هاجرخانم سالهای اولی که خادم مسجد شد، هنوز بنای آن بازسازی نشده بود؛ پنجرهها چوبی و دیوارها کاهگلی بود. جاروبرقی نداشت و باید با دست جارو میکرد و تمیزکاری بهدلیل قدیمیبودن بنا زمانبر بود ولی هیچگاه در اینزمینه گلایه نمیکرد. جاروی اول هر روز را به نیت سلامتی امامزمان (عج) میزند و همزمان زیر لب برای جوانها، درگذشتگان، دوست و آشنا دعا میکند و صلوات میفرستد؛ خدا را ممنون هستم که گذاشت نوکر خانهاش باشم. نظافت خانه او برایم سخت نبوده و نیست، چون تمام زندگیام از برکت نگاه و لطف و کرم خدا و حضرت ابوالفضل(ع) است.
اواخر دهه70 زمانی که اعضای جهادسازندگی خانههایشان را در محدوده جاهدشهر ساخته بودند، شرکت سرمایهگذاری خانهسازی ایران، شروع به ساخت مجتمع قائم(عج) در انتهای جاهدشهر میکند. این شرکت، مجتمع را در نمایشگاه بینالمللی مشهد به بازدیدکنندگان معرفی میکند و کسانی که خواستار خرید خانه هستند با پرداخت نقدی بخشی از مبلغ، خانهدار میشوند.
محله سرافرازان در گذشته فقط یک خیابان بوده که بهتدریج بهشکل کنونی درآمده است. معبر سرافرازان10 از جمله معابر فرعی این محله است که از سال1370 دراختیار شهروندان قرار گرفته و با ساخت مجتمعهای مسکونی بزرگ به بخشی از بافت شهری تبدیل شدهاست. بخش زیادی از ساکنان این معبر و سایر معابر محدوده سرافرازان را خانواده آزادگان، ایثارگران و جانبازان تشکیل دادهاند که از سیسال پیش در این محدوده ساکن هستند.
پس از فوت او سیدابراهیم باغدار آن را به دست میگیرد. سیدمحمد سادات هم پس از پدر و پدربزرگ چراغ مسجد را روشن نگه میدارد. او حالا در بستر بیماری افتاده است اما محمد شیری، نماینده متولی مسجد ، تمام امور آن را به دست گرفته است، دوست و فامیل خانوادگی آنها که از همان دوران کودکی به مسجد رفتوآمد داشته است. حالا در همین فضای کوچک فعالیتهای بزرگی شکل گرفته است.
تنها چند در چوبی در ابتدای خیابان پاچنار و در هوای سرد آذرماه کافی است تا پای آدم را برای تماشا سست کند. نه خبری از آدمهای قدیمی پاچنار هست، نه درختهایی که روزی این کوچه را بهنام خود کرده است. پاچنار یکی از فرعیهای آیتالله بهجت8 است. شاید عمر زیاد و سایه پهن و وسیع این درخت علت کاشت آن بوده است. بعضی از ساکنان چیزی از گذشته کوچهای که در آن زندگی میکنند نمیدانند. برخیها هم خوشحالاند این نام از سر معبر آنها کم نشده است و به پاچناری بودن خود میبالند.
هیئت ریحانةالحسین(ع) سالها پیش راهاندازی شده و محلی برای کارهای فرهنگی جوانان است اما آقا علیرضا درباره اینکه چرا به فکر راهاندازی و اداره هیئتی مذهبی افتاده است، میگوید: جاذبه امام حسین(ع) هر قلبی را به خود متمایل میکند و میتواند کانونی برای گرد هم آمدن هر قشری بشود که بزرگترین کارها را هم انجام دهند.
این بار درباره آن بخش از نوغان خواهیم گفت که به روایت این دوست عزیز چون طفل جدا مانده از مادر است و اکنون دیگر تنها در ذهن قدیمی های مشهد است اگرنه برای آن هایی که برای نخستین بار وارد آن می شوند، «آصفی» یا«طبرسی 11» است و برای کسبه بعد از «چهارسوق» هم «کوچه سیابان». این نام های متعدد هم هرکدام داستانی دارد