مسجد حضرت ابوالفضل (ع) که در رودکی ۱۰ واقع شده است این روزها شور و حال دیگری دارد. برخلاف همیشه که نمازگزاران در صفهای مرتب به اقامه نماز ایستاده بودند، اینبار امام جماعت و دیگر نمازگزاران در کنار هم مشغول نصب پرچم بودند و برای استقبال از محرم آماده میشدند.
سن و سال هم معنا نداشت و همه دوشادوش هم مشغول آمادهسازی مسجد برای استقبال از مراسم محرم بودند.
این مسجد یکی از قدیمترین مراسمها را در محله بهشتی هر ساله برپا میکند، هیئتی که نسل قدیم و جدید در کنار هم و دوشادوش هم برای برپایی هرچه باشکوهتر این مراسم تلاش میکنند.
همانطور که مشغول نصب پردهها هستند جلو میرویم. از آنها درباره هیئت قدیمی مسجد و حالوهوای محرم میپرسیم. ما را بهسمت «حجتالاسلام خطیب» امام جماعت مسجد حضرت ابوالفضل (ع) راهنمایی میکنند.
وی همانطور که مشغول نصب پرچمهاست با ما همکلام میشود و از تأثیر عاشورا بر دلهای مسلمانان برایمان میگوید: حرارتی از شهادت امام حسین (ع) در قلوب مؤمنان بهوجود آمده که تا قیامت هم خاموش نخواهد شد و محبت امام حسین (ع) در قلب مؤمنان باقی خواهد ماند.
فلسفه نهضت حسینی (ع) این است که مرگ سرخ بهتر از زندگی ننگین است. این افتخاری برای همه شیعیان و دوستداران اباعبدا... (ع) است.
او که ۲۰ سال است بهعنوان امام جماعت این مسجد مشغول به خدمت است، ادامه میدهد: فلسفه مجالس اباعبدا... (ع) شناساندن اهداف امام (ع) از این حادثه عظیم به مردم است.
مسجد ما واقع در رودکی ۱۰ با سابقهای طولانی و با حضور پیشکسوتان و پیرغلامان امام حسین (ع) هر ساله دور هم جمع میشوند و برای دهه اول محرم برنامهریزی میکنند.
قبل از شروع محرم کارها تقسیم میشود تا بنا بر عرق دینیای که دارند از مال، وقت و عمرشان برای باشکوه برگزارشدن مراسم بهدرستی استفاده کنند.
حجتالاسلام خطیب درباره برنامههای مسجد توضیح میدهد: در دهه اول محرم شبها بعد از نماز منبر و سخنرانی است. هیئت عزاداری از ساعت ۸ به بعد با حضور نسل جوان و نوجوان برگزار میشود و سینهزنی و زنجیرزنی میکنند.
وی از مرحوم حاج آقا مهدیپور، مسئول هیئت، یاد میکند که خدمات زیادی داشته است و بهعنوان مؤسس هیئت همه او را میشناسند.
همچنین از بزرگان و خدمتگزاران و پیرغلامان دیگر از جمله حاج آقا اشرفی، مدیر فعلی هیئت، میگوید با تشکیل دستههای روز عاشورا بهسمت حرم و همگام با دیگر هیئتها عزاداری میکنند.
بعد هم نماز جماعت به تبعیت از اباعبدالله (ع) میخوانند و به مسجد برمیگردند و به عزاداران حسینی اطعام میدهند و دهه اول با این مراسم به پایان میرسد.
او از فلسفه سیاهپوشی در این روزها میگوید و توضیح میدهد: دستورات دینی را از بزرگانمان داریم. سیاهپوشکردن و پوشیدن لباس سیاه از اهل بیت (ع) و فرزندان ائمه (ع) به ما رسیده است، لباس سیاه یکی از ابزارهای عزاداری و حزن و اندوه است و نشان از این دارد که دل ما غمگین است.
