امیر الهامی، پژوهشگر، مدرس ادبیات فارسی دانشگاه و مجری برنامههای ادبی عرفانی صدا و سیمای در دو سه سال اخیر در مدارس بولوار شاهنامه حضور دارد و سعی میکند تا قابلیتهای زبان فارسی را به دانشآموزان حاشیه شهر که در همسایگی فردوسی بزرگ سکونت دارند، بشناساند.
الهامی سال1358 در شهرستان فردوس و در خانوادهای ادبپرور و ادبدوست به دنیا میآید و از همان دوران کودکی به ادبیات، شعر و زبان فارسی علاقهمند میشود. او میگوید: پدربزرگ پدری من، محمد الهامی از شاهنامهخوانهای بزرگ و قدیمی شهرستان فردوس بود و من از همان دوران کودکی با نشستن برپای نقالیها و شاهنامهخوانیهای پدربزرگ با فردوسی و ادبیات حماسی آشنا شدم و از همان زمان به این پیشینه تاریخی و ملی خویش بالیده و به آن افتخار میکنم.
در کنار پدربزرگ پدری، پدربزرگ مادری من، غلامحسین سعیدی از شاعران برجسته و معروف مشهد بوده و زندگی خود را وقف شعر و ادبیات فارسی کرده بود. منزل وی به پاتوق شعرای بزرگ و قدیمی مشهد بدل شده و شبی نبود که در منزل غلامحسین سعیدی بساط شب شعر و شاعری برپا نباشد.
من نیز در این رفتوآمدها با بزرگانی چون مرحوم دانش سخنور آشنا شدم و از این جلسات و انجمنهای شاعرانه بهره فراوانی بردم. در کنار پدربزرگ پدری و مادری من، پدرم، حسین الهامی نیز از استادان ادبیات و مدرس شعر و زبان فارسی در دبیرستانهای مشهد بود و عشق و علاقه فراوانی به ادبیات، مطالعه اشعار و کتابهای ادبی داشت.
من نیز که در آن دوران، کودکی چهار یا پنجساله بودم با گوش دادن به اشعار آهنگین و کلاسیک زبان فارسی با وجودی که سواد خواندن و نوشتن نداشتم، از این اشعار لذت میبردم. با چنین پیشینه ادبی و خانواده ادبپروری قبل از ورود به مدرسه و خواندن درس و مشق، علاقه وافری به ادبیات فارسی و شعر پیدا کردم و در طول دوران تحصیل نیز با راهنمایی و کمک استادانی چون سرکار خانم شهلایی در دبستان، استاد سیدین در دوران راهنمایی و استادان بزرگوار فیروزیان و سرگلزایی در دوره متوسطه قرابت و علاقه من به ادبیات فارسی بیشتر و بیشتر شد.
الهامی بعد از گرفتن دیپلم ریاضی و با وجود قبولی در رشته عمران به دلیل علاقه به زبان و ادبیات فارسی، تحصیل در رشته عمران را رها کرده و به تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی گرایش مییابد.
او میگوید: بعد از یک سال دوباره در کنکور ادبیات و علوم انسانی شرکت کردم و اینبار در رشته مورد علاقه خود یعنی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان پذیرفته شدم و برای ادامه تحصیل راهی دیار نصف جهان شدم. حضور در شهر اصفهان و تحصیل در دانشگاه مجالی شد تا در شب شعر و جلسات شاعران اصفهان شرکت کنم و ذوق و استعداد خود را در زمینه شعر فارسی به بوته آزمایش بگذارم.
بعد از مدتی متوجه شدم اشعاری که سرودهام وزن و قافیه کافی و پختگی لازم را ندارد، این شد که اشعارم بیشتر دلی است و هیچگاه در زمینه انتشار آنها تلاش نکردهام. بعد از گرفتن مدرک لیسانس برای تحصیل در مقطع کارشناسیارشد تلاش کردم و با توجه به رتبه خوبی که داشتم در پژوهشگاه علوم انسانی تهران پذیرفته شدم، در دوره کارشناسیارشد همانند دوره کارشناسی بیشتر وقت من به تحقیق و ارائه مقالات و پژوهشهای علمی و ادبی میگذشت، بهطوری که بیشتر شهرتی که در آینده نصیب من شد، بر پایه مقالات و پژوهشهایی است که بهطور فردی و گروهی تهیه شده است.
