نیکوکاری

میوه‌فروش خیابان هاشمی‌نژاد هوای مسافران مشهد‌الرضا(ع) را دارد
صبح زود، ابتدای خیابان شهید‌هاشمی‌نژاد، راسته‌بازار میوه‌و‌تره‌بار؛ سبدهای سبزی و میوه‌ تازه از میدان رسیده و جلو مغازه‌هاست و نوید شروع بازاری داغ را می‌دهد. اما بین مغازه‌هایی که فروشندگانشان مشغول جابه‌جایی سبد هستند، یک مغازه جلب توجه می‌کند. حاج شاهپور عزیزنیا به سنت کاسبان قدیمی، صبح زود، چراغ مغازه را روشن کرده و مشتریان سحرخیز را پیش از همه دشت کرده است.
 آخرین نفس شیخ محمدرضا مهدوی‌دامغانی بر منبر قرآن
در آستانه نوزدهمین سالگرد درگذشت شیخ‌محمدرضا مهدوی‌دامغانی به دیدار فرزندش دکتر حسین مهدوی‌دامغانی در خانه پدری‌اش رفته‌ایم. خانه‌ای که سال‌ها نوا و نجوای ملکوتی قرآن در آن جاری بود و جلسات جمعه‌شب‌های تفسیر قرآنش، جوانان زیادی را مجذوب آیات نورانی کرد. او در آخرین جمعه‌شب زندگی پربرکتش درحالی‌که بالای منبر تفسیر قرآن می‌گفت، ابراز کرد «حالم مساعد نیست!» و دقایقی بعد در مسیر انتقال به بیمارستان به دیار باقی شتافت.
مغازه کارراه‌اندازی!
کارگاه او دو بخش دارد. بخشی مربوط به شغلش است؛ جایی که کابینت می‌سازد و کمد سرپا می‌کند و خرج زندگی‌اش را از آن تأمین می‌کند. عاشور معتقد است روزی‌اش از تولیدات بزرگ کارگاه و همین بخش است. بخش دیگری در انتهای کارگاهش هست که خرده‌چوب‌ها و تکه‌های ام‌دی‌اف‌ را جمع‌آوری می‌کند تا با آن کار مردم را راه بیندازد. شاید بتوان به آن قسمت کارگاه آقای عاشور گفت: بخش مهربانی!
مسجد حضرت ولی‌عصر(عج) در طول 5 سال فقط صاحب یک سوله 280 متری شد!
از همان در ورودی زمین خاکی وجود دارد که به دلیل بارش برف گل‌آلود شده است. گرچه کارتن و موکت‌های زیادی از همان در ورودی تا سوله‌ای که به‌طور موقت برای نمازگزاران ساخته شده است گذاشته‌اند، اما تردد برای سالمندان بسیار سخت است. سال96 از سوی آستان قدس رضوی زمین مسجد حضرت ولی‌عصر(عج) در خیابان سپاه32 اهدا شد تا اهالی محله شهرک بهارستان که تا شعاع چندصد متری آن‌ها هیچ مسجدی وجود ندارد، بتوانند از این مسجد استفاده کنند.
از بیت الاحزان مادران شهدا تا مجتمع فرهنگی فاطمیه
درِ چوبی بزرگ ورودی فاطمیه هم ما را یاد ورودی اماکن متبرکه می اندازد. از درِ ساختمان اداری وارد می شوم و پس از بازدید از داخل بنای فاطمیه که بسیار باشکوه، تماما آیینه کاری و مزین به تصاویر شهدای محله است و باز هم حال وهوای حرم های مطهر را تداعی می کند، در دفتر مجتمع، پای صحبت پرچم دار آن می نشینم؛ بانو عالیه مغانی، مادر شهید ناصر تیموری نژاد، مؤسس و مسئول مجتمع فرهنگی مذهبی «فاطمیه بیت الاحزان حضرت زهرا(س)».
یادگار شصت‌ساله «باغدار»ها
پس از فوت او سیدابراهیم باغدار آن را به دست می‌گیرد. سیدمحمد سادات هم پس از پدر و پدربزرگ چراغ مسجد را روشن نگه می‌دارد. او حالا در بستر بیماری افتاده است اما محمد شیری، نماینده متولی مسجد، تمام امور آن را به دست گرفته است، دوست و فامیل خانوادگی آن‌ها که از همان دوران کودکی به مسجد رفت‌وآمد داشته است. حالا در همین فضای کوچک فعالیت‌های بزرگی شکل گرفته است.
از خدمت تا شهادت حسین زینال‌زاده و دانیال رضازاده
دایی شهید در حالی‌که نگاهش به تصویر خواهرزاده‌اش خیره مانده است، می‌گوید:‌‌ اگر می‌خواهید از دانیال بدانید بروید سراغ ‌آن‌هایی که با او در برنامه‌های جهادی بوده‌اند، دوستانش در پایگاه بسیج که از نوجوانی با هم بزرگ شده‌اند. چهارم آذر ‌‌سالگرد عقدشان است. تازه شش ماهی بود که برای خودش در شرکتی کاری دست و پا کرده بود و داشت برای برگزاری مراسم عروسی‌ آماده می‌شد. با رفتن دانیال چراغ این خانه خاموش شد.