آن روزها حاج اصغر خباز که بین مشهدیها به «اصغرکله» شناخته میشد، بعد از برخوردش با درهای بسته در دایرکردن مجدد کلهپزی سرانجام به این فکر میافتد که قسمت جلو خانهاش در خیابان دریادل را تفکیک کند، سروشکلش را تغییر دهد و در همانجا مشغول کاسبی شود.
آغاز این کار برای حاجاصغر با اتفاق بدی همراه میشود؛ اتفاقی که او برای گذر از آن نذر کلهپاچه بهنام امامحسین(ع) میکند. این نذر حاجاصغر همزمان با اربعین امسال پنجاهساله میشود.
گذر زمان سر و شکل کوچه را تغییر داده، اما هنوز هم قصه نشستن نام حسنقلیخان روی این معبر در خاطر چند خانواده قدیمی مانده است. طبق گفتههای جعفرنیا که خانه پدریاش در این کوچه وقفنامه 150ساله دارد، این محدوده زمین و باغهای این مرد ثروتمند مشهدی بوده که در دوره صفوی میزیسته است.
مسعود بهروزیان حدود سال89 که نوجوانی هجدهساله و از اعضای فعال هیئت بود، با خانوادهای آشنا شد که اهل روضه و روضهخوانی بودند. از آنها خواست اجازه دهند مراسم هفتگیشان را در منزل این خانواده برگزار کنند. آنها هم موافقت کردند اما بهمرور آنقدر تعداد شرکتکنندگان جلسه زیاد شد که دیگر این خانه هم برایشان کوچک بود. چندی نگذشت که پدر خانم مالک خانه که زمینی هزار متری در حاشیه بولوار وکیلآباد داشت، 500متر از زمینش را وقف حسینیه کرد و در اختیار این هیئت قرار داد.
اتفاق قشنگی که در محله رسالت افتاده است تشکیل هیئتی خاص دهه نودیهاست که خیلیها برای شکل گیری آن آستین بالا زدند: اعضای شورای اجتماعی محله رسالت، بانیان مسجد المهدی و معاون فرهنگی اجتماعی شهرداری و حتی اعضای شورای شهر.
از فروردین و با آغاز ماه مبارک رمضان، هیئت «نسل ظهور» زیر نظر کانون فرهنگی تبلیغی شهید علی لندی فعالیت خود را رسمیت بخشید و جمع چهارصدنفره پرشوری را در محله شکل دادند که در بسیاری از برنامههای فرهنگی و تفریحی شهر اجرا داشته است.
جنب وجوش جوانان محب امامحسین(ع) درحالی در زیر پوست شهر جریان پیدا کرده است که سادگی و بیریابودن کارشان موجب شده است روزبهروز به خیل مشتاقان اضافه و صف سربازان و احیاگران در این موکبها بزرگ و بزرگتر شود. موکبهایی که از حدود یکسال پیش با فروکشکردن شیوع کرونا دوباره جان گرفتهاند و هرشب جمعه در نقاط مختلف شهر پذیرای مردم میشوند. یکی از نقاط ثابتشان در اطراف حرم مطهر هم خیابان شهید نوابصفوی۱۰ است.
سیدمولا مردی مخلص و بیپیرایه بود که نامش به نام امام حسین( ع) مهر شده بود و ناداری او را از میزبانی زائران امام هشتم غافل نکرده بود؛ مردی که خودش را وقف هیئت سیدالشهدا( ع) کرده بود و درِ خانهاش در محله قدیمی قبر میر در پایینخیابان به روی زائران حضرت رضا( ع) باز بود.سیداحمد گلابگیران که میان هیئتهای مذهبی و مردم کوچه و بازار به سیدمولا معروف بود، در ساخت یکی از درهای چوبی حرم نیز مشارکت داشت تا یادگارش در حرم مطهر رضوی نیز باقی بماند.
بنت الرقیه(س) در بولوار شهید کریمی15به مدت 10شب حال و هوای دیگری داشت. رفت و آمد از طرفهای عصر آغاز میشد و تا 10شب ادامه داشت. درست از شب شام غریبان امام حسین(ع)بنت الرقیه میزبان بانوان روشندلی بود که از سراسر شهر آمده بودند تا در روضههای اباعبدالله(ع) شرکت کنند.این خانه وقف برگزاری مراسمهای مذهبی برای بانوان است. واقف آن هم مرحوم حاج علی اشکذری است که از اهالی همین کوچه است. خانه از آنچه از بیرون به نظر میرسد دلبازتر و زیباتر است و حیاط پر از درخت و گل و گیاه آن همان ابتدای ورود چشم را مینوازد.