بالغبر ۱۵۰نوع بازی سنتی در ایران وجود داشته که بهمرور زمان و با تغییر شیوههای زندگی، از میان رفته است. یکی از همین بازی ها بازی «توپ و چوب» یا «زنجیر پله» است که ساکنان محله ثامن، هر روز بعدازظهر انجام میدهند.
در زنگ ورزش بود دبیرستان دخترانه نجمه صدری خبری از والیبال، بسکتبال، بدمینتون نیست و جایش را بازی های بومی و محلی مانند «هفتسنگ»، «زو»، «وسطی»، «شیطونفرشته» و «یکقل دوقل» داده است.
رضا وقاری شورجه خوره بازی های کامپیوتری است. به قول خودش تنها کسی که گرد پایش میرسد برادرش حسین است. این دو برادر بیشتر از ۱۲۰ کنسول بازی در خانه دارند، از اتاری و میکرو تا انواع پلی استیشن!
تیم فوتبال«گلچهره» تازه در محله شکل گرفته بود و محمود وظیفهدوست و هممحلیهایش آرزوی یک مسابقه جدی با محلات دیگر را داشتند. تابستان۱۳۵۵ آرزویشان به بار نشست اما پایشان به توپ و میدان نرسیده مسابقه به پایان رسید!
خاطرات کودکی فهیمه رحمانی به دورهمیهای خانوادگی و بازی های گروهی میرسد. بزرگتر که میشود، علاقهاش به بازی های بومی و محلی بیشتر میشود تا به ایده اختراع یک بازی فکری برسد.
چند گروهند؛ عدهای که از همه پیرترند و سنشان به ۸۰ پهلو میزند گوشهای نشستهاند، تماشاگرند و به اصطلاح خودشان، بازنشسته تیله بازی . مهم ۶۰سالهها هستند که گرد و خاک میکنند.
محمدحسن وزیریفرد میگوید: هدف اصلی ما از برگزاری مسابقه نوجوانان برتر، همکاری، همافزایی و برقراری ارتباط بین مساجد بود. میخواستیم نوجوانان ازطریق برنامههای فرهنگی به مساجد و هیئتها جذب شوند.