حجتالاسلام خطیب میگوید: «من سید حسینی هستم و افتخار میکنم در خدمت جدم، امام حسین (ع)، باشم. پدرم سخنران و منبری و ذاکر اهل بیت (ع) بود.» مکثی میکند و آرام ادامه میدهد: «من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم/ روز اول آمدم دستور تا آخر گرفتم.
پدر و مادرم مثل دیگران از همان کودکی لباس سیاه بر تنم کرده و مرا برای رفتن به مراسم محرم و صفر تشویق میکردند. همه هیئتیها عشق امام حسین (ع) را زمانی گرفتند که مادر در حین شیردادن اشک بر مظلومیت امام حسین (ع) میریخت.
حسین اشرفی هم یکی دیگر از مو سپیدکردههای این هیئت است که برایش احترام قائل هستند. او اهل شاهرود است و از سال ۱۳۵۰ به مشهد آمده است. ۱۰ سالی میشود که مسئول هیئت مسجد حضرت ابوالفضل (ع) است.
مردی خوشرو و خوشسخن، وقتی با او همکلام شدم طوری سخن میگفت که حرفهایش به دل مینشست.
مسئول هیئت «متحده ابوالفضلی» از زمان حضورش در این هیئت اینچنین تعریف میکند و میگوید: از سال ۱۳۵۵ در کنار مرحوم حاج آقا مهدیپور خدمت میکردم. تا جایی که من بهخاطر دارم هیئت متحده ابوالفضلی از سال ۱۳۴۷ تشکیل شده است و در سال ۱۳۵۵ آن را گسترش دادند.
اشرفی از اولینباری که هیئتیها را دیده بود تعریف میکند و ادامه میدهد: یک روز دیدم ۲۰ نفر از جوانان هیئتی عقب وانت سینه میزدند و بهسمت حرم میرفتند، از همانجا به هیئت پیوستم و در کنار آنها کمک کردیم تا هیئت گسترش پیدا کند.
این روزها جمعیت هیئت بالغ بر ۳۰۰ تا ۳۵۰ نفر شدهاند که در روز عاشورا بهسمت حرم میروند.
پدرش روحانی و از همان کودکی با روضهها و مراسم امام حسین (ع) آشنا شده است. این آشنایی سبب شده تا او امروز یکی از مداحان اهل بیت (ع) هم باشد. اشرفی با خنده میگوید: من آچارفرانسه هیئت هستم.
سعی میکنم کاری بر زمین نماند. از کارهای یدی گرفته تا مداحی و نوحهخوانی. از هفدهسالگی مداحی را از پدرم آموختم. معمولا به سبک «آذر» میخوانیم با سبکهای جدید کار نمیکنیم.
بهطور معمول مجلس ما با «من شهید کربلایم» شروع میشود و سبک سینهزنیمان هم سنگین است، بعد تندتر میخوانیم که مجلس شور بگیرد.
او ادامه میدهد: این شورهایی که جوانان در دستگاه اهل بیت (ع) میگیرند و بالا و پایین میپرند درست نیست، آنها نمیدانند برای چه کسی و چرا سینه میزنند. ارزش و احترام امام حسین (ع) خیلی زیاد است. باید بفهمیم برای چه به این مجالس میرویم و چرا عزاداری میکنیم.
اشرفی با همان کلام شیرینش تعریف میکند: با خودمان فکر کردیم شور برای جوانان است. برای همین ۲ سال هیئتی را به مسجد آوردیم که با شور بخوانند و جوانان هم بهره بیشتری ببرند، اما دیدیم این شورها به درد ما نمیخورد. نمیتوانیم با آنها کنار بیاییم.
هر چه فکر کردیم دیدیم اسم اهل بیت (ع) را باید با ادب ببریم. اینکه بالا و پایین بپریم و «حسین، سین، سین و...» بگوییم به درد ما نمیخورد. ما با همان نوحههای اصیل کار داریم نوحهای که امام حسین (ع)، حضرت ابوالفضل عباس (ع) و حضرت زینب (س) را معرفی کند.