دوره کارشناسیارشد نیز بهسرعت سپری شد و من با نمرات و رتبه بالا و با عنوان پایاننامه «تأثیر مثنویهای شیخ فریدالدین عطار نیشابوری بر حافظ شیرازی» موفق به کسب مدرک کارشناسیارشد زبان و ادبیات فارسی شدم.
حب ادبیات و تحصیل و تحقیق در این رشته برای من تمامی نداشت، از این رو بعد از دریافت مدرک کارشناسیارشد، بلافاصله در مقطع دکتری رشته ادبیات در دانشگاه فردوسی مشغول به تحصیل شدم و از حضور استادانی چون مرحوم دکتر وحیدیان، دکتر ناصح و دکتر اشرفزاده بهرهمند شدم و سرانجام با دریافت مدرک دکتری از دانشگاه فردوسی مشهد فارغالتحصیل شدم.
استاد دانشگاه فردوسی که سابقه سالها معلمی و استادی زبان و ادبیات فارسی را دارد، مقالات پژوهشی بسیاری را در حوزه زبان و ادبیات فارسی نوشته است.
الهامی میگوید: یکی از کاربردهای اصلی ادبیات، انتقال مفاهیم و هویت ملی از طریق اشعار و کتب منثور نوشته شده توسط نویسندگان و شاعران گذشته است که در واقع بسیاری از این آداب و رسوم و جشنها از طریق متون کهن فارسی به دست ما رسیده است و ما با استخراج این مفاهیم به زنده نگهداشتن زبان فارسی کمک کردهایم.
تحقیق و پژوهش این معانی و آثار یکی از موارد مورد علاقه من در دوران مختلف تحصیل و تدریس بوده است، همانطور که گفتم ذوق و استعداد من در زمینه نوشتن و تحقیق متون ادبی بسیار بهتر و بیشتر از ذوق شاعری بود، به همین دلیل خیلی زود و در دوره متوسطه(سال سوم دبیرستان) برای اولین بار مقالهای پژوهشی در زمینه آرایههای ادبی نوشتهام و برای برطرفکردن نواقص و نکات ظریف ادبی آن بارها و بارها با مرحوم دکتر تقی وحیدیان کامیار، استاد دانشکده ادبیات مشهد کمک خواستم و ایشان با سعه صدر و حوصله فراوان هربار مزاحمتهای من را با نکات علمی و آموزههای ادبی مفید پاسخ میدادند.
بعد از حضور در دانشگاه مقالات علمی و ادبی من رنگ و بوی تازهتر، حرفهایتر و پختهتری به خود گرفت و در گام اول پژوهشهایی را در زمینه برخی آداب و رسوم کهن ایرانیان و اشعار فارسی مربوط به آنها از جمله نوروز، یلدا، جشنها و مراسم موجود در ادبیات کهن را بازخوانی و بازنویسی کردهام.
از جمله این آثار پژوهشی میتوان به مقاله «طلایه نوروز و نوبهار، چهارشنبه سوری و ریشههای فرهنگی آن در ایران» که درباره چهارشنبهسوری است اشاره کرد. در این مقاله از طریق مطالعه آثار کهن ملی و حماسی به پیشزمینههای تاریخی و اساطیری به وجودآمدن نوروز و چهارشنبهسوری اشاره شده و درباره مواردی همچون علل نامگذاری چهارشنبه سوری و اینکه چرا سهشنبهسوری یا دوشنبهسوری شکل نگرفته است، تحقیق و تفحص شده است.
