میراث فرهنگی - صفحه 11

تلفیقی از هنر
«قوی‌فکر» جوان خوش‌سلیقه‌‌ای است که علاقه زیادی به حوزه صنایع دستی دارد، به همین دلیل هم تصمیم می‌گیرد با برپایی مغازه‌ای در بولوار مدرس ابتدا صنایع دستی مشهد و سپس صنایع دستی شهرهای مختلف کشور را برای علاقه‌مندان به این حوزه عرضه کند. کم‌کم کسب‌وکارش رونق می‌گیرد و تنوع صنایع دستی‌ای که در بازار ارائه می‌دهد، بیشتر می‌شود. اکنون 20سال از ورود او به این شغل می‌گذرد و خوش‌ذوقی او در انتخاب این هنر نه‌تنها باعث شده است مشتریان خاص خودش را داشته باشد
جانمایی مجسمه‌های وثوق از شمال تا جنوب
امیرمهدی وثوق از سال 1374 وارد عرصه مجسمه‌سازی شده‌ است و در این سال‌ها بیشتر از 50اثر هنری و تجسمی در شهرهای مختلف ایران از خودش به یادگار گذاشته ‌است. سال98 نیز عنوان منتخب نخستین سمپوزیوم پرتره مفاخر و شهدا در مشهد را به دست می‌آورد. وثوق که عضو درجه یک انجمن هنرهای تجسمی استان خراسان هم هست، تاکنون مجسمه‌های متعددی را طراحی و اجرا کرده که از میان آن‌ها 20مورد در فضای شهری مشهد نصب شده‌اند.
سرنوشت تلخ خانه تاریخی «محمدی»
از یکی از این خانه‌ها فقط دیواری باقی مانده است که دورتادور آن را حصار کشیده‌اند. درست جلو آن، خانه دیگری است با در و پنجره‌های آبی که هزارقفله شده است و تارهای عنکوبت درهم‌تنیده روی قفل‌ها نشان از سال‌ها خاموشی آن دارد، اما در همسایگی این خانه که «غفوری» می‌خوانندش، خانه تاریخ‌دار دیگری هم هست که خلاف آن‌ها درش باز است؛ حیاطی بزرگ با بنای دوطرفه که بیشتر از اینکه پنجره‌های چوبی با نقش‌ونگارهای رنگی‌اش به چشم بیاید
خانه ناظران هتل سنتی می‌شود
خانه حاج‌محمدحسین ناظران، تاجر برنج‌فروش محله پایین‌خیابان، که در زمان قاجار بنا شد، از ابتدای دهه70 مکانی برای اسکان زائران در فصل‌ها و ایام خاص شد و مردادماه سال 98 به‌دنبال تذکر سازمان میراث فرهنگی به مالک فعلی (انصاری) سرانجام مجوزهای لازم برای ساخت‌وساز و بازسازی را گرفت.
ضریح؛ پلی از مشهد الرضا (ع) تا سرپل ذهاب
می خندد؛ به حرفی که پیش از این به او گفته ام. «باید یک سریال پایتخت هم برای شما بسازند.» دردسرهای انتقال ضریح چوبی ای که حسن نوری و همکارانش در مشهد ساخته اند و به سرپل ذهاب منتقل شده است تا همراه با مصلا و مقبره در سالروز زلزله کرمانشاه رونمایی شود، ماجرای فصل دوم سریال پایتخت را در ذهنمان زنده می کند. این ضریح چوبی خوش نما، قصه ای دارد که می تواند جان مایه یک داستان یا مستند باشد. با این قصه همراه می شویم.
قلب یخی؛ نگذاریم یخدان ۲۰۰ ساله چهاربرج در سایه بی‌توجهی بسوزد
یخدان چهاربرج یکی از معدود یخدان‌های به جامانده از عهد قجر است که قدمتی ۲۰۰ ساله دارد. این یخدان در تاریخ ۱۶ شهریور ۱۳۸۳ با شماره ثبت ۱۱۰۸۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
عشقی که سنگ را نرم کرد!
چند سال پیش من را به‌عنوان هنرمند به سالن اجلاس سران بردند که تقدیر کنند. در نقشه ایران به‌جای عنوان مشهد، نماد سنگ گذاشته بودند. ولی الان چی؟ ما حتی یک موزه سنگ از کار‌های استادان قدیم و جدید نداریم. چند وقت پیش برای یکی از مجموعه‌های میراث‌فرهنگی کاری انجام دادم، الان آن کار غیب شده است! ما هنوز یک موزه هنر‌های معاصر در شهرمان با این همه هنرمند نداریم.