
کتابخانه محله شریف جایی است برای «به زیستن»
نجمه آخرتی| کتاب سرمایهای است معنوی از دستآورد اندیشه فردی یا گروهی و به عبارت دیگر ارتباط تنگاتنگ اندیشههاست. كتاب، دروازهاى به سوى گستره دانش و معرفت است پس چنین گوهر پاک و صادقي بهمنظور آگاهی مردم و جهتدهی آنها نقش برجستهای در تحولات بزرگ اجتماعی داشته و پیام سرنوشتساز را به مردم رسانده تا افراد جامعه بتوانند آگاهانه تقدیر خود را بهدست خویش ترسیم کنند.
کتاب، غذای فرهنگی هر جامعه است که بدون آن جامعه دچار سکون خواهد شد. در اینجاست که همه دستاوردهاى بشر در سراسر جهان، تا آنجا كه قابل نوشتن بوده در میان نوشتههایى قرار گرفته كه انسانها پدید آوردهاند و مىآورند.
وقتي حرف از كتاب و كتابخواني به ميان ميآيد، كتابخانه نخستین مكاني است كه به ذهنمان میرسد. فضايي با سالن مطالعهای بزرگ، قفسههايي براي نگهداري كتابها و چند ميز چوبي با ديواري كوتاه جلوي چشمانمان حداقل امكاناتي هستند كه كتابخانه را به خانهاي براي كتابخواني تبديل ميكنند كه البته همين حداقل امكانات باز هم از بسياري مكانهاي كتابخواني مناسبتر خواهد بود.
در يك روز پاييزي وقتي در بولوار وكيلآباد و محله شریف مشهد در حال قدمزدن هستم چشمم به كتابخانهاي به نام «بهزيستن» ميافتد، كنجكاو ميشوم تا بيشتر در موردش بدانم و دانستههايم را در قالب گزارشي با موضوع كتاب و كتابخواني پياده كنم. وارد كتابخانه كه ميشوم بعد از عبور از يك حياط قديمي باریک، چند قفسه با يك ميز كوچك و يك كامپيوتر، يك اتاق و آشپزخانهاي كه جاي نگهداري كتابها شدهاند با پرسنلي از جنس آينه كه فقط براي دلشان كار ميكنند نخستین چيزهايي هستند كه خودنمایی میکنند. اما اينجا برخلاف فقر در امكاناتش، بهترین كتابخانه دنياست!
کتابخانه را فقط با ۲ قفسه کتاب راهاندازی کردیم
به سراغ کارکنانش میروم و پای درددل آنها مینشینم. اشرف گرجستانی، مدیر داخلی کتابخانه میگوید: این کتابخانه ۱۵ سال سابقه دارد، در ابتدا کتابخانه با دو قفسه کتاب تأسیس شد و بعد از مدتی بهصورت رسمی آغاز بهکار کرد. بعد از چند وقت مکانی دیگر برای کتابخانه اجاره کردیم و بهتدریج کتاب وکتابخوانی در بهزیستن گسترش یافت تا جاییکه اکنون در این مکان ۳۰ هزارعنوان و مدرک علمی از جمله کتاب، مجلات، نشریات و سیدیهای مختلف وجود دارد. ما در این مکان سعی کردهایم که هر روز بهترین کتابها را در هر زمینه و رده سنی جمعآوری کنیم.
كتابخانه با دستهاي چند نيكوكار روزگارش را سپري ميكند اما بیشتر هزينهها توسط يك خانواده نيكوكار تامين ميشود
نیکوکاران كتابخانه را سرپا نگه داشتهاند
گرجستاني ادامه ميدهد: هرچند كتابخانه با دستهاي چند نيكوكار روزگارش را سپري ميكند و هنوز سرپا مانده اما بیشتر هزينهها توسط يك خانواده نيكوكار تامين ميشود. از آنجايي كه هدف اين خانواده نيكوكار بالابردن سطح فرهنگ كتابخواني در جامعه بوده علاوه بر اين شعبه اصلي، شعبه دوم را نيز در خيابان فلسطين افتتاح كردند که به دليل استيجاري بود مكان مجبور شدند شعبه جديد را به خيابان كلاهدوز منتقل كنند، متاسفانه به دليل مشكلات مالي، سال گذشته دو شعبه كتابخانه با يكديگر ادغام شد و در قالب شعبه كنوني شکل گرفت.
وی درحالیکه شادی و غم هر دو با هم بر چهرهاش نشستهاند صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد: در سال ۸۴ با پیگیریهای هرروزه و مشکلات بسیاری که بر سر راهمان بود در پنجمحله دیگر هم کتابخانه دایرکردیم که این کتابخانهها نیز توسط خیّران همان محل اداره میشد، اما متاسفانه باز هم به دلیل مشکلات مالی این کتابخانهها هم تعطیل شدند.
گرجستاني با حسرتي كه صدايش را غمگين كرده در مورد بهزيستن ميگويد: به دليل هزينههاي بالا هنوز نتوانستهايم سالني مناسب براي مطالعه داشته باشيم و هر روز كتابخانه در يك فضاي تنگ و باريك عمر خود را سپري ميكند؛ اگر کتابخانه ما امکانات کافی داشت ميتوانستيم ميزبان مهمانان كتابخانه با ساعتها آرامش باشيم ولی متاسفانه در حال حاضر جوانان كتابخوان منطقه فقط براي امانت گرفتن كتاب و پسدادن آن به اینجا میآیند.
