وقتی علی توسلی ورزش حرفهای را شروع کرد، خیلیها با توجه به سنش امیدی به موفقیت او نداشتند، اما این حرفها خللی در اراده علی برای انجام ورزش قهرمانی ایجاد نکرد.
طعم برد خیلی شیرین است. من از نهسالگی بسکتبال بازی میکردم، اما از سه سال قبل بهصورت حرفهای ورزش میکنم.
دختران محله بهمن باوجود محدودیتها، بارها روی سکوی قهرمانی ایستادهاند و نام سالن ورزشی «کارن نو» و تیم «اوژن» را بین باشگاههای کاراته کشور شهره کردهاند.
آنیسا دختر سختکوشی است و حداقل روزی سهساعت تمرین میکند و تا امروز هیچوقت تمریناتش را متوقف نکرده است. گاهی هم با خواهر کوچکترش به پارک محله میرود و آنجا تمرین میکند.
فرانک طالعی میگوید: مادربزرگ میدانست که من چقدر ورزش را دوست دارم و همیشه دوست داشت که بتواند برایم کاری کند.
محمدارمیا قندهارینژاد دوسال بیشتر نیست که وارد کشتی شده، اما رفتن روی سکوی قهرمانی برایش آنقدر جذاب بوده است که میخواهد به تیم ملی راه پیدا کند.
پوریا مینایی آنقدر آچار به دست بود که مادرش او را در کلاسهای روباتیک ثبتنام کرد. ابتدا علاقه چندانی نشان نمیداد، اما همین که به مرحله برنامهنویسی رسید، ساعتها در اتاقش به طراحی ایده میپرداخت.