کد خبر: ۸۶۰۸
۲۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۶
عکس‌های فیلم‌ساز هم باید داستان داشته باشد

عکس‌های فیلم‌ساز هم باید داستان داشته باشد

احسان شریفی تاکنون پنج فیلم کوتاه ساخته و نوشتن دو فیلم‌نامه بلند را نیز به پایان رسانده است. او که هنر را با عکاسی شروع کرده معتقد است: کسی که نتواند یک داستان را در قالب یک فریم عکس پیاده کند، فیلم‌ساز خوبی نخواهد شد.

تنها چیز‌هایی که به گفته احسان شریفی، پیونددهنده او با دنیای هنر و فیلم بوده است، برمی‌گردد به پنج‌سالگی‌اش؛ زمانی که از برادربزرگ‌تر می‌پرسد کارگردان یعنی چی.

هنر برای او بعد از این سؤال، فقط در عکس‌های بی‌شماری خلاصه می‌شود که پدر با خریدن یک دوربین یاشیکای نیمه‌حرفه‌ای آنالوگ، برای عکاسی از فرزندانش تهیه می‌کند؛ دوربینی که صاحب بعدی آن خودش است.

شریفی از سال ۱۳۸۷ به عرصه  فیلم‌سازی راه می‌یابد و در کنار آن کارمند شهرداری منطقه یک مشهد می‌شود تا درآمدی برای مخارج علاقه‌مندی اش داشته باشد. این فیلم‌ساز جوان تاکنون پنج فیلم کوتاه ساخته و نوشتن دو فیلم‌نامه بلند را نیز به پایان رسانده است.

فیلم کوتاه «حضور» او در سال ۱۳۸۹، با راهیابی به بیست‌وهفتمین «جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران»، نقطه عطفی در زندگی‌اش می‌شود و مورد توجه محافل مختلف قرار می‌گیرد. شریفی اکنون در دانشگاه «فرهنگ و هنر» و انجمن سینمای خراسان به تدریس درس سینما، کارگردانی و... مشغول است.

 
روزنه شروع

نخستین فیلم کوتاهش را که همچون کار‌های دیگرش، نوشتن فیلم‌نامه، کارگردانی، تدوین و... آن را خودش به‌عهده می‌گیرد، سال ۱۳۸۷ با نام «روزنه» می‌سازد؛ فیلمی با موضوع سوادآموزی با بازی سه نابازیگر که در روستای کنگ مشهد فیلم‌برداری می‌شود و داستان پدربزرگی است که هم‌زمان با مدرسه رفتن نوه‌اش، برای توانایی در خواندن نامه‌های پسرش که سرباز است، به نهضت سوادآموزی می‌رود.


عاشق حضور

یک سال بعد در حالی که به دنبال یافتن شغلی اداری است، فیلم کوتاه «حضور» را می‌سازد؛ فیلمی که علاقه خاصی به آن دارد و می‌گوید «عاشقش است»: «فیلم حضور در روستای حصار نیشابور می‌گذرد و درباره پسربچه‌ای به نام رسول است که رادیوی خانه‌شان خراب است.

این رادیو هدیه پدر رسول به مادرش در هنگام تولد اوست. پدر می‌میرد و رسول که فکر می‌کند درست شدن رادیو آرزوی مادرش است، به دنبال تعمیر آن، سیری معنوی را طی می‌کند، اما درنهایت این مادر است که با خریدن رادیویی جدید، او را شگفت‌زده می‌کند.»

شریفی می‌گوید: «با اینکه هیچ امیدی به برنده شدن فیلم در جشنواره‌ای نداشتم، آن را در سال ۸۹ به نخستین «جشنواره فیلم، فیلم‌نامه و عکس خراسان جنوبی» فرستادم که اتفاقا در بخش‌های فیلم‌نامه و عکس مقام آورد.»  

لهجه و اطلاعاتی که به صورت بداهه می‌گویند را برداشت می‌کنم و با دیالوگ‌های اصلی فیلم‌نامه انطباق می‌دهم


راهیابی به جشنواره بین‌المللی تهران

در همان سال، فیلم حضور را به بیست‌وهفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران می‌فرستد. فیلم به جشنواره راه پیدا می‌کند، اما مقامی نمی‌آورد.

ناامید می‌شود، اما پس از جشنواره در مشهد اتفاقی خوب برای او رقم می‌خورد: «مدیرعامل وقت انجمن سینما در مشهد، از اینکه از بین ۷۷ فیلم کوتاه فرستاده‌شده از خراسان فیلمی به جشنواره راه یافته بود، ابراز خوشحالی کرد و جوایز فراوانی به فیلم من تعلق گرفت و باعث شد بین اهالی هنر و رسانه، شناخته شوم.»

پس از این موضوع، به صورت جدی و با امید بیشتری کار خود را در زمینه فیلم‌سازی ادامه می‌دهد. علاوه بر این، در دانشگاه فرهنگ‌وهنر نیز دروس مربوط به سینما را تدریس می‌کند و در انجمن سینما که زمانی در آن محصل بوده است، به تدریس می‌پردازد.»

نکته در خورتوجه درباره فیلم حضور این است که پس از تدوین، مدت زمان فیلم ۱۲ دقیقه می‌شود و همین عدد درباره ۴ فیلم کوتاه دیگری که ساخته نیز تاکنون ثابت مانده است.


