علیرضا رضایی ابتدا ورزش کاراته را شروع و بعد از مدتی به سبک کیوکوشین علاقهمند میشود. او که جدیت و تلاش خاصی در انجام تمرینات داشته است بهزودی نظر استادش را جلب میکند. در این سه سال همیشه تمام تمرکز و انرژیام را سر کلاس روی تمرینات و حرفهای استادم گذاشتهام و حتی بعد از اتمام کلاس نیز سؤالاتی را که برایم پیش آمده است از او میپرسم.
هانیه دختری است که برای آیندهاش هدفهای بزرگی دارد و خودش را در قامت یک قهرمان میبیند. هانیه شیرزاد در دهسالگی کاراته را آغاز کرد، ورزش رزمیای که هیجان روزهای کودکیاش را بیشتر کرده و همانطور که در مسابقات کشوری و استانی درخشیده است، این روزها با پنج ساعت تمرین در خانه و باشگاه خودش را برای مسابقات بینالمللی خاورمیانه که سههفته آینده در مشهد برگزار میشود، آماده میکند.
الهه تاج پور، نوجوان موفق محله خاتم الأنبیا(ص)، توانسته در چهاردهمین المپیاد دانش آموزی فرش دست باف ایران1401، مقام سوم را به دست آورد.الهه 18سال دارد و فرزند چهارم و آخر خانواده و دانش آموز پایه دوازدهم رشته طراحی فرش است. می گوید: نقاشی و طراحی را دوست نداشتم. برخلاف من خواهرم عاشق نقاشی بود. او همیشه نقاشی های مدرسه ام را می کشید و لوح های افتخارش نصیب من می شد.
گوش راستم در مسابقات ده جانبه بندرعباس شکست. حریفم شمالی بود و مقام سومی کشور را داشت. قبلش به من اخطار داده بودند که کشتیگیر قدری است و تندر میزند. بهدلیل ترسم حریف همان ابتدا سه امتیاز از من جلو افتاد؛ اما کمکم لِم مسابقه دستم آمد و فهمیدم میتوانم برنده شوم. لحظه آخر که میخواستم ضربه فنیاش کنم ناگهان سرش را بالا آورد که به گوش راستم خورد. شدت ضربه به حدی بود که گوشم شکست.پس از آن هم گوشم چندین وچند بار ضربه خورد. ضربههایی که در طول این سالها آن را به چوبی خشک تبدیل کرده است.
«ریاضی درس شیرینی است، فقط باید این طعم را بچشیم تا متوجه شویم یادگیری آن ساده و تنها راهش هم تمرین کردن زیاد است.» این جمله را میگوید و شروع میکند به توضیح دادن اینکه چطور روزی هشتساعت درس میخواند تا به همه کارهای روزمرهاش هم برسد. محیا ماروسی نوجوان سیزدهساله محله نیروهوایی سال قبل در جشنواره ریاضی جابربن حیان با محوریت «یادگیری با طعم ریاضی» به همراه تیم پنجنفری مدرسه موفق شد رتبه اول کشور را کسب کند.
چند سال قبل برای مسابقات استانی اردویی در چکنه در بخش سرولایت قوچان داشتیم. من و حریفی که مشغول مبارزه تمرینی بودیم زانوهایمان با هم برخورد شدیدی داشت و هر دو نفر دچار آسیبدیدگی سختی شدیم. متأسفانه در آنجا امکانات درمانی نبود، نه یخ و نه تجهیزاتی که بتوانیم محل ضربدیدگی را خنک کنیم. ناگهان به ذهنم رسید که رودخانهای در نزدیکی محل تمرین قرار دارد و حدس زدم که آب رودخانه باید بسیار سرد باشد. به پیشنهاد من هر دو به سمت رودخانه رفتیم و با پریدن در آب سرد، جلو آسیبدیدگی جدی را گرفتیم.
به نظر من کشتی بیشتر از اینکه بخواهد ورزش باشد، راه و رسم زندگی است، فردی که در پستی و بلندی کشتی قرار میگیرد، چه قهرمان المپیک باشد و چه کسی که فقط به خاطر علاقهای که دارد در این حوزه تمرین میکند، شیوه زندگی را تمرین میکند. اعتقاد دارم کشتی و نوع تمرینات آن باعث میشود تا فرد طعم سختیها را بچشد و درسهایی بگیرد که در زندگی بسیار به درد میخورد، اینکه برخی افراد کشتی را فقط به چشم یک ورزش نگاه میکنند قبول ندارم چون کشتی در تاریخ ما، آیین پهلوانی و جوانمردی ما ریشه دارد.