آستان قدس

روایت زندگی دکتر اردلان؛ استادِ اخلاق
ریحانه سادات اردلان، چهارمین دختر استاد اردلان درباره زندگی شخصی پدرش می‌گوید: از خصایص مشخص پدرم، چهره گشاده و تواضع بیش از حدش بود، نظم و پاکیزگی فراوان، آراستگی ظاهری و باطنی او، سبب می‌شد تا همه اطرافیان نگاه ویژه‌ای به او داشته باشند. به گفته دانشجویان پدر، کلاس‌های درسی‌اش به نوعی کلاس زندگی محسوب می‌شد و در کنار آموزش مباحث مرتبط با درس، به فراگیری مسائل دینی و تربیتی هم تأکید داشت.
باد غم‌های ما را خواهد‌ برد
اینجا زندگی به رویتان لبخند می‌زند. یاد سیزده به‌درها می‌افتم. چنین جمع‌هایی را آخرین بار سیزده به‌در سالی دیده بودم که هنوز خبری از کرونا نبود ولی حالا فضای باز این زمین‌ها انگار شهروندان را قانع کرده است که می توانند ساعتی بی‌دغدغه کرونا، کاغذبادهایشان را به باد بسپارند و لبخند به لب بیاورند. بیشتر جمعیت حاضر ماسک دارند و این زمین‌ها آن‌قدر وسیع هستند که به آن‌ها اجازه دهد فاصله اجتماعی را رعایت کنند. از کنار هر جمعی که رد می‌شوم صدای خنده‌شان را می‌شنوم. گل می‌گویند و گل می‌شنوند.
شاه حسین هرچه داشت پای علمش ریخت
می‌دانستند که خودش و زندگی‌اش وقف امام‌حسین(ع) بود. خوش‌بزم بود و خوش‌مشرب. برای همین بعد از انقلاب که علمش افتاد سر زبان‌ها، همه دوست داشتند شاه‌حسین بیاید توی هیئتشان. توی ایران علمش شهرت زیادی پیدا کرده بود. وقتی با لامپ‌های روشن دور طوق می‌آمد، زیر طاق ورودی صحن انقلاب، شکوه زیادی پیدا می‌کرد. اما بعد از انفجار حرم در ظهر عاشورای سال1373، این لحظه تا همیشه از جلو چشم شاه‌حسین و زائران محو شد. خیلی زود آمدن علم‌ها به حرم ممنوع شد.
خانه فرهیختگان؛ منزلگاه نویسنده امروز محله گوهرشاد، محل سکونت حسن لاهوتی و سید جلال‌الدین آشتیانی بوده است
سیدخلیل حسینی عطار درباره محل سکونتش می‌گوید: خانه ما منزلی دو طبقه و قدیمی است که سیدجلال آشتیانی در یکی از آن طبقات و دکتر حسن لاهوتی در دیگر طبقه آن می‌زیسته‌اند و سال‌ها در کنار یکدیگر همسایگی کرده‌اند. این خانه برای من یک خانه فرهنگی محسوب می‌شود که خاطرات آن هنوز در یادم جاری است. حس خوبی به همراه دارد و با این علم که این خانه متعلق به چه فرهیختگانی بوده است پا در این جا گذاشتم و به این سکونت افتخار می‌کنم.
محمود فرخ بانی یکی از مهمترین انجمن‌های ادبی مشهد بود
بزرگان ادب ایران، نخستین دلیلِ شهرت انجمن فرخ را منش خود او و جذبه و گیرایی کلامش می‌دانند. دانشمندمردی که اگرچه به شاعری شهره است، اما جنبه‌های شخصیتی دیگری هم داشته که کمتر به آن پرداخته شده است. نقش او در برق‌کشی مشهد، تأسیس دانشکده ادبیات و احیای سبک خراسانی در شعر معاصر از آن جمله است. او همچنین نخستین استاد افتخاری دانشگاه فردوسی مشهد نیز بوده است.
تیر خونین گوهرشاد
در گرمای تموز سال1314 مشهدی‌ها برای تن ندادن به قانونی که به اجبار کلاه بر سر مردان می‌گذاشت تا شش ماه بعد بتواند چادر از سر زنانشان بردارد، در مقابل گلوله‌هایی ایستادند که شمار کشتگانش مشخص نیست اما سرخی خونش هنوز از پیشانی شهر پاک نشده است. قصه از این قرار است که10 سال از روزگاری که رضاشاه در ایران تاجش و اسدی -در رتق‌و‌فتق امور آستان قدس ‌رضوی- عمرِ خود را به حراج گذاشته بود، می‌گذرد. تجدد‌گرایی و تلاش رضاشاه برای مدرن شدن سبب می‌شود تا فروردین 1314، در مدرسه شاپور شیراز عده‌ای دختر پس از خواندن دکلمه و سرود به ورزش و ژیمناستیک می‌پردازند. با دیدن این صحنه به نشانه اعتراض صدا بلند می‌کنند. ساعتی نمی‌گذرد که شهر با معترضان همراه می‌شود و دسته‌های راهپیمایی مردمی کوچه و خیابان‌های دیارِ شعر را قرق می‌کند.
120 سال کاشی‌‌کاری در خاندان «قدس» ادامه دارد
پدربزرگم حاج یوسف از یزد به مشهد مهاجرت می‌کند و اینجا مشغول حرفه کاشی‌کاری می‌شود. ایشان وردست استاد زین‌العابدین می‌شود. کاری که پدربزرگ می‌کند و کاشی‌ای که ایشان ابداع می‌کند تحول بزرگی در صنعت کاشی‌سازی ایران پدید می‌آورد.