وقتی میگوییم در دو عالم غیر تو یاری نداریم یا حسین/ بر تو و لطف تو امیدواریم یا حسین/ گر نگیری دست منای دست حق در آستین/ دست از دامان لطفت برندارم یا حسین...
هم خودت میفهمی چه میخوانی و هم اطرافیانت. البته شعرهای جدید را هم میشود به سبک سنگین خواند مانندای حسینای دم تو همدم ما/ای تو خود شاهد رنج و غم ما... فقط باید آن ادب و احترام حفظ شود.
این مداح اهل بیت (ع) معمولا شعرها را از حفظ میخواند.او در نقد مداحهای تازهورود به این عرصه میگوید: از گذشتگان خود آموختهایم که بیوضو نباید در مراسم روضهخوانی وارد شد، وقتی همهجوره باید برای ائمه احترام قائل بود چطور برخی به خودشان اجازه میدهند شوری داشته باشند که اسمها را هم با احترام بیان نمیکنند.
وقتی اسم امام حسین (ع) را نصفهنیمه بیان میکنیم فردا جواب حضرت زهرا (س) را چه میدهیم! چطور میخواهیم امام حسین (ع) و واقعه عاشورا را درک کنیم؟
اشرفی در زمینه جذب جوانان به هیئت میگوید: من سعی کردهام جوانانی را جذب کنم که خیلی اهل دین و مذهب نبودهاند. امام حسین (ع) برای آدمسازی آمده است. برای آنهایی که نمیدانند امام حسین (ع) چیست.
اگر بتوانیم در سال یک نفر را به این مسیر بیاوریم برایمان کافی است. ما درس زندگی از ائمه میگیریم. ابوالفضل عباس (ع) از کودکی به برادر بزرگترش میگفت آقای من، مولای من.
وقتی امام حسین (ع) در مسجد کوفه تقاضای آب کرد، آب آورد و گفت من سقای امام حسین (ع) هستم. این به ما درس میدهد که البته هزاران درس در واقعه عاشورا نهفته شده است.»
مسئول هیئت متحده ابوالفضلی در رد برپایی خیمهها میگوید: من موافق برپایی خیمهها در دهه اول محرم نیستم.
چرا جوانان ما از مسجد به خیابان بروند. من به هر گروهی که نامه میدهم شرط میکنم و میگویم اگر مسجد را ترک کنید، خودم خیمه شما را تعطیل میکنم. نباید برپایی خیمه مانع آمدن شما به مسجد شود.
او ادامه میدهد: اگر جوانان ما راه را کج رفتهاند ما مقصریم. تمام این اتفاقات بهدلیل تعصبهای بیهوده ما بزرگترهاست. اگر میبینیم جوانی عادتهای خوبی ندارد باید با اخلاق و رفتار خودمان جذبش کنیم.
یادم هست سالها قبل یک نفر به من گفت؛ خوب لاتهای محله را دور خودت جمع کردهای، من هم جواب دادم آدمهای خوب که به مسجد میروند و نماز میخوانند، دستگاه امام حسین (ع) جای ما لاتهاست.
سرش را پایین انداخت و از پیشم رفت. این چه نگاهی است که به ظاهر آدمها داریم بدون آنکه از دلشان خبر داشته باشیم.
در محله ما روضهخوانی است که درآمدش از همین راه است. روزی یکی از همسایههای روبهروی مسجد آمد و از او خواست تا ۱۰ روز برایش روضه بخواند، او هم پذیرفت.
روز آخر ایستاده بودیم که پیرزن آمد و گفت: «آقا سید همه پولم را خرج روضه کردهام همین هزار تومان برایم مانده است که به تو میدهم» سید بدون آنکه حرفی بزند آن را گرفت و در جیبش گذاشت.
