دکتر محمد تقی ایمانپور از اساتید ادبیات دانشگاه فردوسی است که تجربه ۳۰ سال زندگی در کشورهای اروپایی را دارد. او دو فرزند معلول دارد و میخواهد تجربه زندگی آنها در دیگر کشورها را به هموطنهایش بیاموزد.
گوهرشاد خانم میگوید: زندگی مشترک دو معلول با سختی همراه است اما سعی میکنم سختیها را آسان بگیرم. درکل خانواده ما یاد گرفته است مشکلات را سخت نبیند. تنها آرزوی ما خوشبختی فرزندانمان است.
اوایل جنگ بود که موسی پارسا در ۱۶ سالگی قطع نخاع میشود. با این حال او از پا نمینشیند و حالا یکی از افتخارآفرینان ورزش معلول ان و جانبازان کشور است.
دورهمی انجمن ضایعه نخاعیهای مشهد نبش خیابان وحدت۶ در محله رضائیه است؛ جایی که معلول ان ویلچرنشین از نقاط خیلی دور و نزدیک میآیند و با دیدار یکدیگر دلتنگیهایشان را کمرنگ میکنند.
این گزارش را که تا انتها بخوانید، قطعا شما هم نگاهتان به بعضی عبارتها مثل «دانشآموز کمتوان ذهنی» تغییر خواهد کرد و به این نتیجه خواهید رسید که میتوان انگشت را از روی کاستیهایشان برداشت.
مهین قربانی معلم و مدیری است که دانشآموزانش او را مادر مدرسه صدا میکنند. او میگوید: خوشحالم که ۱۸ سال از این حرفه را در خدمت دانشآموزان نابینا و کم بینا بودهام و برایشان مادری کردهام.
حمیدرضا سیدی بهناچار میرود سمت میناکاری؛ هنری که مادرش آن را انجام میدهد و به نظرش «از هیچکارینکردن بهتر است.» و اینکه گوشه امن او و مادرش به شمار میرود.