شریعتی۳۱ معبری در محله شاهد است که از سمت دیگر به خیابان شاهد۶۱ میرسد و بولوار استادیوسفی را هم قطع میکند. این محدوده تا سال۱۳۶۰ جزو محدوده شهری نبود و پساز آن کمکم وارد بافت شهر شد.
مریم جمیلی با ۲۷ سال سابقه فعالیت در کتابخانه ها میگوید: فهمیدم که نباید به کسی امید داشته باشم؛ بههمیندلیل خودم هر روز به محلههای اطراف سر میزدم تا بتوانم جایی برای کتابخانه پیدا کنم.
مجموعه «خانه کتاب وکیل» فقط یک کتابفروشی تخصصی در زمینه حقوق نیست. اینجا خانه وکلای مشهد است.
اسدالله غفوریثانی داستان کتابفروششدنش را که در ادامه به راهاندازی جمعهبازار کتاب منتهی شد، اینطور روایت میکند: من و آقایان مقدسی، سیدآبادی، امیری، آخوندی و... در زیرزمین پاساژ مدرس مغازه داشتیم.
داستاننویس مشهدی میگوید: عیدگاه نمونهای از یک شهر کوچک بود که چند قهوهخانه خیلی خاص داشت. یکی از آنها، قهوهخانه «دربانها» بود که پاتوق آدمهای درستوحسابیتر بود.
سیدسعید طباطبایینایینی در سال ۱۳۳۲ خورشیدی تصمیم میگیرد باقیاتصالحاتی از خود بهجا بگذارد و نخستین گزینهاش، ایجاد یک کتابخانه است.
نجمه باباغیبی در بخش نسخ خطی و کتب نفیس کتابخانه عمومی مرکزی امام خمینی(ره) میگوید: بیشتر افرادی که به ما مراجعه میکنند، محققانی هستند که برای تکمیل تحقیقاتشان به اسناد تاریخی معتبر نیاز دارند.