حسین داوودی، یکی از پوستفروشان دور میدان عدالت (اعدام سابق) است. میگوید: کوچه حسنقلی بازار بزرگ پوستفروشها بود درآنزمان در کوچه حسنقلی روزانه هزاران پوست رد و بدل میشد، اصلا دنیایی داشت.
اصغر محمودی میگوید: پدرم، با یک موتور یاماهای۱۰۰ همراه مادر و دو برادرم، از اهواز به مشهد سفر کردند و نمکگیر و پابند همسایگی امامرضا (ع) شدند. وقتی به اهواز برگشت، آنقدر از مشهد و حال و هوایش گفت که همگی هوایی شدیم و سال بعد خانه و زندگیمان را به این شهر آوردیم.
خیابان سجادیه ۳۵ که از یک سو به امیریه۲۴ میرسد، معبری است که دسترسیهای لازم برای ساکنانش فراهم شده است. این معبر فرعی پر از مجتمعهای مسکونی تراکمبالاست و مدرسه و بازار و همه امکاناتش در همین پنجسال اخیر فراهم شده است.
کوچه دلاوران ۷ در محله سرافرازان به نام شهیدحقشناس مزین شده است. این معبر تا سال ۱۳۷۰ جزو محدوده شهری نبود و پس از آن بهتدریج وارد بافت شهر شده است.
این کوچه بهخاطر همجواری با بوستان وفا، حالوهوای خوبی دارد.
تا پنجاهسال پیش، کوچه احد در فداییان اسلام۲۹ پر از زمینهای کشاورزی و گندمزار بود. در دهه۷۰ این کوچه به نام «احد» پلاکگذاری شد و تا پیش از آن، به «آخرین کوچه نخریسی» شهرت داشت.
در آن زمان، تنها سه خانوار در کوچه شهیداصلانی۹۷ زندگی میکردند. این خیابان، خاکی بود و امکاناتی نداشت. حسین غلامی، شاهد رشد تدریجی این محله از دهه۸۰ بود؛ روزهایی که محله کمکم روی آبادانی به خود دید.
آن سالها در خیابان ثابتی۴ خبری از دیوارهای سیمانی نبود، اما حالاردیفبهردیف خانه ساختهاند. اینجا یک زمین خاکی وسیع بود که برای ما بچهها حکم استادیوم آزادی را داشت. با یک توپ پلاستیکی ساعتها میدویدیم و خاک از سر و رویمان بلند میشد.





