حمید کیانیان موسسه متفاوت و هنری «باران» را راه اندازی کرده است که نگاه ویژهای به معلول ان جسمی و حرکتی و استعداد آنها در زمینه تئاتر دارد.
دورهمی انجمن ضایعه نخاعیهای مشهد نبش خیابان وحدت۶ در محله رضائیه است؛ جایی که معلول ان ویلچرنشین از نقاط خیلی دور و نزدیک میآیند و با دیدار یکدیگر دلتنگیهایشان را کمرنگ میکنند.
این گزارش را که تا انتها بخوانید، قطعا شما هم نگاهتان به بعضی عبارتها مثل «دانشآموز کمتوان ذهنی» تغییر خواهد کرد و به این نتیجه خواهید رسید که میتوان انگشت را از روی کاستیهایشان برداشت.
مهین قربانی معلم و مدیری است که دانشآموزانش او را مادر مدرسه صدا میکنند. او میگوید: خوشحالم که ۱۸ سال از این حرفه را در خدمت دانشآموزان نابینا و کم بینا بودهام و برایشان مادری کردهام.
جواد و الهه زوجی هستند که هر دو به خاطر حادثهای در کودکی مجبور به راه رفتن با عصا شدند اما حالا آنها عصای دست هم شدند و زندگیشان از چنان شادی و آرامشی برخوردار است که خیلیها در جستجوی آن هستند.
حمیدرضا سیدی بهناچار میرود سمت میناکاری؛ هنری که مادرش آن را انجام میدهد و به نظرش «از هیچکارینکردن بهتر است.» و اینکه گوشه امن او و مادرش به شمار میرود.
ساکنان مجتمع معلول ان موعود در محله سرافرازان سبک زندگی ویژهای دارند. هر بلوک دو آسانسور دارد؛ یکی برای افراد سالم یکی برای افراد ویلچری.






