کربلایی عباس ناجیاصغری به «عباس گوشتی» و «عباس نادر» محله نوغان معروف بود، پهلوان محله بود و هوای نیازمندان را داشت.
مرحوم پدرم در فصل توت ششهفت کارگر میگرفت که در کنار آنها همه خانواده هم کمکدستش بودیم. از میان ما، چند نفر گوشههای چادر را میگرفتند و یک نفر بالای درخت شاخهها را میتکاند.
مؤسسه خیریه آفتاب، معجزه زندگی من و فرزندانم بود. اعضای واحد عمران این مؤسسه، زمینی را که ارثیه خانوادگی همسرم در یکی از روستاهای دورافتاده مشهد بود، برایمان ساختند. برای حضورشان در زندگیام خدا را شاکرم.
دبستان دخترانه شهید غلامی مدرسهای است که مدیر و آموزگارانش یک درس لابهلای تکالیف ریز ودرشت بچه محصلها گذاشتهاند تا برای همیشه یادشان دهند آدمها با خوبیهایشان ماندگار میشوند.
نظم ارتش دوستداشتنی است و حقیقت این است که خیلی از جوانها تا به سربازی و خدمت در نظام نروند، قدر زندگیشان را نمیدانند.
۴۳ سالی میشود که «مادر همه کودکان» لقبش میدهند؛ صفیه خاتون سرجامی را شاید بتوان پرسابقهترین خیّر محله حافظ دانست.
اوایل سال ۹۶ بود که فاطمه دختر ۱۲ سالۀ خانوادۀ رستمی، از ناحیۀ دست و مغز آسیب دید و بعد از گذشت چند روز، دچار مرگ مغزی شد.