علی صفرمقدم میگوید: دیدم عراقیها با نفربر و تانک درحالیکه اسلحه را به سمتمان گرفتهاند، نزدیک میشوند.بلافاصله بعداز بیرون کشیدنمان از گودال، ما را به صف کردند و جوخه مرگ برایمان راه انداختند.
حدود هزارو ۷۰۰ نفر در عملیات خیبر اسیر شدند و به اردوگاه موصل ۲ انتقال یافتند. پنج سال از عمر دکتر هادی بیژننژاد هم در این اردوگاه گذشت.
رسول مصدقیان پدر شهید، معلم بازنشسته و از پایهگذاران انجمنهای محلی است که تمام فکر و ذکرش را برای آبادی محلهاش گذاشته است، حتی الان که ۹۱ بهار از عمرش میگذرد.
«اشرفسادات سیدآبادی» مادر «شهید محمدتقی رضوی» که از نسل امام رضا(ع) بود، هیچ وقت پا به بنیاد شهید نگذاشت، او میگفت آقا تقی برای رضای خدا رفته است نباید برایش قیمت زد.
قاسم علیزاده از نیمههای سال ۱۳۶۲ که در منطقه کردستان در نبردی تن به تن با نیروهای کوموله و منافقین، ۶ نفر از آنان را از پا درآورد، با اصابت دو گلوله به بدنش زمینگیر شد و حالا چهل سالی میشود که روی ویلچر مینشیند.
روایتی از زندگی جانباز غلامحسین صفایی، شهید زنده و صاحب نشان مشهد الرضا (ع) که بعد از پایان جنگ همچنان در مسیر انقلاب است.
سیدحسن خادم در همان سال اول، با فرمان امامخمینی (ره) قید همهچیز را زد و با یک کوله کوچک راهی جبهه شد و بدون پایش برگشت. او حالا پدربزرگی است که هنوز آثار جنگ روی تنش مانده است!






