رضا ایمانیراد میگوید: فرصت را غنیمت دانستم و برای طرح موضوع «مسدود بودن مسیر ره باغ حضرت زهرا (س) در بولوار امیرالمؤمنین (ع) و مشکلات به وجود آمده برای زائران پیاده به ویژه سالمندان» کنارشان نشستم.
عطاییخراسانی میگوید ارتباطش با شهید رئیسی به دوران کودکی، مدرسه جوادیه، کوچه جوادیه و محله نوغان برمی گردد.
یکی از معاونان از عنوان «آیتالله» برای شهید استفاده کرد که ایشان در پاسخ سریع موضع گرفت و گفت: من راضی نیستم کسی در گفتار یا در مکاتبات اداری عنوان آیتالله را برای من که طلبهای بیش نیستم، به کار ببرد.
دیدم آیتالله رئیسی که تازه تولیت آستان قدس رضوی را عهدهدار شده بود، وارد شد. چندنفری بودیم که میخواستیم نامههای خود را تقدیمشان کنیم. به محافظهایشان گفتند فاصله بگیرند تا بتوانند نامهها را بگیرند.
طیبه زینعلیان میگوید: در محله مهدی آباد، روضههای خانگی برپا بود و در همه آنها خرما و حلوا پخش میکردند. بالای در منازل پارچه مشکی نصب شده بود. دورههای قرآن خانگی هم برای شهدا ختم برداشته بودند.
علی ثقفی میگوید: تا اتاقک نقاره خانه حدود ۱۰۶ پله است و بالارفتن از این پلهها سختترین قسمت کار ما بود. به دستور آیت الله رئیسی مسیر از داخل مهمان سرای حضرت عوض شد و از آن به بعد، با آسانسور بالا میرفتیم.
خیلی از همسایهها به خانه بی بی رفت و آمد داشتند. وقت روضه درِ خانه بی بی نیمه باز بود. اما بعد از ۳۵ سال، چند روز پیش، فهمیدند بی بی عصمت خداداد حسینی، مادر رئیسجمهور، آیت الله ابراهیم رئیسی است.