به گفته کاسبان این بازار، بیش از بیستسال پیش گوشتفروشیهای قدیمی گلشهر کار و کاسبی خودشان را در این محدوده داشتند. سالها پیش شهرداری منطقه بازار میوه را در آن راه انداخت که مورد استقبال مردم و کاسبان قرار نگرفت و از همان سال بازار میوه جای خود را به بازار گوشت داد که حالا برای خودش صاحب اسم و رسم است. هم مشتری محلی دارد و هم از دیگر نقاط شهر برای خرید گوشت و متعلقاتش به اینجا میآیند. یکی گوشت خوب و مرغوب راسته میخواهد و دیگری به دنبال گوشت صورت گاو یا جگر سفید است تا ارزانتر تمام شود. اینجا برای هر سلیقهای و هر بنیه اقتصادی چیزی برای فروش دارد.
لباسهایی تنمان کردند که بهشدت کثیف بود و بوی بسیار نامطبوعی داشت، بعد از اینکه آن لباسها را پوشیدم دو روز تن و بدنم به خارش افتاد،ما حتی یک سرویس رفت و برگشت هم نداشتیم و باید با اتوبوس و مینیبوس و مترو از محلهای در بالای شهر تا خانههای خودمان برمیگشتیم.راستش آن روز خیلی ناراحت شدم، دلیل این همه بیاحترامی را درک نکردم، همانجا به خودم قول دادم آنقدر تلاش کنم تا روزی به جایگاه خیلی خوبی در سینما ی ایران برسم.
همهچیز از تماشا کردن فیلم «پایتخت» شروع شد: تکرار دیالوگها و تقلید حرکات و میمیک صورت و اجرای نقشها. از همانجا بود که دنیای بازیگری برای پانیذ شفائی نغندر چهارونیمساله که حالا ششساله است شروع شد. بازیگر خردسال محله مهر مادر تاکنون در دو فیلم کوتاه «خورشید» و «درست گرفتید» ایفای نقش کرده است. بهتازگی هم در نمایشی به نام «کات نه» نقشهای سالار و گرگی را دارد و باید همزمان در دو نقش بازی کند. گریمش هم خاص است. نیمی از صورت و بدنش خانم گرگی است با دیالوگ مخصوص و یک سمت نقش سالار که مرد است.
جعفر زادفر از بازیگران قدیمی نمایش و فیلمهای کوتاه و بلند در مشهد است. او که از سال1360 وارد این عرصه شده و با بیشتر کارگردانها و هنرمندان قدیمی مشهد کار کرده است، بعد از فوت دوست و هنرمند قدیمیاش زندهیاد «رضا سعیدی» با صحنه و بازی در فیلمها خداحافظی کرد. اما بذر هنریای که در دل پسرش کاشته بود، باعث شد این مسیر در خانوادهاش ادامه پیدا کند. مجتبای جوان با راهنماییهای پدر توانست تمام سختیها را یک به یک پشت سر بگذارد و با کسب تجربه زیاد، در راه موفقیت قدم بگذارد. حالا دو اتفاق مهم هنری پسر را به پیمودن این مسیر امیدوارتر کرده است.
خیابان شهید شفیعی32 برای اهالی محله شهید آوینی و محدوده گلشهر بسیار خاطرهانگیز است. همگی این معبر را به نام کوچه سینما میشناسند. در سالهای دور زندهیاد حسین پورحسین از چهرههای فرهنگی و هنری مشهد، سینما «شهر قصه» را در حاشیه این کوچه دایر کرد. با اینکه سینما تعطیل و جای آن ساختمانی ساخته شده است اما هنوز حال و هوای اینجا متفاوت از کوچههای دیگر است. رستورانهای قابلی، شورنخود و آبمیوهفروشیهایی که شیریخ میفروشند در حاشیه این کوچه، انگار هنوز انتظار تماشاچیان سینما را میکشند.
«مینا پدرش معتاد است. از خانه میرود و او را همراه مادرش تنها میگذارد.» این آغازی است برای داستان فیلم تلویزیونی «شب شوم»، فیلمی که به معضل اعتیاد اشاره میکند و مائده پهلوان به عنوان یکی از بازیگران آن به ایفای نقش میپردازد. میگوید: فیلم کوتاه «کوچه ر» درباره بچههای کار ساخته شدهاست و من نقش یک دختر گلفروش را بازی میکنم که نانآور یک خانواده است. همیشه دوست داشتم برای حمایت از بچههای کار قدمی بردارم و خداراشکر در این فیلم حضور داشتم.
کوچه ادیب23 یکی از مشهورترین کوچهها در قاسمآباد است. دلیل آن هم وجود مجموعه سینما یی سیمرغ در ابتدای این کوچه است که خود به نمادی هویتی برای منطقه10 تبدیل شده است و شهروندان سایر مناطق نیز با آن آشنا هستند. این کوچه از مراکز محله امامیه محسوب میشود و با توجه به نزدیکی به میدان مادر محل برگزاری بسیاری از رویدادهای فرهنگی و اجتماعی در مناسبتهای مختلف نیز هست.