همچنین در دوران دانشجویی و روزگار پسادانشجویی مقالات متعددی بهطور فردی و گروهی نوشته شده که در این میان «کلیدی برای مردم ایران زمین»، «تأثیر جهانبینی ابوذر بوژگانی بر جریان فکری ادبیات عرفانی بعد از خود»، «ادب و احترام در هنجارهای رفتاری پهلوانان جوان شاهنامه در مواجهه با والدین»، «بنمایههای صلحباوری در شاهنامه فردوسی با تکیه بر داستان ایرج»، «بررسی تطبیقی مکتب دادائیسم و جریان تزریق»، «تعابیر شاعرانه معشوق در شعر رهیمعیری»، «بررسی زاویه دید در رمان گردان قاطرچیها» و... جزو مقالات نمونه در همایشهای داخلی و بینالمللی گوناگون مانند سومین همایش شرقشناسی، میراث مشترک زبان، ادبیات و فرهنگ فارسی و عربی در حوزه خلیج فارس، صلح و دیپلماسی فرهنگی، ادبیات فارسی معاصر و دیگر همایشهای مربوط به زبان و ادبیات فارسی مطرح و تشویق شده است.
در نگارش این مقالات نویسندگانی ماهر و زبردست که هرکدام در رشته زبان و ادبیات فارسی جزو استادان باسواد و صاحب سبک در عرصه نویسندگی بهحساب میآیند همچون محدثهالسادات رضایی کلاته میرحسین، علیرضا عابدیان و رضا بهرامی تربتی من را همراهی کردند.
همچنین بازنویس متون کهنه در کتب «از سور تا سبزه»، «با کلیله و دمنه پشت چراغ قرمز» و «تاثیرگذاری مثنویهای عطار بر غزلیات حافظ» از دیگر آثار من است که به همت سازمان فرهنگی شهرداری تهران منتشر شدهاست. به غیر از این مقالات و کتب ادبی، چندین سری کتب درسی در قالب مجموعه «پرسشهای چهارگزینهای»، «درسنامه ادبیات فارسی» و «فیلمهایی با محتوای آموزشی» از دیگر فعالیتهای من در حوزه تدریس و تألیف کتابهای ادبی است.
کتب «از سور تا سبزه»، «با کلیله و دمنه پشت چراغ قرمز» و «تاثیرگذاری مثنویهای عطار بر غزلیات حافظ» از جمله آثار ادبی امیر الهامی است
نویسنده کتاب «با کلیله و دمنه پشت چراغ قرمز» علاوهبر نویسندگی کتاب و مقالات متعدد ادبی و فرهنگی، دستی بر هنر مجریگری، اجرای برنامههای مستند و برنامههای آموزشی دارد.
امیر الهامی با بیان این مطلب افزود: من در سالهای اخیر با تولید برنامههای متنوع آموزشی، ادبی و مستند با شبکههای مختلف تلویزیونی از جمله شبکه خراسان رضوی، شبکه تهران، شبکه بینالمللی جام جم، شبکهیک و... همکاری داشتهام.
شنیدن صدای او در سحرهای ماه رمضان در برنامه «قرار بیقراران» و شرح دعای44 صحیفه و روایات داستانهای عرفانی عطار نیشابوری، برنامه ادبی «چکامه» در شبکهیک و جامجم، برنامه ادبی «ساعت 25» از شبکه تهران، برنامه «ایرانی سلام» از شبکه جامجم، جنگ فرهنگی «روز ششم» از شبکهیک و... از جمله فعالیتهای من در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است.
برنامه «قرار بیقراران»، برنامه ادبی «چکامه» در شبکهیک و جامجم، برنامه ادبی «ساعت 25» از شبکه تهران، برنامه «ایرانی سلام» از شبکه جامجم از جمله فعالیتهای الهامی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است
مجری برنامه «ایرانی سلام» و «ساعت25» زبان شعر را بهترین قالب برای حفظ، پویایی و رواج زبان و ادبیات فارسی دانسته و شاعران را بانیان و حافظان زبان شیرین پارسی قلمداد میکند.
امیر الهامی با تأکید بر این موضوع میگوید: به طور کلی در سالهای ابتدایی به وجودآمدن زبان وادبیات فارسی (دری)، اولین کسانی که باعث رواج این زبان و ادبیات شدهاند، شاعران بودند، شاعرانی که با سرودن اشعار مداحی در اوصاف پادشاهان و بزرگان مملکت، با ظرافتی هنرمندانه به رواج و گسترش زبان و ادبیات فارسی در بین عامه مردم تأثیر بسیاری داشتند.