با او در همان کوچه همقدم بودم ناگهان ماشینی کنارمان بوق زد و گفت «آقا شما مداح هستید» سید گفت: «بله» مرد ادامه داد «ما از تهران آمدهایم هر سال روضه برگزار میکنیم امسال نشده است، برایت ممکن است ۱۰ شب در روضههای امام حسین (ع) به نیت ما هم یک یاحسین بگویید» سید هم پذیرفت.
آنها پاکتی به او دادند که صدهزار تومان داخلش بود. به او خندیدم و گفتم «امام حسین (ع) مزد روضههایت را داد.» او هم با لبخند جوابم داد «شک نکن من در این سالها خیلی معجزات دیدهام.»
غلامحسین فلاحتی بیش از ۴۲ سال در این مسجد در حال خدمتگزاری به عزاداران است. او درباره اسمش توضیح میدهد: مادرم اسمم را غلامحسین گذاشت که خدمتگزار امام حسین (ع) باشم.
او گفت باید دهه اول محرم سیاهپوش باشی. او درباره کارهایی که در هیئت انجام داده توضیح میدهد: از اول بنای هیئت با افتخار کار تمیزکردن و جاروکشی هیئت را انجام میدادم.
فلاحتی میگوید: هیئت زیاد فرق نکرده است. آنزمان مرحوم مهدیپور بعد از نماز شروع میکرد به نوحهخوانی، با شنیدن صدایش به مسجد میرفتیم. این مراسم برایم مانند باتری است که شارژم میکند.
حتی آن ۱۰ سالی که در مشهد نبودم در چابهار مراسم روضه و هیئت را برگزار میکردم. همکاری داشتیم سرطانی که از این دستگاه شفا گرفت و هر ساله نذرش را میدهد.
اگر محرم نباشد شاید جوانان ما دین را فراموش کنند.
مهدی شایقی یکی از نمازگزاران مسجد و خدمتگزاران عزاداران مراسم اباعبدا... (ع) است. او بهطور تقریبی ۲۰ سال است در این محل سکونت دارد و ۱۵ سال است خادمی اباعبدا... را انجام میدهد.
او درباره تأثیر مراسم عزاداری بر کودکان و نوجوانان میگوید: با توجه به وضعیت موجود توصیه میکنیم فرزندانشان را از کوچکی بیاورند و با هیئت آشنا کنند تا فرزندان مصون بمانند.
اگر آشنا شوند دغدغهای ندارند. در این مجالس نوجوان خودبهخود روحیهاش طوری میشود که به ائمه متصل میشود و از مشکلات دور میماند.
رضا انصاف از آن جوانهای دهه هفتادی است که ۷ سال است به این محله آمده و در این هیئت مشغول خدمت شده است.
او درباره کارهایی که در این هیئت انجام میدهد، میگوید: کمکهای فرهنگی و اجرایی هیئت به عهدهام است. اگر کاری نبود چای میدهم و هیچ کمک و خدمتی را در دستگاه امام حسین (ع) عار نمیدانم.
من بهواسطه خانوادهام با این هیئت آشنا شدم و اطمینان دارم در این هیئت همه چیز به دست میآورم که در راس آنها سلامتیام است.
ایمان افخمی هم متولد ۸۰ است و از همان دوران کودکی که همراه پدرش به این هیئت میآمدند با این هیئت آشنایی پیدا کرده است.
او میاندار هیئت است و بسیاری از دوستانش را با هیئت آشنا کرده است و روز عاشورا را طوری دیگر دوست دارد و همین عشق به سالار شهیدان است که روانه هیئتش میکند.
او میگوید: در فعالیتهای مسجد هر ساله شرکت میکنم به عشق آقا اباعبدا... (ع) همین عشق و احترام به امام حسین (ع) است که هر ساله مرا به این هیئت میکشاند.
* این گزارش سه شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۷ در شماره ۳۰۲ شهرآرامحله منطقه ۸ چاپ شده است.