خیابان رسالت91 بهواسطه اینکه به خیابان طبرسیشمالی منتهی میشود، یکی از معابر پرتردد است. این خیابان جزو محله سیسآباد است. بنا به گفته قدیمیها، نام اصلی این محدوده «سیسواد» بوده است، آنهم بهدلیل اینکه 30نفر از بزرگان روستا سواد قرآنی و مکتبی داشتهاند، اما با گذشت زمان، سیسواد به «سیسآباد» تغییرنام یافته و حدود یک دهه است که روستای سیسآباد به محدوده شهری منطقه3 پیوسته است.
در زمینه اشتغال خانگی بهسراغ گل و گیاه رفتم، زیرا طراوات و شادابی خاصی دارد ضمن اینکه زیباست و روح و روان آدمی را جان میبخشد. کار در زمینه گل و گیاه در خانه امکانپذیر است و برای اینکار مجوز صادر میشود حتی وامی نیز برای انجام آن اختصاص مییابد و تمام این موارد میتواند به فرد در ایجاد شغل کمک کند. مهمتر از این کاری است که زیبایی، طراوت و سرسبزی خاصی دارد و در روحیه فرد نیز تأثیرگذار است.
همیشه در هر کاری گذاشتن خشت اول مهم است. خشتی که اگر درست گذاشته شود دنیای آدم را میسازد و فرقی هم نمیکند خشت را خودت گذاشته باشی یا دیگری؛ همچون زندگی مهدی، جوان استثنایی محله سیسآباد.
مهدی رضایی که این روزها با نام دانشآموز استثنایی گلخانه دار شناخته میشود، با نشان دادن علاقه به گل در مدرسه با کمک یکی از معلمانش درست راهنمایی شده و با کمک یکی از فعالان فرهنگی هم گلخانه ساخته است. گلخانه کوچکی که بیش از 100 گلدان دارد و محصولاتش در آزادشهر به فروش میرسد.
سعید امیدوار که نگران استفادههای نادرست از گیاهان دارویی در درمان کروناست، بیان میکند: داروهای گیاهی، بیشتر جنبه پیشگیری دارند. در مراحل اولیه بیماری هم میتوانند موجب بهبود شوند اما وقتی بیماری پیشرفت کند دیگر این داروها جوابگو نیست و مردم باید از درمانهای شیمیایی زیرنظر پزشک استفاده کنند.
چند سال قبل کارگری داشتم که هنوز با اخلاق من آشنا نبود، یک مشتری ژاپنی به مغازهمان آمده بود و او هم سبد گل 40هزار تومانی را به 100هزار تومان به او فروخته بود. وقتی آمدم خیلی خوشحال به من گفت که سود خوبی کردهایم. من او را دعوا کردم و گفتم کار خوبی نکرده است. 2هفته زمان گذاشتم تا آن فرد ژاپنی را که مهمان یکی از همسایههای ما بود پیدا کردم و پولش را برگرداندم. او هم به همسایهمان گفته بود من نه در کشور خودم و نه در کشور شما چنین رفتاری را ندیدهام که کسی پول اضافی را برگرداند. تا مدتها هر روز به اینجا میآمد و با نگاهش با من حرف میزد. من هم به او شاخه گلی تقدیم میکردم.
سیدقاسم درودی ۳۰ سال در امور اداری سپاه مشغول کار بوده و در زمان خدمتش در سپاه مسئول خرید بوده است. رفتن به گلخانه برای خرید گل باعث شد متوجه شود چقدر آن فضا و گلها را دوست دارد و همین باعث شد وارد این کار شود: وقتی در گلخانه به اطرف نگاه میکردم، حس کردم چقدر حالم در میان گلها خوب است. با خودم تصمیم گرفتم یک روز خودم گلخانه راه بیندازم. آن موقع در قم مأمور بودم. وقتی بازنشست شدم و به مشهد آمدم، تصمیمم را عملی کردم.حالا ۷ سال از آن تصمیم و آن زمان میگذرد.
مرضیه حسینی میگوید: به همراه همسرم بیشتر فضاهای خالی اطراف مجتمع را شخم زده و گلهای فصلی و دائمی کاشتیم. با کاشت این گلها محله جلوه زیبایی پیدا کرد. همسایهها نیز مشارکت کرده و در این راه با من همراه شدند، حتی یکی از همسایهها با هزینه شخصی خود تعداد زیادی درخت توت تهیه کرده و رایگان در اختیار همسایهها قرار داد تا جلوی در منزل خود بکارند. ما حتی با کمک همسایهها باغ کوچکی از درختان میوه را در محله ایجاد کردیم که حالا به بار نشسته است و اهالی از میوههای آن همچون زردآلو و آلبالو همچنین سایه دلنشین درختان این باغ کوچک استفاده میکنند.