فاطمه رشیدی یکی از پژوهشگر ان جوان و دانشآموزان برتر منطقه آموزش و پرورش تبادکان است. او که همواره از علم و تجربه در راه رسیدن به دستاوردهای علمی و پژوهشی خود استفاده کرده به عنوان یک دانشآموز خلاق و خوشفکر بهدنبال شناخت پدیدههای زمینشناسی و دانستن علم نجوم است و با کسب رتبه برتر مسابقات زمینشناسان ایران، آینده روشنی را پیش رو دارد.
استاد احمد مهدوی دامغانی در ۱۳ شهریور ۱۳۰۵ مشهد متولد شد. علوم متداول قدیم و جدید را دراین شهر فراگرفت و سپس به تهران رفت. او در سال ۱۳۲۷در دانشکدهٔ معقول و منقول (الهیات) دانشگاه تهران و در سال ۱۳۳۳ در رشتهٔ ادبیات فارسی دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران پذیرفته شد. دامغانی در سال ۱۳۴۲ دکتری زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران گرفت. او سپس به عنوان استاد دانشگاه تهران به تدریس در دانشکدههای ادبیات و الهیات دانشگاه تهران پرداخت.از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۴ در دانشگاه مادرید ادبیات عرب و فارسی و فقه اسلامی را تدریس کرد. مهدوی دامغانی چندین سال سردفتر اسناد رسمی در تهران و از سال ۱۳۵۴ رئیس کانون سردفتران اسناد رسمی بود. احمد مهدوی دامغانی از سال ۱۳۶۶ مقیم آمریکا و در دانشگاه هاروارد و دانشگاه پنسیلوانیا مشغول به تدریس در مقطع دکترا و پسا دکترا بود. پرچمدار شکوه ادب پارسی 27 خرداد 1401 در فیلادلفیا، آمریکا چشم از جهان فرو بست.
«سلام بر ایران. سلام بر ملت ایران. سلام بر خراسان. سلام بر شاه خراسان.» این سخنان دکتر احمد مهدوی دامغانی با چشمانی گریان پس از سالها دوری از وطن برای نخستین بار از رسانه ملی پخش شد. او با دلی سوزان و اشکی جاری عمق حزن خود را به زبان آورد. ارادت زایدالوصفش به امام رضا(ع) در همان سلام نخست بهوضوح دیده میشد. هماو که در نامههایش به دوستان مشهدی همواره از آنها زیارت نیابتی بارگاه حضرت رضا(ع) را با اخلاصی کمنظیر درخواست میکرد.
دکتر احمد مهدوی دامغانی، اسلامشناس و ادیب مشهدی، ستارهای درخشان در آسمان علم و ادب خراسان به شمار میرفت که در 27 خرداد 1401 در فیلادلفیا، آمریکا چشم از جهان فرو بست.
وقتی دانشگاه تهران اعلان کرده بود که دبیری برای تدریس ادبیات عرب لازم دارد و برای داوطلبان امتحان برگزار میکند، من و دکتر شهیدی و دکتر مهدوی دامغانی که از همه داوطلبان شاخصتر بودیم از دکتر علیاکبر سیاسی، رئیس دانشکده، خواستیم که امتحان را لغو کند و از آقای بدیع الزمانی رسما برای تدریس دعوت به عمل آورد. مرحوم همایی گریه میکرد و میگفت: کاش در زمان ما هم جوانمردانی مثل شما بودند که حق استادی را رعایت میکردند.
انتشار خبر اهدای فسیل آمونیت 180 میلیون ساله، ما را به یاد فسیلی مهجور در میان سنگ فرش های آرامگاه فردوسی انداخت؛ فسیلی که در دهه70 همراه با بسیاری از سنگ های کف رودخانه دره کارده به آرامگاه فردوسی منتقل شد و از همان زمان به عنوان سنگ فرش در سمت چپ استخر معروف به «سی فواره» جا خوش کرد و حدود سه سال پیش، از سوی یکی از راهنمایان گردشگری خراسان شناسایی شد.
معماران عصر نادری، مکانی، پشت ایوان عباسی را برای احداث دومین گلدسته انتخاب می کنند که ظاهرا تقارنی با محل گلدسته اول نسبت به گنبد نداشته است، اما پس از آنکه گلدسته جدید احداث می شود، دست کم از جبهه جنوب شرقی حرم (خیابانامام رضایفعلی) چنین به نظر می رسیده است که دو گلدسته قدیم و جدید کاملا در دو طرف گنبد طلا قرار دارند.
کسانی که هر روز زمان زیادی از وقتشان را در فضای مجازی می گذرانند و کلیپ های با کپشن (زیرنویس) «کلیپ سمی» یا «هیولاهای دهه هشتادی و نودی» را می بینند دو دسته اند.