بهطوری که در دورههای بعد در مکتبخانهها و بعدها در مدارس با خواندن همین متون شعری شاعرانی مانند فردوسی، سنایی، ناصرخسرو، سعدی، حافظ و... زبان آنان در شعر به عنوان معیار زبان فارسی در نظر گرفته میشد و چون اغلب شاعران در دورههای مختلف زبان فارسی افراد باسواد و پایبند به معیارهای زبان و نکات دستوری و صرفونحوی آن بودند، زبان فارسی به پویایی و سرزندگی خود ادامه داد.
البته در برخی دورهها شاعران بیسواد و از بین عموم مردم ظهور کردهاند که این افراد به دلیل همان کممایگی در زبان شعر خیلی زود به حاشیه کشانده شده و حتی نام و اشعار آنها نیز به فراموشی سپرده شده است. خدمت دیگر شعر شاعران به زبان فارسی، انتقال مفاهیم هویتی، ملی و مذهبی بوده است، بسیاری از اطلاعاتی را که ما امروز از جشنها، عقاید، تاریخ، علوم و فنون مختلف در اختیار داریم به صورت شعر بوده است و اگر انتقال آنها بدین شکل صورت نمیگرفت، بیم فراموشی و نابودی این اطلاعات حیاتی و ناب وجود داشت.
علاوه بر این بسیاری از تکیهکلامها، ضربالمثلها(تو مو میبینی و من پیچش مو، تو ابرو و من اشارتهای ابرو) و جملات قصاری که ما در محاورات و گفتوگوهای عادی و روزمره خود به کار میبریم و زبان ما را شکیلتر و فاخرتر میکند، از طریق شاعران و اشعار آنها به دست ما رسیده است.
مدرس دروس ادبی در فیلمهای آموزشی تعدد لهجهها در زبانهای مختلف را زیبا و مفید دانسته و این لهجهها را نشانی از اصالت، پویایی و قدمت زبان فارسی قلمداد میکند.
وی با اشاره به زیبایی لهجههای زبان فارسی میگوید: زبان فارسی دارای لهجههای مختلفی مانند لهجه مشهدی، یزدی، اصفهانی، شیرازی و... است، وجود چنین لهجههایی نشانه دیرپایی و قدمت زبان فارسی است، با مطالعه بر روی لهجههای مختلف میتوان سیر تاریخی و دستوری زبان و ادبیات فارسی را دنبال کرد.
گاهی اوقات شاعران با لهجه شهرهای خود اشعار زیبایی را سرودهاند که از جمله این شاعران میتوان به عماد خراسانی اشاره کرد که با لهجه مشهدی شعر زیبای «یرگه کار مو و تو دره بالا میگیره، کمکمک عشقت دره تو دلم جا میگیره» را سروده است یا جلال مهرپویان با لهجه اصفهانی خود میگوید: «راستی، راست نبودی و دروغی بودی، بهر ما عشق که نه، کشکی و دوغی بودی».
همچنین فریدون داوری شاعر، نویسنده و محقق که یکی از شعرای بزرگ لر زبان است با لهجه زیبای لری میگوید: «گلیم جون مو تمدار دیم، وجودم نقطه پرگار دیم». بسیار هستند شاعرانی با لهجههای زیبا که شاهکاری جاودان خلق کردهاند.
سردبیر و نویسنده رادیو پیام معتقد است متون ادبی قدیم کشور بهوسیله پیوند مذهب و زبان توانسته است، فرهنگ غنی کشور را از هجوم جملات بیگانگان در طول تاریخ حفظ کند.
الهامی دراینباره میگوید: فرهنگ جامعه در پناه دو خیمه زبان و مذهب حفاظت میشود، زیرا به وسیله زبان پیوندهای عاطفی بین انسانها برقرار میشود و براساس آموزههای اخلاقی و دینی شکل و قدرت بهتری میگیرد.
وی با اشاره به عظمت شاهنامه فردوسی و نقش بیبدیع این اثر در حفظ زبان فارسی مردم ایران زمین خاطرنشان کرد: به وسیله تاریخ بیهقی و شاهنامه فردوسی فرهنگ عوام و خواص جامعه در دوران گذشته به زیبایی هدایت شده که این موضوع باید الگویی برای مردمان امروز باشد تا راه را گم نکنند.
