خیلی قبلتر از اینکه وسط میدان نمایشگاه را گلکاری و درختکاری کنند یا مثل امروز برای پروژه تقاطع چهارسطحی آزادگان شخمش بزنند، وقتی چشم میچرخاندیم داخل میدان، نگاهمان گره میخورد به چند سنگ قبر. دیدن این صحنه برایمان عجیب بود. هر بار که از اینجا رد میشدیم ذهنمان پُر از سؤال میشد که چرا این قبرها درست وسط یکی از میدانهای شلوغ مشهد قراردارند و مگر میدان نمایشگاه قبرستان است و ما بیخبریم؟ آدمهایی که اینجا مزارشان است چه کسانی هستند و هزار و یک سؤال دیگر هیچوقت، هیچکس هم پاسخ درستی به سؤالهای ما نداد و تنها اطلاعات دندانگیری که در همه این سالها نصیبمان شد این بود که صاحب آن سه قبری که در وسط میدان دورتادورش را با نردههای سبز محصور کردهاند 3شهید هستند.
اما برای سردَرآوردن از چند و چون و زیر و بم این قبرستان، دستکم باید به حدود 60-50سال قبل برویم. زمانی فلکه دروازه قوچان انتهای شهر مشهد بود و همه محدوده نهضت، یوسفیه، میدان نمایشگاه و حتی امامیه، که امروز بخشی از شهر شدهاند، روستاهایِ پرجمعیتی بودند که براساس گفتههای قدیمیهای این محله، به دست 12-10 ارباب اداره میشدند. بخشهایی از امامیه متعلق به جواهریها و میرزاعلی بود و قلعه قاسمآباد را هم توتونچیها اداره میکردند.
غلامرضا شریفزاده از قدیمیهای خیابان نهضت میگوید: «این روستاها از همه امکانات زندگی فقط یک منبع آب داشته است و بس» و بعد ادامه میدهد: «ما هرکاری که داشتیم و هرچیزی که میخواستیم بخریم باید میرفتیم میدان شهدا. تنها راه رفتوآمد ما به شهر بولوار وکیلآباد بود. پایِ پیاده از روستا راه میافتادیم و میرفتیم آنجا که سوار خودروهای میدان شهدا شویم.» همین بُعد مسافت تا شهر باعث میشود که اربابها زمینی را که الان دقیقاً میدان نمایشگاه فعلی است، به قبرستان اختصاص بدهند.
تا سال72 و قبل از اینکه بزرگراه بکشند، بعضیها مُردههایشان را در همین قبرستان دفن میکردند. بزرگراه امام علی(ع) را که درست کردند بخشهای زیادی از قبرستان هم خراب شد و فقط همین یک تکهای که وسط میدان بود باقی ماند
کلاتی، یکی دیگر از اهالی قاسمآباد قدیم، تعریف میکند: «ما یک زمینی که الان شده میدان نمایشگاه را وقف قبرستان کردیم که لازم نباشد این همه راه تا قبرستانهای شهر برویم. شبهای جمعه که میشد، مردمی که اینجا کسی را داشتند میآمدند و روی همین کوهها بساط فتیر و نان قلفتی و اینطور چیزها را راه میانداختند برای نذری. اگر اشتباه نکنم تا سال72 و قبل از اینکه بزرگراه بکشند، بعضیها مُردههایشان را در همین قبرستان دفن میکردند. بزرگراه امام علی(ع) را که درست کردند بخشهای زیادی از قبرستان هم خراب شد و فقط همین یک تکهای که وسط میدان بود باقی ماند.»
اهالی قدیمی قاسمآباد و امامیه سال 66 و 67 دو شهید روستایشان یعنی محمود اشرفی و قربانعلی میرانیان و یک شهید گمنام را میآورند در همین قبرستان دفن میکنند. محمود تازه 20ساله شده بود که به خواست پدرش رفت سربازی. آموزشیاش را در «رینه» گذراند و بعد هم برای مبارزه با اشرار او را فرستادند ارومیه. هنوز 4 ماه بیشتر از حضورش در جبهه نگذشته بود که در عملیات تأمین جاده تیر مستقیم به قلبش میخورد و به شهادت میرسد.
علی میرانیان هم مثل محمود سرباز بود که به جبهه اعزام شد اما قبلتر از آن پایش به منطقه جنگی باز و شیمیایی شده بود. فرماندهانشان وقتی موضوع را فهمیدند نگذاشتند برود خط و گفتند باید پشت جبهه بمانی. اینقدر اصرار کرد که دستآخر با امضا و تعهد خودش راهی خطِ مریوان شد. حضورش در خط مقدم خیلی طول نکشید و چند ماه بعد و تقریباً یک ماه مانده به امضای قطعنامه شهید و در قبرستان قاسمآباد به خاک سپرده شد.
اما قصه مزار این دو شهید قبرستانِ قاسمآباد، قصه پرغُصهای است. بعد از توسعه شهر مزارشان دقیق افتاد وسط یکی از میدانهای پرتردد شهر و به کل فراموش شد. حتی بنیاد شهید هم که یکی از متولیان رسیدگی به قبور شهداست یادش رفت که حداقل پیشنهاد بدهد این میدان یا یکی از خیابانهای دور و اطرافش به نام این دو نفر شود یا حتی به فکرشان نرسید که مزار شهید محمود و قربانعلی نیاز به بهسازی دارد و این خودِ خانوادهها بودند که هرازگاهی قبر دو عزیزشان را مرتب میکردند، اما فایدهای نداشت چون یا نگهبانها اجازه نمیدادند یا اینکه دلهدزدها و معتادهای کارتنخواب به سنگ مزار آسیب میرساندند.
در طول این سالها همه مسئولان مربوط فقط وعده وعید دادند و به بهانه نبود بودجه و... دست به این دو مزار نزدند تا اینکه خبر آمد قرار است احداث در میدان نمایشگاه یک تقاطع چهارسطحی احداث شود. آنهایی که میدانستند اینجا مزار سه شهید است برایشان سؤال بود که حالا قرار است چه بر سر این 3نفر بیاید؟ یعنی قرار است شهرداری لودر بیندازد و قبر 3شهید دفاع مقدس را آسفالت کند؟ شهردار مشهد اما در مراسم کلنگزنی تقاطع چهارسطحی آزادگان خیالِ خانواده شهید اشرفی و میرانیان راحت کرد که قرار نیست هیچ اتفاق ناخوشایندی برای مزار عزیزانشان بیفتد، بلکه بعد از سی و چند سال بیتوجهی قرار است در یکی از جزیرههای میانی این تقاطع، زیارتگاهی برای این 3شهید ساخته شود.