حاضر بسیار گله دارد بیان میکند: بهدلیل شیوع کرونا بسیاری از مغازههای صنف ما با ضرر بسیار از ادامه کار دست کشیدند.
اعمال محدودیتهای چندباره شامل شغل ما هم شده و تمام پاساژها و مراکز تجاری تعطیل شدند اما اجاره مغازه و حتی هزینه شارژ آن از ما دریافت شد. از طرف دیگر چکهایمان برگشت خورد و بسیاری از شاگردان مغازهها که هر یک روی درآمد خود حساب باز کرده بودند بیکار شدند.
علی غلامنژاد میگوید: بعضی از مردم فکر میکنند حرفه ما کار آسانی است و همین که لباس را داخل لباسشویی بیندازی و کلیدش را روشن کنی کافی است. اما در واقع اینطور نیست و این شغل ریزهکاریها و فوتوفن زیادی دارد و تا زمانی که آن را نیاموختهای نباید به آن ورود کنی. درمجموع حداقل 2سال شاگردی برای آشنایی با فوتوفن شغل لباسشویی لازم است. به مرور زمان و هنگام کار با ریزهکاریهای آن نیز آشنا خواهید شد.
حسام رحمانی که جوان 26سالهای است و شیفت عصر به عنوان شغل دوم در آژانسهای مجازی فعالیت دارد به ارسال غذا برای بیماران کرونایی اشاره کرده و اینگونه تعریف میکند: بعد از شیوع کرونا یکی از سرویسهایی که زیاد برای ما پیش میآید، این است که وقتی به منزل فرد درخواستدهنده میرویم مسافری سوار نمیشود فقط قابلمههای غذا و ظرفهای آبمیوه را میدهند و میخواهند آنها را به مقصد موردنظرشان که به طور معمول منزل یکی از نزدیکانشان است ببریم.
پخت حلیم آنقدر فوت و فن دارد که لازم است فرد حداقل چند ماه کنار آشپز حرفهای کار کند. رسول عطار از بین این فوتوفنها به چند مورد اشاره کرده و بیان میکند: اینکه چه هنگام حلیم را هم بزنند و چه مواقعی هم نزنند نکته بسیار مهمی است چراکه اگر در بعضی زمانها آن را هم بزنند حلیم شل میشود. حتی سرو کردن حلیم از عهده هر کسی برنمیآید و اگر بهدرستی انجام نشود باعث شلشدن آن میشود. اینکه چه میزان از مواد را با هم مخلوط کنند و با چه حرارتی بپزند نیز بسیار مهم است و فقط بهطور تجربی میتوان آنها را یاد گرفت.