همیشه به دوستان هنرمند خود میگویم که یک کشاورز زمینی که دارد آب و کود میدهد و برای رشد گیاهان آن زمین کار میکند و حتی هزینه میدهد، زیرا میخواهد شاهد برداشت آن باشد. درباره هنرمند نیز چنین چیزی وجود دارد و برای او هم باید زمان برداشت برسد. این روایت نادر سیار، نقاش و مجسمهساز موفق مشهدی است.
اعظم پارسا از یازدهسالگی شروع به خیاطی کرد، اما او تنها به آموزش سنتی اکتفا نکرد و برای به دست آوردن تجربههای جدید، کشوربهکشور گشت. او که پوشش ایرانیاسلامی را ترویج میکند، علاوه بر اینکه آموزشگاهی به راه انداخته است تا تجربههای هنری خود را به زنان دیگر منتقل کند، در سال جاری، کارآفرین برتر کشوری نیز شناخته شده است.
سید اسدا... علوینژاد هنرمند محله فلسطین میگوید: خوشنویسی هنر عجیبی است و دنیای قشنگی دارد. اگر روحیه خوبی نداشته باشم قلمم روی کاغذ نمیرود. انگار باید حال خوب داشته باشی که بتوانی خط بنویسی. قلم اسرار خودش را دارد. حال خوب رامش میکند، روی کاغذ خوش رقص میکند، رد پایش زیباتر میشود و ماندگارتر. فکر میکنم هنوز خیلی مانده که نام خوشنویس را روی خودم بگذارم، اما سطحی که اکنون به آن رسیدهام مرتبه ممتازی از خوشنویسی است.
الهام صمدی مقدم میگوید: سال ۹۷ در یک ورکشاپ که در تهران برگزار شد شرکت کردم. در آنجا یک پته از دوران زند به نمایش گذاشته شده و توضیحاتی درباره آن ارائه شد. من از آن کار عکس گرفتم. وقتی به مشهد برگشتم همان عکسها را در کامپیوتر قرار دادم، صفحه را بزرگ کرده و تمام ابعاد کار را به دست آوردم و سپس روی پارچه اجرا کردم. در نهایت توانستم آن را روی پارچه انجام دهم. کار سادهای نبود، اما توانستم آن را انجام دهم و اینگونه موفق شدم کار پته دوره زند را احیا کرده و به خاطر همان کار که طرح چهاربته بود نشان ملی کیفیت و اصالت کالا را دریافت کنم
علی لایقی، طراح پوستر میگوید: وارد هنرستان که شدم استادم گفت در هنر به دنبال پول نباشید، اگر برای پول آمدهاید، پرونده خود را بگیرید و جای دیگری سراغش بروید. او به ما آموخت به عنوان هنرمند باید دیدی متفاوت داشته باشیم و بالاتر از دید عموم جامعه به زندگی نگاه کنیم. حقیقت این است که هنرمند باید باید وسعت و عمق نگاهش را گسترش دهد و جلوتر از دیگران ببیند. اولین مبحث مبانی هنر فرق بین دیدن و نگاه کردن است. عموم شهروندان جامعه با چشمان خود میبینند، اما هنرمند نگاه میکند. نگاه کردن همراه با تفکر، بررسی و تحلیل کردن است.
پدرم برای کارهای هنری ارزش بسیاری قائل بود و زمانی که دید من با نخهای قالی چیزی را بر روی پارچه نقشآفرینی میکنم من را به ادامه این کار تشویق کرد. به دوختودوز علاقه بسیاری داشتم. به یاد دارم دوران راهنمایی را در مدرسه شهید بتول چراغچی در محله صاحبالزمان(عج) تحصیل میکردم. مربی درس حرفه و فن آنزمان من خانم محسنی یکی از استادان سوزندوزی کشور بود و هفتهای یکبار به ما در آن حوزه تدریس میکرد. گلدوزی با دست را من از ایشان آموختم و همان دوران یک جانماز گلدوزیشده برای پدرم دوختم.
نقاشی خلاقانه در واقع کار هنری با یک سری ابزار غیرمتعارف است، به این معنا که حتما لازم نیست، قلم مو و مداد رنگی و کاغذ باشد. میشود به جای کاغذ یک تیکه فویل یا برگ باشد، حالا من اینها را در اختیار کودک قرار میدهم و به آنها میگویم چیزی را که در ذهن دارد چگونه میخواهد اجرا کند. اینجا به کودک هیچ الگویی داده نمیشود که آن را بکشد