بازارچه

بازار زنجیر؛ محدوده امن پناهندگان
همه شهرها از بناها و عمارت‌های قدیمی‌شان هویت می‌گیرند؛ بناهایی که شاید دیگر اثری از آن‌ها باقی نمانده باشد؛ مانند بازار بزرگ مشهد که بین سناباد و نوغان و در همسایگی حرم مطهر حضرت رضا(ع) شکل گرفته بود. در این بازار بیش از 10سرا و راسته با تنوع شغلی وجود داشت و نام هر بازار از شغل آن گرفته می‌شد؛ همچون بازار حکاک‌ها، سنگ‌تراش‌ها، مسگرها، کفاش‌ها، آهنگرها و... . این بازار بزرگ قدیمی در دوره‌های مختلف تخریب شد و فقط بخش کوچکی از آن با نام بازار فرش مشهد به‌جای مانده است.
مرگ تدریجی «خسروی»
کمتر از نیم‌قرن با ساخت و سازهای بی‌رویه مراکز تجاری و گسترش مغازه‌های مشابه، خیابان خسروی نظام عملکردی گذشته‌اش را از دست داده و امروز شاهد تعطیلی برخی مغازه‌هایش هستیم. تعطیلی کسب و کار در این خیابان و از بین رفتن پوسته‌های قدیمی آن، یکی پس از دیگری مرگ تدریجی خیابان خسروی را به دنبال دارد و ممکن است این گنجینه معماری قدیم را در چند سال آینده از دست بدهیم و مانند دیگر بناهای تاریخی‌مان فقط چند عکس یادگار از آن داشته باشیم.
شب بازار خیابان حنایی مکانی امن برای کسب روزی حلال و خرید است
هر شب به استثنای روزهای بارندگی چراغ این بازار در ساعت 21 روشن و ساعت 1 بامداد خاموش می‌شود. اجناسی که در غرفه‌های این بازار عرضه می‌شود اغلب از کارگاه‌های تولیدی شهرمان تهیه می‌شود و شامل اقلامی همچون پوشاک، کفش، زیور آلات، اسباب بازی، دکوری و ... هستند. تا پیش از شیوع کرونا تعداد غرفه‌ها در این بازار به 100می‌رسید، اما حالا به دلیل رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی و ایجاد فاصله بین غرفه‌ها این تعداد به 72 غرفه کاهش پیدا کرده است.
تسبیح، سوغاتی به نام مشهد به کام چین
در این روزهایی که هنوز در حال دست و پنجه نرم‌کردن با کرونا هستیم، برخلاف تصورمان بازار رضا خیلی شلوغ است و شور و حال عجیبی در آن موج می‌زند. انگار همه به دنبال خریدن سوغات هستند. برخی قیمت می‌گیرند و برای خرید می‌مانند و برخی هم فقط قیمت می‌پرسند و گذر می‌کنند. وضعیت تسبیح‌فروشان فرق می‌کند، تنوع رنگ و شکل تسبیح‌ها و قیمت ارزان برخی از آن‌ سبب می‌شود تا مشتریانش حداقل تعدادی تسبیح بخرند و دست خالی نروند.
چله کشی بازار فرش تا چله بزرگ
«نه مرمتش خوب پیش می‌رود، نه کاروکاسبی در آن.» این جمله نتیجه صحبت با کسبه و اعتراضشان به روند مرمت و بازسازی بازار تاریخی فرش مشهد است؛ بازاری که روزگاری نه‌چندان دور محل رفت‌وآمد مردم شهر بود و رونقش زبانزد تجار ایرانی و قالی‌های لاکی و دستی‌اش حتی یک روز هم در دکان‌ها روی زمین نمی‌ماند.
اوقات فراغت مادربزرگ‌های مشهدی در پاساژ کاموای مشهد
وارد پاساژ کاموا در بولوار مدرس که شدیم، همان طبقه همکف، روبه‌رویمان مغازه‌های رنگارنگ کاموا به چشم می‌خورد. زیبایی رنگ‌ها برای چندلحظه ما را مقابل مغازه‌ها نگه داشت. از پله‌ها به سمت طبقه منهای یک رفتیم. تعداد مغازه‌های این طبقه بیشتر بود. انگار وارد شهر رنگ‌ها شده بودیم. کامواهای رنگارنگ هوش از سر آدم می‌برد. نمی‌دانستیم اول کدام مغازه را انتخاب کنیم.
رفوی بازارِ فرش
در مشهد نیز بین سناباد و نوغان و در همسایگی حرم مطهر بازاری شکل گرفته بود که در آن بیش از 10سرا و راسته با تنوع شغلی فراوانی همچون بزازی و پارچه‌فروشی، قهوه‌خانه و رستوران، شیرینی‌فروشی، طلا و نقره‌فروشی، کلاه‌دوزی، کفاشی، نانوایی، پوستین‌فروشی، عطاری، تره‌بار، خرازی، بلورفروشی، بافندگی، صنایع‌دستی، زعفران‌فروشی، آهنگری، رنگرزی و... وجود داشت. این بازار بزرگ قدیمی در دوره‌های مختلف تخریب شد، اما بخش کوچکی از آن با نام بازار فرش مشهد به‌جای مانده است.