یکی از قدیمیهای طرق میگوید: بار غلات را که میبردیم، آسیابان، نشانی روی کیسه گندم یا جو میگذاشت و آن را وزن میکرد. یک هفته تا ۱۰ روز طول میکشید تا کار را تحویل بدهد.
مشهد طوس هم از روز پیدایش آن و در روزگاری که تشیع هنوز در ایران استقرار نیافته بود، مورد احترام و مزار و مطاف دینداران و روشندلان این سرزمین بوده است.
در سال ۱۳۴۳ خورشیدی، نخستین خبر درباره انتقال اسناد خطی محاسباتی آستان قدس منتشر میشود.
در سال1377 با ارائه طرح «یکشنبه خونین مشهد» و موافقت رئیس وقت، مصاحبهها شروع شد و نزدیک دو سال به طول انجامید. خاطرات شفاهی افراد منبع اصلی این پژوهش شد. هرکسی را که ممکن بود نقشی در این واقعه تاریخی داشته باشد یا چیزی از آن بداند، پیدا کرد و با مردم، شخصیتها، همرزمان و شاگردان رهبر معظم انقلاب مصاحبه کرد. اسناد بازداشتیها و مجروحهای ساواک هم منبع خوبی برای کسب اطلاعات بود. با زیادشدن تعداد مصاحبهشوندگان، به حقیقت نزدیکتر شد تا روایت دقیقتری را ارائه کند. برای این کتاب با بیش از صد نفر مصاحبه کرد و بیش از 5هزار سند جمعآوری شد.
جانبازیاش را کتمان میکند و میگوید: همین که ایثارگر نام بگیرم، برایم کافی است. من خادم شهدایم، همیشه خواستهام در مسیر آنها قدم بردارم و عمرم را وقف زندهنگهداشتن یاد شهدا میکنم. بکائیان، ایثارگر پنجاهوششساله محله شاهد، بیشتر سالهای جنگ را در خط مقدم حضور داشته و این روزها هم در سالن شهدای تبلیغات فرهنگوهنر خراسانرضوی، مشغول جمعآوری یادگاریها و اسناد مربوط به شهداست