مجری برنامه چکامه در شبکه یک و جام جم تصریح کرد: ترویج فتوت و جوانمردی و ناجوانمردی و نیرنگ را فردوسی بزرگ بهوسیله بازی با کلمات آنچنان پرقدرت و زیبا معرفی میکند که فقط همین یک نمونه اثر ادبی قادر است به زیبایی ایران و ایرانی را به نسل قرن21 معرفی کند تا مستکبران قرن حساب کار خود را کرده و بدانند فکر حمله به این کشور و غارت فرهنگ و تمدن ایرانیان امری محال است. یکی از اساسیترین راههای درمان معضلات اخلاقی و اجتماعی که امروز جامعه ایرانی درگیر آن است بهدلیل دوری از مطالعه و مأنوس نبودن با این غنای ادبی است که سطر به سطر و واژه به واژه آن عشق، محبت، معنویت و اخلاق را بر قلوب انسانها مینشاند.
ترویج فتوت و جوانمردی و ناجوانمردی و نیرنگ را فردوسی بزرگ بهوسیله بازی با کلمات آنچنان پرقدرت و زیبا معرفی میکند که فقط همین یک نمونه اثر ادبی قادر است به زیبایی ایران و ایرانی را به نسل قرن21 معرفی کند
آموزش و پرورش نقش بسیار مهمی در آموزش زبان فارسی به نسل کودک امروز که پدران و مادران فردا هستند دارد، اما این نقش تاکنون عملکرد موفقی نداشتهاست.
الهامی با تأیید این مطلب میگوید: در ابتدا ماجرای غمانگیزی را که با چشمان خودم دیدم برایتان بازگو میکنم. در مراسم جشنی که به مناسبت فارغالتحصیلی دانشآموزان در یکی از آموزشگاهها برگزار شده بود، یکی از دانشآموزان متن شعر فارسی را که تهیه کردهبود، با زبان کرهای خواند، معلمان و مسئولان حاضر در جلسه نیز بدون هیچ اعتراضی این دانشآموز را تشویق کردند.
خواندن متنی فارسی به زبان کرهای نشانه این است که ما معلمان ادبیات بهطور ویژه و مسئولان آموزش وپرورش در استان و حتی کشور وظیفه خودمان را به نحوی که شایسته و واجب بوده است انجام ندادهایم، زبان فارسی یکی از گستردهترین و پرقابلیتترین زبانهای دنیاست، ما با اضافه کردن یک پسوند یا پیشوند میتوانیم بیش از صدکلمه با معنا و مفهوم جدید بسازیم.
برخی از زبانها مانند زبان عربی فقط عملکرد اشتقاقی و برخی زبانها مثل زبان انگلیسی قابلیت ترکیبی دارند، اما زبان فارسی هم قابلیت ترکیبی و هم قابلیت اشتقاقی دارد و به همین دلیل کاربریهای دستوری و نگارشی فراوان و گستردهای را پیدا کرده که در کمتر زبان زندهای پیدا میشود، با این کارایی زبانی، مشخص است که کمبود و نقص از زبان فارسی نیست و این کمبود از خود ماست که نتوانستهایم قابلیتهای زبان را برای نسل دانشآموز خود بیان کنیم.
در داخل همین آموزش و پرورش ما بسیاری از معلمان دلسوز ادبیات را داریم که قلبشان با عشق به ادبیات و زبان فارسی میتپد، ما باید ازظرفیتها و سابقه این معلمها استفاده کنیم و با معرفی شاعران و ادبای بزرگ زبان فارسی، دلیل به وجود آمدن این آثار را توضیح دهیم.
به طور قطع وقتی دانشآموزی داستان زمانهای را که فردوسی در آن زندگی کردهاست بداند و با خدمات بزرگ او به زبان و ادب فارسی آشنا شود، به شاهنامه و فردوسی علاقهمند خواهد شد و ازخواندن شاهنامه لذت هم خواهد برد، به عنوان یک معلم کوچک از مسئولان آموزش و پرورش میخواهم برای حفظ این میراث هزارساله هرکاری که میتوانند انجام بدهند.
