احمد جاودانی، سال1334 در تپلمحله به دنیا میآید و از سنین نوجوانی ورزش زورخانهای را از همین محله شروع میکند. احمد جاودانی که سابقه دوستی50ساله با علیاکبر قاسمی ( پهلوان رستم) را دارد، در همکاری با پهلوان رستم و گسترش ورزش زورخانهای نقش مهمی داشته است. او سال 1361که پهلوان ساخت و راهاندازی گود زورخانه وکیلآباد را شروع کرد، به همراه تعدادی از قدیمیهای این محل از جمله فضائلی، ملکینژاد، کاردان و... حمام قدیمی این محله را بازسازی و تبدیل به گود زورخانه کردند.
نام فاطمه سلیمی بهعنوان نقاش مشهدی چندان شناختهشده نیست، اما هنرش که از شرق به غرب و از شمال به جنوب ایران رفته است، چرا. از آن نظر که او بهجای تکنیکهای رایج نقاشی، تصمیم گرفت از شیوهای روبهانقراض برای بیان هنرش استفاده کند و پس از آن بهعنوان نخستین نقاش مشهدی ادوات ورزشی زورخانه شناخته شد؛ ادواتی مانند میل، ضرب و تختهشنا که از سالهای دور نقاشی روی آن حذف شده بود و فقط رنگ میخوردند.
عکس پدرش، دعا، نام امیرالمؤمنین (ع)، تصویر شهید حسنی کارگر و روزنامه کهنهای که خبر فوت پهلوان سلیمانی را چاپ کرده است!
اما آنچه این مکان را خاص کرده است، صدایی است که لحظهای خاموش نمیشود. نشاطی که در حال و هوای لوازم یدکی مهدیزاده جاری است نمیگذارد رخوت به جان فضا بیفتد. این را وقتی میفهمی که وارد اتاقک کوچک بالای فروشگاه میشوی جایی که دور تا دورت را قفسها و پرندههای خوش آب و رنگ محصور کردهاند. صدای پرندهها در لوازم یدکی فروشی آنقدر سرشار است که خیال میکنی وارد یک پرنده فروشی شدی، اما نه اینجا فقط یک لوازم یدکی ماشینهای سنگین است که صاحبش عاشق قناری است.
«حسین عسکریپور صمدی» ۵۳ ساله که اکنون دبیر تربیت بدنی است، زمانی مسئول انجمن ورزش باستانی استان خراسان بوده و از خم و چم این ورزش چنان آگاه است که شاید بتوان گفت کمتر کسی مانند او در مشهد داشته باشیم. او درباره آداب زورخانه میگوید: گود زورخانه، همانطور که از اسمش پیداست گودال مانند است و برای به یاد آوردن گودال قتلگاه سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع) است، چهار ضلعی نمادی از چهارگوشه قبر امام زینالعابدین، شش ضلعی از شش گوشه مقبره امام حسین (ع) و هشت ضلعی برای امام رضا (ع) است و ورزشکار از ضلع اول تا ضلع بالا که میخواهد برسد حدود ۴۰ تا ۵۰ سال طول میکشد.
انگار گود زورخانه عبادتگاه و خلوتگاهی میان او و خداست که نجواهای دلشان را به آسمان میبرد. محمدی از خودش میپرسد کدام ورزش است که این چنین مرا به خدا نزدیک کند. تقدسی که در روح زورخانه جاری است او را مشتاق میکند تا دیگر دل از آن برندارد. ۴2 سال است که هر روز پیش از اینکه بسمالله بگوید و کرکره مغازهاش را بالا بدهد به میان گود زورخانه میرود و مدد از ذکر یاعلی میگیرد.
علی پوررجب درباره اولین رقابت کشتی میگوید: دهه40 من یک چوپان ساده بودم. همیشه میدیدم جوانان از کشتی پهلوان ی صحبت میکنند. پهلوان ان و مردم عادی از روستاهای اطراف مشهد پیاده یا با دوچرخه برای شرکت در مسابقات کشتی یا تماشای آن به گود ننهخداداد میرفتند.این وضعیت باعث شد تصمیم بگیرم خودم به گود کشتی بروم و ببینم مردم برای چه این همه هیجان دارند. این ماجرا مربوط به سال1354 است.
یاد روزهایی که خودش میانه گود دلبری میکرد و چرخ میزد. توی گوشهایش هنوز صدای ضرب و زنگ است. روی صندلی همیشگیاش مینشیند. او حالا بعد از رفتن کیهانیها، خادمها، وفادارها و بسیاری از همنسلانش، بازمانده نسلی است که ورزشهای زورخانهای و باستانی را برای نسل جدید به یادگار گذاشتهاند. ماشاءالله عرفانیان، پیشکسوت نودوپنجساله ورزشهای زورخانهای مشهد است که از یک عمر چرخ و زنگ میگوید.