امیر الهامی سال1358 در شهرستان فردوس و در خانوادهای ادبپرور و ادبدوست به دنیا میآید، پدربزرگ پدریاش، «محمد الهامی» از شاهنامهخوانهای بزرگ و قدیمی شهرستان فردوس بود و او از همان دوران کودکی با نشستن برپای نقالیها و شاهنامهخوانیهای پدربزرگ با فردوسی و ادبیات حماسی آشنا میشود. امیر الهامی دارای مدرک دکتری از دانشگاه فردوسی مشهد است و تاکنون دهها مقاله و کتب ادبی را به رشته تحریر درآورده است که از میان آن ها می توان به «از سور تا سبزه»، «با کلیله و دمنه پشت چراغ قرمز» و «تاثیرگذاری مثنویهای عطار بر غزلیات حافظ» اشاره کرد. او در سال های اخیر در همکاری با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران برنامه های ادبی متنوعی را تولید و مجری گری کرده است. شنیدن صدای او در سحرهای ماه رمضان در برنامه «قرار بیقراران»، برنامه ادبی «چکامه» در شبکهیک و جامجم، برنامه ادبی «ساعت 25» از شبکه تهران، برنامه «ایرانی سلام» از شبکه جامجم و... از جمله فعالیتهای او در رادیو و تلویزیون ایران است.
خانواده دکتر حسنی از نسل اول افرادی هستند که به قاسمآباد آمدند. خانه به نسبت بزرگشان در حاشیه بولوار فلاحی، نبش کوچهای است که بهنام هممحلهای شهیدشان، شهید گلابچی، نامگذاری شده است. دکتر ماجرای این خانه و اینکه اصلا چطور شد ساکن قاسمآباد شدند را اینطور برایم تعریف کرد: «سالهای ۶۴ و ۶۵ پولی را در بانک مسکن و زمین شهری گذاشته بودم که قرار بود خانههایی در بولوار وکیلآباد به ما بدهند. به جنگ رفتم و وقتی برگشتم، خانهها را تقسیم کرده بودند، خانه من را هم به دیگران داده بودند!
7 سال اول زندگی نه تنها همه توانشان را روی کارشان می گذارند بلکه توی محیط کارشان زندگی هم می کنند. نه از جهیزیه چیدن خبری بوده و نه از چشم و هم چشمی های مرسوم. مهمان که برایشان می آمد، او را روی پشت بام می بردند و چادر می زدند. بعدها که شرکت حیاط دار شد از فضای حیاط هم برای مهمانداری استفاده می کردند و به رؤیایشان که زندگی در سفر بود فکر می کردند.
پیچ و خم زندگی انسیه و مهدی به همین جاها ختم نمی شود. فقط یک قدم تا رسیدن به آرزویشان مانده بوده که سرطان مثل یک بمب روی سرشان آوار می سازد، ولی باز هم کارشان جنگیدن بوده است و تسلیم نشدن.
دو ویژگی مورد اشاره در شخصیت سردار سلیمانی سبب میشود که ایشان تعلق خاطری به هیچ جریانی نداشته باشد از طرفی مطیع رهبری معظم انقلاب است و از طرفی هم در کنار مردم ایستاده این موضوع است که ایشان را از جریانات سیاسی دور میکند و بر محبوبیتش میافزاید.توجه به جوانان در عرصههای مختلف از جمله در میدان نبرد با داعش یکی از این رفتارهای خاص ایشان بود، دیگر ویژگی کاریای که باید به آن اشاره کنیم عدالتمداری و ظلمستیزی این شهید بود که شاخصه آن حمایت از فلسطین و سایر مظلومان کشورهای منطقه است.
الهه قاسمینژاد، متولد سال ۱۳۶۶، اهل شیروان و کارشناس رشته بیهوشی بوده و از دوره دبیرستان به همراه خواهر دوقلویش (الهام قاسمینژاد) با جشنواره خوارزمی و بحث اختراعات آشنا شده است. وی از سال ۱۳۸۶ بهطور رسمی عضو کانون مخترعان ایران است که دفتر آن در محله وکیلآباد واقع شده است. الهه قاسمینژاد تاکنون سه اختراع ثبتشده دارد، مدال نقره مسابقات بینالمللی اختراعات سال ۲۰۱۱ لهستان را از آن خود کرده و یکبار هم بهعنوان جوان برتر استان خراسان رضوی برگزیده شده است.
فاطمه رشیدی یکی از پژوهشگر ان جوان و دانشآموزان برتر منطقه آموزش و پرورش تبادکان است. او که همواره از علم و تجربه در راه رسیدن به دستاوردهای علمی و پژوهشی خود استفاده کرده به عنوان یک دانشآموز خلاق و خوشفکر بهدنبال شناخت پدیدههای زمینشناسی و دانستن علم نجوم است و با کسب رتبه برتر مسابقات زمینشناسان ایران، آینده روشنی را پیش رو دارد.
استاد احمد مهدوی دامغانی در ۱۳ شهریور ۱۳۰۵ مشهد متولد شد. علوم متداول قدیم و جدید را دراین شهر فراگرفت و سپس به تهران رفت. او در سال ۱۳۲۷در دانشکدهٔ معقول و منقول (الهیات) دانشگاه تهران و در سال ۱۳۳۳ در رشتهٔ ادبیات فارسی دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران پذیرفته شد. دامغانی در سال ۱۳۴۲ دکتری زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران گرفت. او سپس به عنوان استاد دانشگاه تهران به تدریس در دانشکدههای ادبیات و الهیات دانشگاه تهران پرداخت.از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۴ در دانشگاه مادرید ادبیات عرب و فارسی و فقه اسلامی را تدریس کرد. مهدوی دامغانی چندین سال سردفتر اسناد رسمی در تهران و از سال ۱۳۵۴ رئیس کانون سردفتران اسناد رسمی بود. احمد مهدوی دامغانی از سال ۱۳۶۶ مقیم آمریکا و در دانشگاه هاروارد و دانشگاه پنسیلوانیا مشغول به تدریس در مقطع دکترا و پسا دکترا بود. پرچمدار شکوه ادب پارسی 27 خرداد 1401 در فیلادلفیا، آمریکا چشم از جهان فرو بست.