24 ساله بودم که مادرم بعد از سه سال دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان از دنیا رفت، بااینکه همیشه شاگرد اول دانشگاه بودم اما دوره 4ساله کارشناسی را در 6سال به اتمام رساندم چراکه دو سه سالی را درگیر دوا و درمان مادرم بودم. هنوز داغ مادر در سینهام سنگینی میکرد که پدرم مریض شد، او هم رفت و من در 30سالگی از نعمت داشتن پدر و مادر محروم شدم. بعد از این اتفاقات تلخ دیگر پای رفتن نداشتم، بااینکه کلی زحمت کشیدم تا بورسیه تحصیلی چند دانشگاه معتبر اروپایی را به دست آورم اما ....
یاسمین غیور موحد، نوجوان موفق ساکن محله عبدالمطلب از همان سنین کودکی و دوران دبستان در مسابقات علمی و فرهنگی مدرسه حضور فعالی داشته و اولین اختراعش در سال سوم دبستان بوده است؛ اختراعی که تا مرحله استانی نیز پیش میرود. او علاوهبر تحقیقات علمی در زمینه فعالیتهای مذهبی و ورزشی نیز عملکرد موفقی داشته است.
روزی روزگاری «حاج حبیب» زمینی را برای مسجد محله وقف کرد و بعد از او پسرانش کمر همت بسته و بنای مسجد را بنیان گذاردند. این یادگار حاج حبیب و پسرانش امروزه مسجدی آباد و پر از نمازگزارانی در سنین مختلف است. برنامههای مختلف مسجد گواه آن است که این مرکز عبادی نهتنها جایگاهی برای ادای فریضه روزانه بلکه محتوای دینی را برای مخاطبان مختلف ارائه میدهد.
صبا رحمانی که از کودکی به کارتون علاقه داشته وقتی پنجساله میشود، قلم به دست میگیرد و چهره شخصیتهای کارتونی را با همه جزئیات و مانند خودشان طراحی میکند، اما پدر و مادرش این نقاشیها را خیلی جدی نمیگیرند و آن را درحد یک استعداد زودگذر میدانند. این کودک مستعد نقاش در ششسالگی برای اولینبار چهره پدر و مادرش را میکشد و به آنها نشان میدهد، آنجاست که والدین صبا متوجه میشوند دخترشان چقدر در زمینه نقاشی استعداد دارد.
مدیرمدرسه میگوید: ما برای دانشآموزان دوره دبیرستانمان قصد کارآفرینی داریم و به همین دلیل آنها را بهصورت عملی به چالش کشیدیم. از جمله کارهایی که انجام دادیم، این بود که به آنها گفتیم ساندویچ درست کنند و به سایر دانشآموزان بفروشند.
ماجرای مدرسه مهر1396 با اقدام علی عدالتیان و مرحوم پدرش آغاز شد. مدرسهای که رویکردی متفاوت نسبت به مدارس معمولی دارد. متفاوت نه فقط به این دلیل که بچههای بیبضاعت و باهوش در آن حق تحصیل دارند، بلکه از این نظر که غیرانتفاعی است، اما حتی ریالی از کسی گرفته نمیشود. متفاوتتر از این نظر که همهچیز در مدرسه حتی پول سرویس، پول درمان، پول کتاب و فرم مدرسه و حتی رهن خانه دانشآموزان داده میشود و عجیبتر از همه موارد اینکه با پول خمس اداره میشود؛ خمس دارایی علی عدالتیان و پدرش که اجازه شرعیاش برای خرج در راه تربیت توسط آیتا...سیستانی صادر شد.
مهتاب فرخفر؛ دارنده مدال المپیاد میگوید: «روزی 10ساعت درس میخوانم و این عادت از کلاس ششم در من ایجاد شده است. آموختن را دوست دارم و علمآموزی برایم دلنشین است. المپیاد فرد را به لحاظ روحی و علمی قوی میکند. فرد از نظر علمی توانمندی استدلالکردن به دست میآورد و در زندگی شخصی نیز مستقل بار میآید. از طرف دیگر استرسهای المپیاد سبب میشود استرسهای کوچکتر را مهار کند و قویبودن در مسیر را بیاموزد.»