شیوه بازی‌گیری

شیوه بازی‌گیری شریفی درخورتوجه است؛ گرچه این شیوه به گفته او ناخودآگاه شباهت‌هایی با روش کارگردان‌های دیگر داشته است. «ابتدا فیلم‌نامه را برای بازیگران تعریف می‌کنم. آن‌ها بر اساس فیلم‌نامه، بازی می‌کنند.

از بین بازی آن‌ها دیالوگ‌ها و اطلاعاتی که به صورت بداهه می‌گویند و لهجه‌شان را برداشت می‌کنم و اطلاعات را با دیالوگ‌های اصلی فیلم‌نامه انطباق می‌دهم. این کار باعث محلی شدن فیلم و استفاده از لهجه و اطلاعات درست می‌شود.»

 

فیلم ساز خوب

«کسی که نتواند یک داستان را در قالب یک فریم عکس پیاده کند، فیلم‌ساز خوبی نخواهد شد.» شریفی با بیان این مطلب، ما را به دنیای عکاسی‌اش وارد می‌کند: معمولا هر عکسی که می‌گیرم، داستان آن را در ذهنم می‌سازم؛ داستانی که هم‌زمان با گرفتن عکس با توجه به موقعیت اطراف آن سوژه در ذهنم می‌سازم.

این داستان به عکس جان می‌دهد، بنابراین ساعت‌ها برای گرفتن عکس می‌نشینم تا داستان مدنظرم را ببینم؛ مثلا یک‌بار در جاده گلمکان سنگی دیدم که پروانه‌ای نزدیک آن پرواز می‌کرد. اطراف سنگ هم پر از برگ درختان پاییزی بود.

مدت زیادی همانجا نشستم و خوب تماشا کردم. هم‌زمان با نشستن پروانه روی سنگ، برگ‌های زرد و قرمز در زاویه‌ای، شبیه به بال‌های پروانه‌ای دیگر شده بودند و انگار این پروانه واقعی از دل آن برگ‌های پروانه‌ای‌شکل بیرون آمده و جان گرفته بود.»

معمولا هر عکسی که می‌گیرم، داستان آن را در ذهنم می‌سازم


پدر و مادرم

پدر و مادرم حامی من هستند و برای پیشرفت کارهایم در فیلم‌سازی کمکم می‌کنند. جالب است بدانید پدرم تا زمانی که فیلم دومم را ساختم، نمی‌دانست وارد حوزه فیلم‌سازی شده‌ام. گرچه هیچ‌وقت این حرف او یادم نمی‌رود که می‌گفت حاضرم کتم را بفروشم تا شما درس بخوانید.

شریفی ادامه می‌دهد: «برای تماشای فیلم‌هایم روی پرده، نیاز به یک دستگاه ویدیوپروژکتور داشتم. آن را خریدم، اما پرده نمایش نداشتم. به پیشنهاد مادرم از کوچه شاهین‌فر پارچه ضخیم سفیدی خریدم. پارچه‌ای که نباید براق می‌بود. مادر و پدرم خودشان دورتادور پارچه را سردوزی کرده بودند و آن را طوری روی دیوار نصب کردند که به‌راحتی کشیده و جمع می‌شد.»

می‌خندد و اضافه می‌کند: «معمولا برای کاهش هزینه‌های کارم، چیز‌هایی ابداع می‌کنم که در این راه پدر و مادرم نیز همراهی‌ام می‌کنند. شاید کسی جز دانشجویانم ندانند که بوم صدای من، تی آشپزخانه است.

آن را از مادرم گرفتم. سیم صدا را از داخل آن رد کرده‌ام و از این سو به میکروفون وصل شده است. پدرم هم دور لبه‌های تیز آن را نوارپیچی کرده است.» 


پلان‌سکانس

شریفی در ساخت فیلم‌های کوتاهش دوست دارد سبک‌های جدید را اجرا کند. در این زمینه، سبک فیلم‌برداری شهرام مکری کارگردانی که با فیلم ماهی و گربه، توجه مخاطبان زیادی را جلب کرده است، مورد توجه اوست. «مکری در یک سکانس حتی اگر دوساعت طول بکشد، دوربین را همچنان روشن نگه می‌دارد و خاموش نمی‌کند. به این شیوه پلان‌سکانس می‌گویند که من به دنبال اجرای آن در فیلم‌هایم هستم.»

 این فیلم‌ساز جوان در حال نوشتن یک فیلم‌نامه بلند است. گرچه به گفته او ساخت فیلم کوتاه، پله‌ای برای رسیدن به فیلم بلند نیست، بلکه در زمینه فیلم کوتاه جا دارد که کار بسیاری انجام داد. موضوع فیلم بلند او با عنوان «مسافران جاده» درباره سه خواهر و برادر است که برای دیدن عزاداری عاشورا به شهری در خراسان جنوبی سفر می‌کنند و در راه بازگشت به مشهد، با ماجرا‌هایی روبه‌رو می‌شوند.

شریفی علاوه بر ساختن فیلم کوتاه، به عنوان دستیار نیز فعالیت کرده است. مدیر تصویربرداری فیلم داستانی «ظن»، تدوین‌گر مستند «تا زرآباد» و... و آخرین کار او نیز تصویربرداری از تله‌فیلمی در مشهد است که بازیگران مطرحی نیز در آن نقش‌آفرینی می‌کنند.



* این گزارش شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۳ در شماره ۱۲۹ در شهرآرا محله منطقه یک چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44