یکی از موارد درآمدزایی جدید درحوزه گردشگری و جذب گردشگر، گردشگری فرهنگی و ادبی است که متأسفانه با وجود ظرفیت ادبی و فرهنگی بالای مشهد فعالیت چندانی در این حوزه انجام نشده است
یکی از موارد درآمدزایی جدید درحوزه گردشگری و جذب گردشگر، گردشگری فرهنگی و ادبی است که متأسفانه با وجود ظرفیت ادبی و فرهنگی بالای مشهد فعالیت چندانی در این حوزه انجام نشده است.
امیر الهامی با تأکید براین موضوع میگوید: گردشگری فرهنگی و ادبی سالهاست که مورد توجه کشورهای اروپایی است، در این کشورها با فراهمکردن امکانات گردشگری و تفریحی در اطراف آرامگاه هنرمندان، شاعران و موسیقیدانان مشهور، موجبات استقبال و دیدار از این مکانهای فرهنگی و ادبی را فراهم کرده و از قبل آن درآمدهای هنگفتی کسب میکنند.
متأسفانه با وجود ظرفیتهای ادبی و فرهنگی زیادی که در شهر مشهد و شهر تاریخی توس فراهم است، تاکنون به هیچ وجه شرایط بازدید گردشگر و اهیمت به مقوله گردشگر فراهم نشده است، البته به همت مدیران شهری و دکتر یاحقی و دکتر قیامتی که از بزرگان ادب و شاهنامهپژوهان بنام ایران به شمار میآیند، «کمیته نجات توس» تشکیل شده و اجرای پروژه جلوخان آرامگاه فردوسی از جمله فعالیتهایی است که در دو سال اخیر انجام شده و به جذب گردشگر کمک خواهد کرد.
احیای دیوار تاریخی شهر توس، احیای برخی آثار تاریخی مانند خانه اربابی در روستای چهاربرج، سر و سامان دادن به اطراف کشفرود و اجرای پروژه پردیس، در کنار خدماتی مانند تسهیل رفت و آمد از طریق مترو، افزایش خط اتوبوس و تاکسی، احداث هتل، رستوران و پارک و بوستانهای متنوع و جذاب از دیگر فرآیندهایی است که مدیریت شهری با حمایت ارگانهای اجرایی ذیربط برای احیای شهر توس، باید انجام دهند.
استاد دانشگاه فردوسی در دوران جوانی و حضور در دانشگاه اصفهان، مدتی را به عنوان بازیکن در تیم فوتبال ذوب آهن اصفهان حضور داشته است.
او میگوید: در زمان تحصیل در دانشگاه اصفهان، از طریق یکی از دوستان اصفهانی به باشگاه فوتبال ذوب آهن اصفهان راه پیدا کردم و مدتی را به عنوان بازیکن در این تیم بازی میکردم، البته چون در آن زمان دانشجو بودم و بیشتر وقتم صرف تحصیل می شد، حضورم در تیم ذوب آهن با تأخیر انجام میشد، اما چون بازیکن فعال و گلزنی بودم مربی تیم چشمپوشی میکرد.
یکمرتبه که تأخیر و غیبتم در سر تمرینات تیم بیش از اندازه طول کشید، برای اینکه مورد مؤاخذه قرار نگیرم، شعر مدحی را که خودم سروده بودم برای سرمربی تیم خواندم، او نیز تأخیرم را نادیده گرفت اما به من گفت: «تو که به این خوبی شعر میگویی با این روحیه لطیفت به درد بازی خشن و پر از زد و خورد فوتبال نمیخوری.» باوجوداین تا پایان تحصیلات لیسانس که در دانشگاه اصفهان بودم، در تیم ذوب آهن نیز حضور داشتم و حتی در بازیهای این تیم با تیمهای دیگر شرکت میکردم.
بعد از گذشت مدتی حتی به ورزش فوتبال نیز علاقه پیدا کرده بودم، سرمربی تیم ذوب آهن از من خواست که فوتبال حرفهای را با همین تیم ادامه بدهم، اما عشق من به ادبیات خیلی بیشتر از عشق به فوتبال و شهرت آن بود، به همین دلیل بعد از گرفتن لیسانس و بازگشت به مشهد فوتبال حرفهای را کنار گذاشتم و تمام وقتم را صرف ادبیات کردم.