ما زياران چشم ياري داشتيم
گرجستاني از مشكلاتشان ياد ميكند و ميگويد: احتمال اينكه اين شعبه نيز روزي تعطيل شود اصلا دور از ذهن نيست زيرا هيچ سازماني از لحاظ مالي ما را حمايت نميكند، نه حمايت و نه ذرهاي دلخوشي و تشويق. حتي نهاد امور كتابخانهها ما را بهعنوان كتابخانه تحت پوشش خود قبول ندارد درصورتيكه ما نهايت همكاري را با آنها داشتهايم. البته در حال حاضر بزرگترین مشكل ما اين است كه مجوز دائم كتابخانهمان به حالت موقت درآمده است.
مردم بيشتر رمان ميخوانند
گرجستاني درباره كتابها و مكانهاي مطالعه موردعلاقه خوانندگان كتاب ميگويد: فضاي موجود در هر جامعه علاقه مردم به سبک خاصی از کتابها را رقم میزند و در مورد كتابخانهها نيز بايد بگويم که نهتنها مكان جغرافيايي بلكه شكل ظاهري كتابخانه نيز در افزايش تمایل مردم كتابخوان موثر است؛ در حال حاضر باتوجه به اینکه زنان خانهدار اوقات فراغت بیشتری دارند آنها بيشتر اهل مطالعه كتاب شدهاند اما هنوز هم مردم به خواندن كتابهاي رمان علاقه بيشتري نشان ميدهند تا كتابهاي علمي و فرهنگي!
در حال حاضر باتوجه به اینکه زنان خانهدار اوقات فراغت بیشتری دارند آنها بيشتر اهل مطالعه كتاب شدهاند
سيستم قفسهباز
وي ادامه ميدهد: هدف ما از دايركردن كتابخانه بالابردن جايگاه كتاب و فرهنگ مطالعه در سطح شهر بهویژه در اين منطقه بوده است به همين منظور در اينجا سيستم قفسه باز را راهاندازي كرديم تا مراجعهكننده بتواند بهطور آزاد قفسهها را ببیند و كتاب دلخواهش را از بين هزاران كتاب انتخاب کند. ویژگی مثبتی كه اين سيستم كتابخواني نسبت به ساير سيستمها دارد اين است كه مردم علاوه بر انتخاب كتاب دلخواه با ساير كتابها وتأليفات مختلف در موضوعات ديگر نیز آشنا ميشوند.
طرح اصناف؛ طرحي براي بالابردن سطح فرهنگ كسبه
گرجستاني ميگويد: ما به روشهای مرسوم مانند پخش تراكت و پيك در محلات منطقه براي معرفي كتابخانه اقدام كردهايم، حتي طرحي را براي بالابردن سطح فرهنگي اصناف در نقاط مختلف شهر مانند خيابانهاي دانشآموز، دانشجو، آزادشهر، كلاهدوز، بولوار وكيلآباد و مجتمعهاي تجاري زيست خاور و زمرد و... به مرحله اجرا درآوردیم. در اين طرح كتاب را به فروشندگان اصناف مختلف امانت ميداديم و بعد از 15روز دوباره آن را تحويل ميگرفتيم. اما باز هم به دليل نداشتن بودجه كافي نتوانستيم اين طرح كه راه به جاهاي خوبي داشت را ادامه دهيم.
فرهنگ نگهداري از كتاب نداريم
گرجستاني از مردمي كه به اين كتابخانهها كتاب اهدا ميكنند تشكر ميكند و ميگويد؛ با اهدای هر كتاب كتابخانه جان تازهاي ميگيرد؛ ما كتابهاي اهدايي نو را جايگزين كتابهاي فرسوده از همان جلد كتاب ميكنيم.
او صحبتهايش را با يك گلايه ادامه ميدهد و ميگويد: متاسفانه برخي از مردم فرهنگ نگهداري از كتاب را ندارند و پس از امانت گرفتن كتابهاي سالم، آنها را آسيبديده بر ميگردانند و دلیل این کار این است كه مردم هنوز كتاب را به چشم يك گنجينه ماندگار و ياري مهربان نگاه نميكنند.
ميخواهيم كتابخانه را سرپا نگه داريم
گرجستانی صادقانه و راسخ میگوید: با توجه به اینکه کتابخانه از نظر مالی توسط خیّران اداره میشود ولی باز هم با کمبود بودجه مواجه هستیم، پرسنل اینجا حقوق ناچیزی دریافت میکنند که حتی این پول اندک هزینه رفتوآمدشان را همتامین نمیکند، اما تنها چیزی که باعث شده آنها با تمام وجود خود را وقف کتابخانه کنند رضای خداوند است.
ما با عشق اینجا کار میکنیم و تا کنون با چنگ و دندان این کتابخانه را سرپا نگه داشتهایم و حالا نمیخواهیم زحمتهای ۱۵ سالهمان با تعطیلشدن کتابخانه هدر شود.صحبتهایمان را با یک تقاضا از سوی خانم گرجستانی و خداحافظی با او و این کتابخانه محروم به پایان میبریم: توقع زیادی نداریم، فقط یک سالن مطالعه کوچک و یک فضای مناسب و کمی دلگرمی و امید.
*این گزارش پنج شنبه، ۱۹ بهمن ۹۱ در شماره ۴۲ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.