هیئت

حفظ قرآن نقطه عطف زندگی امیرمهدی شایسته است
امیرمهدی شایسته دانشجوی ترم پنجم مهندسی پزشکی در دانشگاه امام‌رضاست و معتقد است که نقطه عطف زندگی‌اش همان یک‌سال بوده که او را به فردی اجتماعی و کنشگر تبدیل کرده است، به‌طوری‌که به‌خوبی می‌تواند با دیگران ارتباط برقرار کند. می‌گوید: من از کودکی اهل ارتباط با دیگران نبودم، چون تحمل نداشتم حرف و رفتاری را خلاف آن چیزی که از نظر من درست است، بشنوم و ببینم. به همین دلیل ترجیح می‌دادم در تنهایی خودم باشم و فقط درس بخوانم. سال‌94 پدرم در نمایشگاه بین‌المللی، غرفه علوم قرآنی داشت و در همان‌جا با مؤسسه قرآنی بیت‌الاحزان آشنا شد؛ مؤسسه‌ای که فعالیتش بر حفظ قرآن متمرکز است.
روایتی از روضه‌های خانگی محله فاطمیه در دهه فاطمیه
فاطمه‌خانم بعد می‌رود سراغ روضه‌های مرحوم سید‌رضا مؤید که مستمع بسیار داشت و مجالسش زبانزد عام و خاص بود و امسال در خانه‌اش ادامه دارد. او این نکته را هم اضافه می‌کند که روضه‌های خانگی تعدادشان زیاد است، اما برنامه‌ای منظم دارد و طوری تنظیم شده‌اند که هم‌زمان نباشند.
قدردانی از زنان نمونه در جلسه قرآن نرجس خاتون
هرهفته دوشنبه‌ها که جلسه قرآن «نرجس‌خاتون» شروع می‌شود، بانوانی در آن شرکت می‌کنند که تا سال‌ها پیش، خودشان دختران نوجوانی بوده‌اند و همراه مادرانشان به این جلسه می‌آمده‌اند. آن‌ها نیز امروز دست دختران نوجوان و خردسال خود را می‌گیرند و با خود به این محفل می‌آورند. جلسه قرآن نرجس‌خاتون در محله احمدآباد از دهه70 برگزار می‌شود. این جلسه هرسال در دهه فاطمیه به‌صورت ویژه‌ برقرار است.
مسجد، ‌محور  فعالیت‌های اکبرآباد
در گذشته تنها مسجد محله، مسجد امام‌حسن(ع) بود. با افزایش جمعیت محله، خانواده رمضان خاوری، بخشی از زمینشان را وقف مسجد صاحب‌الزمان(عج) و خانه بهداشت کردند. در زمین مسجد، داربست و چادر برزنتی زدیم تا نمازگزاران بتوانند نماز را اینجا اقامه کنند. به‌مرور و با کمک مردم و به‌وسیله آجر و شن، یک ساختمان موقت بنا کردیم.
علیرضا ولی‌زاده، آشپز کهنه‌کار محله مهرآباد
از نوجوانی درکنار پدر، کار آشپزی را یاد می‌گیرد و می‌شود سرآشپز. در همه این سال‌ها طوری غذا پخته که حتی در مواردی، غذای مجلس عروسی‌ سه‌نسل یک خانواده را طبخ کرده است. آشپز باسابقه محله مهرآباد در سال‌های دور، طبخ غذای مجلس ترحیم دکترشیخ را برعهده داشته است. علیرضا ولی‌زاده، بازنشسته آموزش‌وپرورش، از کوکوی شیرین و خورش کدو می‌گوید و از روزگاری که همه‌چیز طعم متفاوتی داشت.
همت سید حسین در مسجد قبا
توصیه‌‌ای قدیمی ازسوی همه استادان مداحی مطرح می‌شود که آقا سیدحسین تقی‌زاده هم آن را آویزه گوش کرده است؛ اینکه نرخ‌گذاری برای مجالس، پایان کار یک مداح است. او تعریف می‌کند: مداحی شغل من نیست و هیچ‌وقت برای آن قیمت تعیین نکرده‌ام و صاحب مجلس هر اندازه کرمش بوده، داده است.
هاجر خانم کلیددار خانه خدا
هاجر‌خانم سال‌های اولی که خادم مسجد شد، هنوز بنای آن بازسازی نشده بود؛ پنجره‌ها چوبی و دیوارها کاهگلی بود. جاروبرقی نداشت و باید با دست جارو می‌کرد و تمیزکاری به‌دلیل قدیمی‌بودن بنا زمان‌بر بود ولی هیچ‌گاه در این‌زمینه گلایه‌ نمی‌کرد. جاروی اول هر روز را به نیت سلامتی امام‌زمان (عج) می‌زند و هم‌زمان زیر لب برای جوان‌ها، درگذشتگان، دوست و آشنا دعا می‌کند و صلوات می‌فرستد؛ خدا را ممنون‌ هستم که گذاشت نوکر خانه‌اش باشم. نظافت خانه او برایم سخت نبوده و نیست، چون تمام زندگی‌ام از برکت نگاه و لطف و کرم خدا و حضرت ابوالفضل(ع) است.