منطقه ۳ 

منطقه ۳ 

روستاهای دیروز، محله‌های امروز

منطقه ۳ به‌لحاظ تاریخی سابقه روستایی دارد. یعنی بسیاری از محله‌های امروز آن، در گذشته‌ای نه چندان دور روستا‌ بوده و حالا جزئی از شهر شده است. براین‌اساس، بخش زیادی از اراضی این محدوده را زمین‌های کشاورزی تشکیل می‌داده که به‌مرور زمان و با توسعه شهر، به کاربری‌های شهری تغییر یافته‌ است. محدوده منفصل قرقی که اسفند ۹۱ به محدوده شهری پیوست، یکی از جدیدترین الحاقات به این منطقه است. استقرار فضا‌های مهمی مانند ایستگاه راه‌آهن و سیلوی گندم از حدود سال ۱۳۴۰ را می‌توان نقطه عطف این منطقه برای تبدیل پهنه‌های روستایی به بافت شهری و افزایش جمعیت آن دانست. پس از انقلاب به‌دلیل شکل‌گیری شریان‌های مهم منطقه مانند محور گاز، رسالت، طبرسی و مجلسی، تحولات منطقه سرعت گرفت. آرامگاه و باغ‌موزه نادری و آرامگاه خواجه‌ربیع ازجمله مکان‌های هویتی و تاریخی منطقه ۳ است که جمع زیادی از گردشگران و زائران را راهی این منطقه می‌کند. در مساحت ۳۳۰۷ هکتاری شهرداری منطقه ۳ حدود ۴۱۷ هزار نفر زندگی می‌کنند.

 

درخشش پارسا در فوتسال
از همان پنج‌سالگی که پای تماشای مسابقات فوتبال خارجی می‌نشست، عاشق فوتبال و مهارت‌های کریستیانو رونالدو شد. رونالدو خیلی زود به الگوی ورزشی امیرحسین پارسانسب تبدیل شد و زمینه‌ساز ورودش به رشته فوتبال و بعدها فوتسال شد. بازیکنی که در سال‌های نخست مدرسه و حالا در لیگ برتر فوتسال در فلنک راست می‌درخشد. توپ‌زدن در تیم فرش‌آرای مشهد آن هم در نوزده‌سالگی فقط شانس نیست و نتیجه تلاش شبانه‌روزی اوست.
ورزش برای حمیده جوان هم آب شد هم نان
بین کوچه‌هایی که ما زندگی می‌کنیم، در همین محله‌ها قهرمانان بزرگی هستند که از نهایت سختی به اوج رسیده‌اند؛ همان‌هایی که هرسؤالی درباره زندگی ورزشی‌شان می‌پرسیم، درنگ می‌کنند، نفس بلندی می‌کشند و می‌گویند خواستیم و توانستیم.شهرآرا روند انتخاب چهره ورزشی سال را شروع کرده است. دوازده ورزشکار برای این برنامه گزینه شده‌اند که یکی از آن‌ها از منطقه3 برخاسته‌است؛ حمیده جوان که هنوز هم ساکن طبرسی شمالی است.
تفریح در شهر مشهد
گذرانِ یک تعطیلات دلچسب، صرفا با جاده گردی و مسافرت های پرهزینه به شهرهای دیگر برای بازدید از مکان های تاریخی و طبیعی، رنگ و رو نمی گیرد. گاهی می توانید با تعریف تفریح های تازه و هیجان انگیز، تجربه خوبی از سپری کردن تعطیلات در شهر خودتان به دست آورید. تفریح آن قدر لذت بخش است که بیشتر درآمد گردشگری دنیا نیز از این راه به دست می آید. لذا معرفی و تجهیز مکان های تفریحی در شهرها علاوه بر اینکه می تواند ساعات دلپذیری را برای شهروندان ایجاد کند، راهکاری هم برای کسب درآمد اقتصادی برای شهر است.
مشهد؛ سپهر زیارتی ایران
ستاره هشتم آسمان امامت وقتی قدم به خاک خراسان گذاشت، با خود آبادی را برای مردم سناباد قدیم به ارمغان آورد. پس از او در ابتدای قرن سوم هجری نیز شیعیان و امامزادگان بسیاری به شوق زیارت، بادیه های بسیاری را طی کردند تا دامن از دایره جور حکام برچینند و در سبزی مهر رضا(ع)، سایه آرامشی بیابند؛ این مهاجرت ها سبب شد بعدها خراسان، سهپری باشد که گرداگرد خورشید امام هشتم(ع) چرخ می زند. همین است که هر ساله، هر مسافری که راه سمت این دیار می گیرد، چمدانی از حاجت و راز و نیاز بر می دارد و با کوله باری از امید و آرام دل باز می گردد. در سطرهای پیش رو برخی از این اماکن مذهبی- از مشهد تا خراسان- معرفی شده اند.
 بنویسید«جانباز» بخوانید «ایستادگی»
هر کدامشان چیزی را در روزهای دفاع مقدس و نبردجاگذاشته اند؛ یکی دوستش را، یکی دستش را، یکی پاهایش را و تقریبا همه شان آرامش و اعصاب شان را. آن ها دوست داشتند شهید شوند اما حالا دارند ذره ذره درد می کشند. بی شک زخم جنگ تا آخر راه زندگی با آن ها می ماند. نه فقط درد جسمی، که درد همه خاطرات تلخ و شیرین. امروز روز جانباز است. روز کسانی که دردکشیدنشان را فراموش کرده ایم. به بهانه این روز، صبر و استقامت جانبازان را در قالب چند خرده روایت پیش رویتان می گذاریم.
این کاروان 20 سال است به زیارت خورشید می‌روند
شروع حرکت از مسجد حضرت ابوالفضل در طبرسی58 واقع در محله رسالت است. در بین راه خیلی های دیگر به جمعیت می پیوندند. از مسجدهای مختلف المهدی، قبا، بلال، خمسه طیبه، ابوذر، چهارده معصوم(ع) و فقیه سبزواری. جمعیت لحظه به لحظه بیشتر می شود و تعدادشان به بیش از هزار نفر می رسد. نمی شود گفت همه بومی همین محله هستند. حاج آقا برغمدی و یساقی پرچم دار هستند و جلودار و پیشاپیش همه می روند. دو سال است ایام کرونا کاروان تعطیل بوده است. و حالا دوباره فعال شده است.
مهر پدری حاج محمود ثانوی برای ساخت مجموعه مسکونی «مهر مادر»
تا اواسط دهه هفتاد باغی سرسبز و آباد انتهای خیابان مهرمادر29 بود. خانواده مرحوم محمود ثانوی عطاران آخر هر هفته آنجا دور هم جمع می شدند و اوقات خوشی را می گذراندند، تا اینکه او تصمیم به انجام معامله ای پرسود با خدایش گرفت و همه وقتش را به پای بچه های یتیم و نیازمندان گذاشت. او هم بخش زیادی از ثروتش را وقف کرد و هم از سپیده دم تا نیمه های شب با افتخار به نیازمندان خدمت می کرد. حالا که او رفته، فقط خاطراتش برای ما باقی مانده است. او تصمیم گرفت با ساخت چندین واحد مسکونی در محل باغ خانوادگی ، مشکل شغل و نیاز مسکن مددجویان را برطرف کند.